مردم افغانستان این روزها شرایط سخت و دشواری را پشت سر می گذارند. از یک سو به سال 2014 میلادی، زمان خروج نیروهای خارجی نزدیک می شویم و در این راستا، رسانه های غربی مانند همیشه جنگ ناجوانمردانه تبلیغاتی و سرد را علیه دولت و ملت افغان راه انداخته اند و با تحلیل و پیشبینی های غیرکارشناسانه و مغرضانه، به نگرانی های مردم کشور، بیش از پیش دامن می زنند.
از طرف دیگر به انتخابات ریاست جمهوری در کشور نزدیک و نزدیک تر می شویم که آن هم نگرانی های مخصوص به خودش را دارد؛ مانند تقلب در انتخابات و اعمال نفوذ در آن از ناحیه حکومت و خارجی ها و... از همه اینها مهمتر، نگرانی و تشویشی است که از ناحیه امکان بازگشت طالبان، مردم ما را فراگرفته است.
این موضوع در حدی در کشور ایجاد نگرانی و اضطراب کرده است که علاوه بر موضع گیری رییس جمهور و سایر مقامات حکومتی در برابر تحلیل ها و تفسیرهای رسانه های مختلف، مرکز مطالعات استراتژیک کشور را نیز بر آن داشته است تا به برگزاری کنفرانس بزرگ و دو روزه ی منطقه ای زیر عنوان "دهه تغییر و نقش کشورهای منطقه" در ولایت هرات همت بگمارد.
یکی از سخرانان نشست مذکور آقای اسپنتا مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری بود.
آقای سپنتا با اشاره بهگفتههای برخی کارشناسان، گفت: "در این روزها بیشتر، بحثها و دیدگاههایی از سوی برخی کارشناسان در رسانهها بازتاب مییابد که با نادیدهگرفتن دستآوردهای دهسال گذشته، میخواهند مردم افغانستان را نسبت به سالهای پس از 2014 مایوس کنند."
آقای سپنتا گفت پس از این سالانه بیشتر از دوهزار جوان از دانشگاههای کشور فارغالتحصیل میشوند، ذخایر و معادن دستنخورده کشور استخراج خواهند شد و به اساس پیمانها و قراردادهای افغانستان با برخی کشورها، افغانستان بهسوی توسعه و انکشاف در بخشهای امنیت، اقتصاد، فرهنگ و آموزش در حرکت خواهد بود.
وی افزود: " آزادی بیان و تحولات عمدهای که در یک دهه گذشته در افغانستان رونما شده است، هیچگاه اجازه دوباره رویکارشدن حکومت طالبانی را در کشور نخواهد داد."
مشاور امنیت ملی ریاستجمهوری همچنان بازتاب دیدگاههای برخی شخصیت سیاسی را در رسانهها که مفکوره آنها در بیرون از مرزهای افغانستان شکل گرفته، یک اشتباه تاریخی خواند.
سپنتا همچنین گفت "هرگاه برخی از کشورهای همسایه با روابط تیرهای که با کشورهای غربی دارند، بخواهند اندیشههای ضدحکومتی را در افغانستان تقویت کنند و در صدد دوباره زندهساختن حکومت طالبانی باشند، بدانند که این کار ناممکن است."
اظهارات آقای سپنتا از نشانی یک شخصیت فرهنگی و اکادمیک بسیار معقول و ستودنی است؛ اما این فرمایشات از نقطه نظر سیاسی، خیلی نمی تواند بار واقعیت های تلخ افغانستان را با خود حمل کند. وقتی تمام فرازهای سخنان مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری را بشکافی، چیزی فراتر از آرزو و امید برای آینده روشن میهن در آن نمی یابی! به گونه ای که اگر در اول هر سطر از جمله های ایشان، یک "کاشکی" و یا "اگر این گونه می شد" بگذاریم، هیچ لطمه ای به معنی وارد نخواهد شد.
از میان تمام واژگانی که ایشان به عنوان استدلال نسبت به عدم امکان بازگشت طالبان از آن سود برده است، می توان به این فراز اشاره کرد:" آزادی بیان و تحولات عمدهای که در یک دهه گذشته در افغانستان رونما شده است، هیچگاه اجازه دوباره رویکارشدن حکومت طالبانی را در کشور نخواهد داد."
آزادی بیان و تحولات عمده! یعنی آقای مشاور با همین دو پدیده می خواهند اعجاز کنند و جلوی ورود طالبان به کشور را بگیرند؟! آقای دیمتری راگوزین یکی از مقامات بلند پایه روسی، خطاب به ناتو حرف جالبی گفته است؛ ایشان می گوید با خروج حساب نشده و عدم برنامه ریزی دقیق برای بعد از خروج، دولت کنونی افغانستان، حتی به اندازه رژیم نجیب الله هم دوام نخواهد آورد! آنهم رژیمی که از سوی شوروی سابق، حمایت همه جانبه می شد.
بلی آقای مشاور! مقاومت در برابر هر دشمنی و به خصوص، کسانیکه به راحتی آب خوردن، جان شیرین خویش را منفجر می کنند، بدون ارتش و اردوی قوی و باانگیزه و اسلحه سبک و سنگین کافی و نیز بدون افسران و سربازان جان برکف و از همه مهتمر، بدون برنامه و مدیریت دقیق، با عرض پوزش، خیال است و محال است و جنون!
بلی! با ارتش و سرباز آماده، اسلحه کافی و البته مقامات شجاع و مردمی، حتی می شود ابرقدرت ها را به زانو درآورد چه رسد به پاکستان و عوامل آن؛ اما آیا چنین امکاناتی را در خود سراغ دارید؟! مقامات دولتی و حکومتی ما اگر راست می گویند، سر از همین لحظه، پاسپورت های امریکایی و اروپایی خویش را ملغا کنند و با تمام وجود در کنار مردم و کشور شان قرار بگیرند.
آنوقت است که مردم هم امیدوار می شوند و با تمام وجود و امکانات از این دولت و کشور و در برابر هر نیرو و قدرتی به دفاع بر می خیزند. اما وقتی مردم می بینند که بسیاری از مقامات طراز اول کشور، با دریشی های لوکس و اتو زده و نکتایی بسته و پاسپورت های ویزه شده در جیب، منتظر اند تا ببینند کی اوضاع وخیم می شود تا دست زن و فرزندان ناز پرورده خود را گرفته و راهی امریکا و اروپا و کشورهای همسایه شوند، خوب معلوم است که جوی از نگرانی و اضطراب، فضای کل کشور را فرا می گیرد.
این بازگشت طالبان نیست که مردم را نگران ساخته است، بلکه اضطراب مردم بیشتر از ناحیه برخی از دولتمردان سست، بی اراده و بز دلی است که هنوز طالب به قندهار نرسیده، خبر آنان از واشنگتن و لندن به گوش می رسد! بلی! نگرانی مردم ما، یک تعداد افراد آماده خورِ بی کفایتِ ترسویِ غرب زده در رده های بالای مملکتی است نه چیزی دیگر.
نویسنده: سید فاضل محجوب