انتشار فلم امریكایی توهینآمیز به پیامبر اسلام(ص) اتفاقی بود كه بازتابها و واكنشهای بسیاری را چه در جهان عرب و اسلام و چه در جهان مسیحیت و به اصطلاح غرب به دنبال داشت.
نكتهای كه میتوان به طور قطع درباره این فلم توهینآمیز گفت این است كه حیات سرمایهداری و لیبرال دموكراسی و حتی به عبارت بهتر حیات استكبار جهانی كه به گونهای همزاد و همراه با صهیونیسم پیش میرود، شاهد یك «دشمن سازی» بود. این دشمن سازی در گذشته نیز در جهان سرمایهداری به چشم میخورد، اما جهان سوسیالیستی و به طور خاص اتحاد شوروی سابق را نشانه گرفته بود.
اگرچه ما براین باور هستیم که پایه و اساس هر دو نظام سرمایهداری و سوسیالیستی یکی است و این دو تفاوتی با یکدیگر نداشتند، اما تا پیش از فروپاشی اتحاد شوروی سابق همه تیرها متوجه بلوک شرق بود.
با فروپاشی اتحاد شوروی و از بین رفتن مقولهای به نام «بلوک شرق» نگاه امریکا و صهیونیسم به مقولهای به نام «دشمن سازی اسلامی» معطوف شد و دشمنی و خصومت آنها به این سمت سوق پیدا کرد و تغییر نام داد تا در نهایت با مقولهای در عرصه بین المللی به نام «اسلامهراسی» مواجه شویم و با این دستاویز امریکا و رژیم صهیونیستی اهداف خود را در جهان اسلام دنبال كنند. برپایه این دشمن سازی بود که شاهد انتشار تصاویری از اسلامهراسی به واسطه جهان غرب به طور کلی و امریکا و رژیم صهیونیستی به طور خاص در جهان هستیم تا تبلیغ کننده این اذعان باشد که جهان اسلام درصدد نابودی غرب است.
اهانت به مقدسات ادیان که در حوزه آزادی بیان بررسی میشود، چه ادیان آسمانی و چه ادیان بشری، از منظر اسلام نکوهیده و ناپسند است، اما این بدان معنا نیست که جایی برای انتقاد وجود ندارد؛ بلکه عدهای با تهمت و افترا در صدد هستند تا نظریه خود را بر نظریه دیگران غالب کنند.
به همین دلیل است که مشاهده میکنیم، غرب با توسل به دستاویزهایی چون آزادی بیان و اندیشه دایره آزادی بیان خود را آنقدر گسترش میدهد که برای رسیدن به اهداف خود، به سیاهنمایی و لجن پراکنی دست زده و توجهی به زیر پا گذاشتن اخلاق و کرامات انسانی ندارند.
انتشار فلمی در امریکا که درآن به ساحت مقدس و پاک پیامبر آسمانی اسلام(ص) اهانت شده است، بار دیگر موج جدیدی از اهانتها و تهمتها را از سوی دشمنان اسلام به سوی این دین مهربانی معطوف کرده است. پس از این اتفاق ناگوار همه مسلمان در اقصی نقاط عالم به مخالفت با این اهانت پرداختند و بار دیگر جواب محکمی به دستاندر درکاران این فلم موهن و حوزه سینمایی و فرهنگی ایالات متحده امریکا دادند در همین رابطه توجه به چند نکته ضروری است.
از دلایل اصلی ساخت این فلم، گسترش دین اسلام در سالیان اخیر در بسیاری از کشورهاست. طرح مسئله بهارعربی نشان میدهد که موج اسلام هراسی درمیان سران رژیم صهیونیستی و کشورهای همپیمانش اتفاق افتاده و آنان یکی از بهترین حربههای از بین بردن دین اسلام را ورود به حوزه فرهنگ میدانند. حال یک روز با کشیدن تصویر موهن از پیامبر(ص) در دانمارک، یک روز با سوزاندن قرآن توسط کشیش امریکایی و یک روز هم با ساخت این فلم موهن.
