مدتی است که کشورسوریه درآتش جنگ ناخواسته و تحمیلی می سوزد. شهرهای بزرگ و پر جمعیتی چون دمشق، حمص و حلب، در روزهای اخیر شاهد شدیدترین درگیری های خونین میان ارتش سوریه و مخالفان دولت بوده است. پس از شکست مخالفان و عقب نشینی آنان از دمشق پایتخت سوریه، اینک نبرد و حملات سنگین ارتش بر شهر حلب متمرکز شده است.
طبق خبرهای رسیده حدود بیست هزار نیروی ارتش، دور تا دور شهر حلب را به محاصره خویش درآورده اند و هر آن، ممکن است نبرد بزرگ و سرنوشت سازی در این شهر آغاز شود. اگر چه تبادل آتش جنگ افزارهای سبک وسنگین از چند روز به این سوی میان دو نیروی متخاصم، همواره وجود داشته است؛ اما آن جنگی که به پیروزی تمام یکی از طرف های درگیر بینجامد، هنوز شروع نشده است.
هم دولت سوریه و هم سازمان ملل هشدار داده اند که در صورت شعله ور شدن آتش جنگ در شهر حلب، شاهد فاجعه انسانی در این شهر خواهیم بود؛ اما با این حال، هیچ یک از طرفهای درگیر در جنگ حلب، توجهی به این هشدار نکرده و همچنان سرگرم سنگربندی در میان خانه های مردم و کوچه ها و جاده های این شهر هستند.
دولت سوریه که حق خود می داند تا از نظام، سرزمین و مردم خودش در برابر تجاوز عوامل بیگانگان دفاع کند؛ ولو این دفاع به تخریب کشور و کشته شدن افراد غیر نظامی نیز منجر شود؛ چرا که از دید سران سوریه، دشمنان، راهی دیگری برای آنان باقی نگذاشته اند.
شورشیان و مخالفان نیز به نوبه خویش، به خود حق می دهند تا خانه های شخصی و املاک خصوصی مردم را به عنوان سنگر و پادگان نظامی خویش، مورد سوء استفاده قرار بدهند. پس در این میان، تنها می ماند مردم مظلوم و بی سرپناهی که دست شان به هیچ جایی بند نیست و تنها گناه شان این است که مردمان عادی و غیر نظامی هستند و نمی خواهند سلاح بر دوش بگیرند و به سود یکی از طرفهای درگیر وارد جنگ شوند.
اگر چه قضاوت در مورد جنگ سوریه و اینکه چه کسی برنده این جنگ خواهد بود، زود است به خصوص با توجه به دست برتر ارتش این کشور در چند نبرد اخیر؛ اما با تمام اینها، احتمالات را نباید از نظر دور داشت و برای هریک از آنان باید برنامه ریزی کرد.
برخی از کارشناسان از جمله یوشکا فیشر وزیر امور خارجه پیشین آلمان بر این باوراند که در صورت سقوط رژیم بعث در سوریه، این کشور شاهد تسویهحسابها و درگیریهای قومی خواهد شد، ایران برای گسترش برنامه اتومیاش تلاش بیشتری به خرج خواهد داد و ناآرامی در منطقه افزایش خواهد یافت.
یوشکا فیشر در مقالهای که روز پنجشنبه، در روزنامهی آلمانیزبان زوددویچه تسایتونگ منتشر شد، به پیآمدهای جنگ داخلی در سوریه پرداخته است و این که چه سیستمی جانشین رژیم فعلی خواهد شد.
فیشر معتقد است که با سرنگونی رژیم بعث، در سوریه دموکراسی و سیستمی قانونمدار، شبیه آن چه که در کشورهای غربی موجود است، شکل نخواهد گرفت. به گمان وزیر امور خارجهی پیشین آلمان، "به جای حکومت لائیک کنونی، همانند آن چه که در کشورهای عربی دیگر اتفاق افتاد، اخوانالمسلمین قدرت را به دست خواهد گرفت، زیرا این حزب در سوریه هم دارای اکثریت است."
فیشر در ادامهی مطلبش یادآور میشود که اخوانالمسلمین در تونس و مصر بدون درگیریهای مسلحانه به حکومت رسیدند، اما در سوریه چنین نیست و همین امر میتواند باعث خونریزی بیشتری شود. او میگوید که با برپایی حکومت جدید، دخالت از خارج در امور داخلی سوریه مشکلتر از امروز خواهد شد و امکان جلوگیری از آتش کینه و انتقام در میان اقوام و مذاهب گوناگون کمتر.
به گفته وزیر امور خارجهی پیشین آلمان، جمهوری اسلامی ایران و بازوی سیاسی ـ نظامی او در لبنان، حزبالهت، بیش از همه از سقوط بشار اسد متضرر خواهند شد. آنها علاوه بر این که تنها متحد قدرتمند خود در منطقه را از دست خواهند داد، با قهر حکومتگران جدید نیز روبهرو خواهند شد. او حدس میزند که چنین اتفاقی موضع ایران در مذاکرات اتومی را هم تضعیف خواهد کرد و غیرمستقیم به ایران پیشنهاد میدهد، از هماکنون برای مناقشه اتومی خود با غرب پیشقدم شود. او در عین حال بر این باور است که ایران نه تنها چنین کاری را نخواهد کرد، بلکه برعکس بیش از پیش برای گسترش برنامهی هستهیی خود تلاش خواهد نمود.
او مینویسد که" سقوط اسد باعث تقویت بیشتر اسلامگرایان تندرو در جهان عرب، بهویژه سازمان فلسطینی حماس خواهد شد."
می شود تا حدودی با پیش بینی های یوشکا فیشر در باره اوضاع سوریه پس از سقوط بشار اسد موافق بود؛ به خصوص با شعله ور شدن جنگهای داخلی و قومی- مذهبی در این کشور. اما پرسشی که مطرح است این است که با وجود اطلاع دقیق امریکا و غرب از اوضاع سوریه در صورت سقوط دولت بشار اسد، چرا به شعله ور کردن بیشتر آتش جنگ و خون ریزی در آن کشور اسلامی دامن می زنید؟! و چه کسی در این میان سود می کند، دولت و مردم سوریه که قطعاً ضررکنندگان اصلی این ماجراجویی ها هستند.
شورشیان و مخالفان دولت سوریه که ابزار آلاتی بیش نیستند تا در خدمت اهداف و مقاصد دیگران، صرف جان و مال و انرژی کنند. فقط می ماند چند کشور خاص و دخالت گری چون ایالات متحده و دوستان منطقه ای و جهانی آن نظیر عربستان، قطر، ترکیه و چند کشور زره بینی عرب و دولت های اروپایی که همواره سود و منافع نامشروع و ظالمانه خویش را در ایجاد تشنج و بحران در کشورهای مستقل و غیر همسوی با خویش جست و جو می کنند.
نویسنده: سید فاضل محجوب