دانشمندان علم روابط بین الملل همواره بر عقلانی بودن رفتارهای سیاسی در نظام بین الملل تاکید می کنند، عقلانیتی که با اندکی مسامحه می توان از آن به واقع گرایی یاد کرد. 
در واقع راز و رمز موفقیت در نظام بین الملل پدیده ای است تحت عنوان واقع گرایی و عدول از رویکردهای آرمانگرایانه که امروزه به یک پارادایم در دانش روابط بین الملل مبدل شده است. هر چند اندیشه واقع گرایی در روابط بین الملل خواستگاهی امریکایی دارد و در محافل علمی امریکا مطرح و مدون شده است، ولی با وجود این، دستگاه حاکمه امریکا چندان واقع گرا نبوده اند. در واقع اینکه امریکا را ابرقدرت پر اشتباه لقب داده اند بیشتر ناشی از وجود این خصیصه در سیستم حکومت داری و سیاست خارجی امریکا در جهان بوده است. 

حال با توجه به این مقدمه، باید گفته شود که امریکا پر اشتباه ترین ابرقدرت تاریخ بوده است، این نکته را اکثر امریکا پژوهان به نحوی اعتراف کرده اند، حتی کار به جایی رسیده است که بسیاری از روشنفکران امریکاگرا مانند فوکویاما، برژینسکی و ... نیز به اشتباهات امریکا اشاراتی داشته اند. در واقع تحرکات امریکا در دنیای امروز مانند جنگ های این کشور در افغانستان و عراق آخرین تلاش های واشنگتن برای حفظ موقعیت ابرقدرتی این کشور در نظام بین المللی فعلی می باشد ولی به قول اندیشمندانی مانند چامسکی این اقدامات به نوعی دائره اشتباهات امریکا را فراخ تر کرده اند. در حوزه سیاسی حمایت های واشنگتن از اسرائیل، تقابل و رویارویی با اسلام سیاسی، مبارزه با رژیم های انقلابی و مردمی و ... را می توان از فاحش ترین اشتباهات امریکا یاد کرد که وجهه و قدرت نرم امریکا را در طی چند دهه اخیر به شدت تنزل داده اند. 

به عنوان مثال از سال 1951 تا سال 2011 که معمر قذافی در لیبی با مشارکت نیروهای ناتو و مخصوصا نیروی هوایی امریکا سرنگون شد، کاخ سفید در ده ها کشور به مداخله نظامی دست یازیده است که از آن جمله می توان به کره جنوبی، اردن، لبنان، ویتنام، کوبا، دومینیکن، کامبوج، آنگولا، ایران، گرانادا، پاناما، سومالی، هائیتی، روآندا، زئیر، هندوراس، کلمبیا، افغانستان، عراق و ... اشاره کرد. هر چند برخی از این مداخله ها برای حفاظت از رژیم های دست نشانده و حامی امریکا صورت گرفته است ولی بسیاری از آنان برای تغییر رژیم وارد کشورهای نامبرده شدند. اشتباهات امریکا زمانی درک می شود که دانسته شود که امریکایی ها تنها در ویتنام پنجاه و هشت هزار کشته دادند و چند برابر این رقم نیز مجروح داشتند. تقریبا بر سر این جمله اجماع کامل وجود دارد که هیمنه امریکا در ویتنام فرو ریخت و جامعه امریکا هنوز از پیامدهای وحشتناک این جنگ رهایی نیافته است. 

جدای از ویتنام، امریکا تقریبا در تمامی مداخلات نظامی اش به دیگر کشورها نیز با شکست های فراوانی مواجه شد به گونه ای که تنها در دو جنگ اخیر امریکا در افغانستان و عراق گفته می شود که هفت هزار سرباز امریکایی کشه شدند و چیزی در حدود پنج هزار میلیارد دالر بر روی این جنگ ها هزینه شده است. هر چند دولت امریکا چیزی در حدود یک هزار و اندی میلیارد دالر را به عنوان هزینه های جنگ در افغانستان و عراق اعلام کرده است ولی در سال 2008 میلادی کتاب مستندی تحت عنوان جنگ سه هزار میلیارد دالری توسط دو اقتصاددان بزرگ امریکایی یعنی لیندا بیلمس و جوزف استیگلیتز ( برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2001 ) منتشر شده که تنها هزینه های جنگ عراق را از سال 2001 تا 2007 سه هزار میلیارد دالر برآورد کرده بود.
 
کتاب جنگ سه هزار میلیاردی بنا به روایت نیویورک تایمز مقام پرفروش ترین کتاب سال امریکا را در سال 2008 به خود اختصاص داد. انتشار کتاب هایی از این دست و بسیاری از مقالات انتقادی در امریکا و دیگر نقاط جهان و مخصوصا موج افشاگری ویکی لیکس در ماه های اخیر، تقریبا برای بسیاری مسجل کرده است که امریکا تاریخ پراشتباهی داشته است، تاریخی که نظامی گری لجام گسیخته بزرگترین مولفه آن محسوب می شود. 

نویسنده: سیدمحمد رضا موسوی