اینکه پس از اعتراضهای وسیع جهان اسلام به اهانت به پیامبر(ص) در ماجرای اخیر ساخت فلم اهانتآمیز، تمام عقلمدارن آن را محکوم میکنند، نشان از درک صحیح از واقعیتهای دینی و دینمداری است. همبستگی سراسری ادیان در محکومیت اهانت به پیامبر اسلام، نشان میدهد که حرمتگذاری به مقدسات، اصل مشترک همه ادیان است. البته باید هم چنین باشد. زیرا اگر دینی مقدسات دین دیگری را حرمت نگذارد، میداند که همین مسیر در برابر آنان هم قرار خواهد گرفت.
همبستگی دینی برای جلوگیری از اهانت به مقدسات ادیان دیگر، به خودی خود راه را بر افراطیون ادیان سد میکند که وظیفه دینی خود را در نفی و اهانت به سایر ادیان میدانند و در طول تاریخ مروج خشونتهای دینی بودهاند. کشیش افراطی و شهرتطلبی مثل «تریجونز» که در زشتترین رفتار، قرآن سوزی راه میاندازد و بنا به گفته بسیاری، پشت ساخت این فلم اخیر هم هست، هرگز نمیتواند نماینده مسیحیتی باشد که دارای مقدساتی است که باید محترم شمرده شوند. همچنان که طالبان و القاعده هم سخنگویان اسلام نیستند. متدینان و انسانهای اخلاقی و عقلمدار در سطح جهان با هر دینی که هستند، راهی جز حرمتگذاری به مقدسات دیگران ندارند که بر پایه قلب و روح و احساس آنان استوار است.
گزارشها و اخبار منتشره ار رسانههای مختلف جهان حکایت از این دارد که در ساخت فلم شرمآور اخیر، تهیهکننده ناشناسی با حمایت مالی جمعی از سرمایهداران یهودی، دست به ساخت این فلم زده است. قبطیان مسیحی مصر هدف سازندگان این فلم بودهاند که به بهانه حمایت از آنان، جامعه نوپای مصر پس از انقلاب را دچار شکاف و دو دستگی داخلی کنند و جنگ داخلی مسیحی - مسلمان را در آن کشور به راه بیاندازند. یهودیانی که در این فلم به سرمایهگذاری مالی دست زدهاند، بی تردید نمایندگان دین یهود نبودهاند، زیرا که فلم در حمایت از دین یهود نبوده است. دل تهیه کننده و سرمایهگذار یهودی چرا باید برای قبطی مسیحی مصری بسوزد؟ به صورت عیانی معلوم است که هدف سیاسی خبیثی پشت این ماجرا بوده است.
انتشار این فلم در روز 11سپتامبر نیز ترویج اسلامهراسی در افکار عمومی است که دلیل دیگری بر سیاسی بودن این رفتار شرمآور است. هوشمندی مردم مصر که در تظاهرات اولیه، سعی بر این داشتند که قبطی و مسلمان در کنار یکدیگر علیه این فلم عکس العمل نشان دهند، پاسخ محکمی بود که نشان میداد مردم مصر، در دام این شیطنت نیافتادند.
البته وظیفه سازمانهای جهان اسلام به خصوص سازمان کنفرانس اسلامی است که هوشیار باشند، در فضای بعضا احساسی رفتارهای خشم آلود و غیر قابل دفاع به نام دین اسلام ثبت نشود در نهایت جهانیان باور کنند، برای رسیدن به قدرت، توهین به مقدسات ادیان را وسیله ای برای رسیدن قرار ندهد.
توطئه در جهت تخریب پیامبر مهربانی که هر روز میلیونها نفر او را تقدیس میکنند، نتیجهای جز بارور شدن بیشتر احساسات دینی و نفرت از پدید آورندگان و حامیان سیاسی این رفتارها ندارد، همانگونه که به عینه در جهان اسلام دیدیم که چگونه مسلمانان از نژاد و طایفهای به مقابله با سازندگان و عاملان اصلی این ماجرا پرداختند.
منبع: تبیان نت