بنابر این حقیقت آنست كه اگر حوادث مذكور و افراد حمله كننده به نظامیان خارجی را به صورت دقیق مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید كه نمی توان به صورت كلی پذیرفت كه تمامی افراد حمله كننده به نظامیان و كارمندان خارجی، كسانی بودندكه با هماهنگی قبلی و از طرف مخالفین مسلح افغانستان وارد دستگاه های امنیتی افغانستان شده اند و از طرفی هم نمی توان این امر را به صورت كلی رد كرد بلكه باید اعتراف كرد كه در دستگاه های امنیتی، مخالفین مسلح نفوذ كرده و چه بسا در برخی موارد همین افراد، اقدام به كشتن خارجی ها نموده باشند. سخنگوی نظامی ناتو «جنرال جکوبسن» نیز در یكی از اظهارات خویش همین عقیده را ابراز داشتند: " فکر نمیکنیم سلسله رویدادهای اخیر به نحوی با مخالفان مسلح دولت رابطه داشته باشد و یا هم بخشی از تلاشهای هماهنگ شده ی آنان باشد."
بنابر این واقعیت آنست كه دلایل مهمتر دیگری وجود دارد كه سربازان افغان را تحریك می نماید تا همكاران افغان و یا خارجی خود را از بین ببرد. به همین دلیل اكثر تحلیلگران مسایل سیاسی نظامی معتقد اند كه عمكرد خارجی ها در این ده سال در افغانستان، منشاء اصلی تنش های كشتار آمیز نیروهای خارجی توسط سربازان افغان و مهمترین عامل در این خصوص به حساب می آید. آنان معتقد اند كه؛عدم احترام سربازان خارجی به ارزشهای ملی و اسلامی مردم افغانستان باعث تحریک احساسات سربازان افغانستان شده است.
حقیقت نیز همین است، چه آن كه خارجی ها در این ده سال نشان دادند كه هیچ گونه احترامی به ارزش های ملی و دینی مردم افغانستان ندارند. حادثه قرآن سوزی توسط خارجی ها، بی حرمتی به حقوق انسانی و انتقام گیری فردی به خاطر كشته شدن مردم ملكی و بیگناه در شهر های مختلف افغانستان به ویژه در حادثه قندهار، توسط سربازان خارجی، گواه روشن بر اثبات این مدعا است.
سربازان افغان با دیدن عملكرد های سربازان خارجی كه منافی ارزش های ملی و دینی افغانستان و حتی ارزش های انسانی می باشد از یكسو و غرور بیش از حد سربازان خارجی در برابر افسران بلند رتبه افغان از سوی دیگر، این عوامل در مجموع باعث تحریك سربازان و نظامیان افغان شده و با لبریز شدن صبر و تحمل آن ها، اقدام به كشتن نظامیان خارجی می نمایند تا بیش از این مورد تحقیر خارجی ها قرار نگیرند.
جنرال عتیقالله امرخیل؛ کارشناس مسایل نظامی معتقد است که منشاء اصلی این اختلافات، خارجیهایی هستند که به فرهنگ، مذهب و عنعنات مردم توجه نکرده اند و این مسأله نارضایتی مردم افغانستان را در پی داشته است.
بنابر این کشتار خارجی ها به دست نیروهای نظامی افغان می تواند نمایانگر حقایق پشت پرده ای باشد که از دید رسانه ها پنهان مانده است. بیشتر شدن این وقایع را می توان به بدتر شدن رفتار نظامیان خارجی با افغان ها مرتبط دانست.
با توجه به آن چه كه گفته آمد، اگر افغانستان بخواهد از این معضل بزرگ رهائی یابد و حد اقل این كشتار ها تقلیل پیدا كند؛ دولتمردان افغانستان می بایست در ایجاد سیستم های نظارتی و كنترول بیش تر جهت شناسایی داوطلبان شمول در صفوف نیروهای امنیتی، تمام تلاش و سعی خویش را به كار گیرند و از سوی دیگر توانمندی های استخباراتی را در میان نیروهای افغان افزایش دهند، تا بتوانند جلو نفوذ طالبان و افراد انتحاری را در دستگاه های امنیتی بگیرند، و از جانب دیگر، امریكایی ها باید در نحوه عملكرد های خویش در مقابل سربازان افغان و مردم افغانستان كمال توجه و دقت را داشته باشند تا با بی حرمتی به ارزش های ملی و دینی مردم این دیار، باعث كسترده شدن كشتار خارجی ها توسط سربازان افغان نشوند. پایان
نویسنده: امید آرین