متاسفانه آمار دقیقی از تلفات نظامیان افغان از سال 2001 تا2007 در دست نیست و کسی به این امر مهم نپرداخته است. اما از سال 2007 تا سال 2011 مجموعا دو هزار نظامی اردوی ملی کشته و چهار هزار نفر از این عزیزان در اردوی ملی زخمی شده اند.
وضعیت در پولیس افغانستان نیز همین گونه است. براساس آخرین گزارشات از وزارت داخله و سازمان ملل در این رابطه طی سالهای 2007 تا پایان سال 2011 مجموعا چهار هزار پولیس کشته و هفت هزار تن از این عزیزان زخمی شده اند.
این آمار تلفات نظامیان افغان که شاید تاکنون از سوی هیچ نهاد دولتی و حتی بین المللی به صورت کامل ارائه داده نشده است، مربوط به چهار سال اخیر است در حالی که می توان حدس زد طی سال های 2001 تا 2007 نیز همین تعداد به پولیس و اردوی ملی تلفات وارد شده است. اگر بخواهیم محافظین شخصی را نیز به این آمار اضافه نماییم باید گفت طی این ده سال بیش از هزار تن از محافظین امنیتی شخصی نیز جان خود را از دست داده اند.
آمار کشته شدگان مظلوم افغانستان این بود که حتی در بسیاری موارد نام و نشانی از آنها وجود ندارد. اما درباره تلفات نیروهای بین المللی، ناگفته پیداست که آمار و ارقام دقیقی از این تلفات در افغانستان وجود دارد. مجموع تلفات نیروهای ناتو از سال 2001 تا آغاز سال 2011 مجموعا 2281 نفر می باشد که امریکا با 1445 کشته و انگلیس با 348 قربانی بیشتر این تلفات را به خود اختصاص داده اند.
براساس این آمار سال به سال بر تعداد کشته شدگان نظامیان خارجی افزوده شده است، به این صورت که در سال 2001 کل کشته شدگان ناتو 12 نفر بوده اما در سال 2010 این رقم به 711 نفر رسیده است.
از مقایسه اعداد و ارقام فوق برمی آید که تلفات افغانستانی ها بسیار بیشتر از نیروهای خارجی بوده است. به طوریکه از سال 2007 تا پایان سال 2011 بیش از هفده هزار افغانستانی جان خود را از دست داده اند در حالی که در همین مدت تعداد کشته شدگان نیروهای خارجی به 1759 نفر می رسد. یعنی تقریبا تلفات افغانها ده برابر خارجی هاست. با ذکر این نکته که همانطور که گفته شده، آمار دقیقی از تلفات افغان ها چه نظامی و چه غیر نظامی وجود ندارد.
با این تفاصیل دیگر نیاز به توضیح بیشتر ما نیست. شما خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل. اگر می توانستیم آماری از تعداد کشته شدگان طالبان و شبه نظامیان به دست آوریم مطمئنا نسبت کشته شدگان نیروهای ملکی و غیر ملکی افغانستان باز هم ده برابر کشته شدگان آنها بود هرچند که این کشته شدگان از لحاظ جنسی، سنی و ... قابل مقایسه با آنها نبوده و نیستند.
حال باید دید آیا واقعا حاصل این ده سال جنگ در افغانستان چه بوده است که این تعداد هموطنمان قربانی آن شده اند؟ آیا تا کنون هیچ یک از دولتمردان ما در کابل، مقامات دولتی در سایر ولایات، سفراء و مسئولین در خارج از کشور و حتی وزیر صاحبان و شخص رئیس جمهور به این موضوع فکر کرده اند که برای بقاء آنها در قدرت چه خون بهایی پرداخته شده است؟ ایا با این عملکردشان فردا قادر به پاسخگویی خون این شهدا خواهند بود؟
تازه این تنها آمار کشته شدگان و زخمیان است. به یقین نمی توان گفت خسارت وارده به خانواده های این افراد که بی سرپرست و یتیم شده اند، چه میزان است؟ هیچگاه مقامات خارجی و داخلی درک نخواهند کرد که چه تعداد از مردم بیگناه به خاطر سیاست های آنها، ناقص العضو و معلول شده اند. هرچند که خسارات وارده به منافع ملی افغانستان نیز قابل تصور و بیان نمی باشد.
حیف که در این مجمل فرصت پرداختن به مسائل ضدفرهنگی، گسترش بی حجابی، تزلزل نظام خانواده، به فساد کشاندن جوانان و میزان جسارت به مقدسات اسلامی توسط سربازان امریکایی وجود ندارد و الا می دیدم که این غربیها علاوه بر جان ما، با قلب و روح ما چه کرده اند؟
با این حال امید داریم روزی فرا رسد که افغانستان عزیزمان نیز روی آرامش و خوشی را به خود ببیند تا افغانستانی ها بتوانند در کشوری آزاد و مستقل و بدون ترس از کشته شدن یکی دیگر از خانواده شان، زندگی کنند، تا بدینترتیب دیگردر داغ عزیزان از دست داده شان به سوگ ننشینند.
نویسنده: امیر احمدی