ما افغان ها به لطف خداوند متعال در کشوری زندگی می کنیم که شاید نزدیک به صد در صد آن را مسلمانان تشکیل می دهد و باز خدای بزرگ را سپاس گذاریم که در میان مردم ما احکام و قوانین دین مبین اسلام و قرآن کریم حکمفرما می باشد. پس مردم عادی ومعمولی ما از این نظر هیچ مشکلی نداشته و همگی صادقانه به طاعت و عبادت آفریدگار رئوف و مهربان هستی، مصروف و مشغولند.
اما مشکل جامعه ما در کجاست و اشکال عدم رعایت احکام و قوانین واقعی اسلامی، به چه کسانی بر می گردد؟ بیاییم صادقانه حرف بزنیم و به قول معروف،" کج بنشینیم اما راست سخن بگوییم!" واقعیت این است که هم دولت افغانستان ادعای دیانت و اسلام و ایمان دارد و هم طالبان و مخالفان آن در سراسر افغانستان! دولت افغانستان، چندسالی است که قانون اساسی خود را بر اساس آموزه های دین مبین اسلام، تهیه و تدوین کرده و مدعی است که طبق آن قانون اساسی، بر مردم و کشور حکم می راند و برای محکم کاری بیشتر، پسوند مبارک اسلامی را نیز به کلمه جمهوری اضافه کرده است- یک چیزی شبیه جمهوری اسلامی پاکستان-! از طرف دیگر، طالبان و مخالفان مسلح دولت نیز از بدو تشکیل و ورود آنان به خاک افغانستان، خود را ملقب به لشکریان خدا کردند و با برافراشتن پرچم های سفید و نیز پسوند مقدس امارت اسلامی، چند صباحی مردم خسته از جنگ و برادر کشی را به خود امیدوار کردند!
خوب، می بینیم که هر دو جناح دولت و طالبان، به باور خود شان، طبق دستورات خداوند متعال و شریعت پویای محمدی(ص) اندیشه و عمل می کنند. هر کدام برای خود شان دادگاه دارند، قاضی دارند و اجراکننده احکام و مقررات دارند. دست سارقان را قطع می کنند، کودکان و زنان و مردان را به اتهام جاسوسی برای دولت به دار می آویزند، خود را به هلاکت می رسانند و همراه با خویش ده ها و بلکه صدها مسلمان بی گناه دیگر را به خاک و خون می کشند، مکاتب را می سوزانند، کارمندان مظلوم و فقیر دولت را می کشند، زنان و دختران و پسران را تیرباران می کنند، زهر در آب آشامیدنی دخترکان معصوم در مکاتب می ریزند، پل ها و جاده ها را منفجر می کنند، مانع از فراگیری تحصیل بانوان مسلمان می شوند، باعث ایجاد رعب و وحشت در جوامع اسلامی می شوند و بسیاری از بزه کاری های دیگر که با تاسف، تمام اینها را به نام دین پاک و بی آلایش اسلام انجام می دهند!!
تمام موارد بالا به عنوان پرسش های اساسی و جدی ای است که مخالفان و طالبان برای آنان در برابر خداوند عادل و منتقم و نیز در مقابل امت اسلامی، باید پاسخ های قانع کننده و روشن ارائه کنند.
دین اسلام، دین رافت و رحمت است؛ نه دین وحشت و خشونت:" و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین"(1) جهان مستغرق رافت و رحمت الهی است و خشونت در اسلام ابداً محلی از اعراب ندارد. اگر خشونتی هم در اسلام گاها به حسب ظاهر دیده می شود، آنهم در واقع رحمتی است از جانب پروردگار حکیم مهربان جهت هدایت و به راه آوردن بندگان. " محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم"(2)
انسان در شگفت می ماند که مخالفان دولت و طالبان این آیه شریفه را چگونه تفسیر و ترجمه می کنند؛ چرا که به هر شکلی که تفسیر و تاویلش کنند، باز نمی توانند رحمت و رافت واسعه الهی نسبت به بندگانش را از آیه حذف کنند.
طرف دیگر قضیه حکومت و دولت اسلامی افغانستان است که بر رغم ادعای اسلامی بودن، تقریباً بسیاری از عملکردها و رویکردهای اجتماعی و اقتصادی اش به نظام جمهوری اسلامی، کوچکترین شباهتی هم ندارد! نخستین پرسشی که گریبان دولت و حکومت را می گیرد و گلوی او را به سختی هر چه تمامتر می فشارد، وجود فساد مفرط و فراگیر و ویرانگر در تمامی ادارات دولتی در سراسر افغانستان است! فسادهایی چون اختلاس، رشوه ستانی، زورگیری و دزدی های کلان و تقسیم اموال عمومی و بیت المال میان قدرت سالاران و زورمندان!
بی اعتنایی به قانون از رده های بالا شروع شده و در کشور نهادینه شده است؛ قوانین با پول خرید و فروش شده و دست به دست می گردند! پست ها و مقامات بلند دولتی در این کشور نه به رقابت که به فروش گذاشته می شود و هر کسی پول و یا زور بیشتری داشته باشد، وزیر و وکیل می شود! دشمنان خونی مردم پس از دستگیری، بدون هیچ گونه مجازاتی رها می شوند تا بار دیگر بیایند و افغانهای بیشتری را بکشند! تاجران خاین ملی با خاطر آسوده به وارد کردن اجناس فاسد و بی کیفت کشورهای همسایه مشغولند و با پرداخت رشوه، خود را از چنگ قانونی که نیست نجات می دهند! رسانه های صوتی و تصویری وابسته به امریکا و غرب، با راحتی خیال و با پخش برنامه های پوچ، مبتذل و منافی دین و اخلاق، باورها و ایمان مردم مسلمان را نشانه گرفته اند، در حالی که هیچ دولتمرد غیور و جسوری نیست تا با اقدامی شجاعانه، در برابر تحرکات ضد اخلاقی و غیر مسئولانه آنان بایستد.
کوچکترین نظارت دینی و اخلاقی در مکاتب، کورسهای آموزشی و دانشگاهها وجود ندارد تا جایی که به اقشار متدین و مومن از زن و مرد، در چنین محیط هایی اهانت صورت می گیرد و به عناوینی چون دهاتی، بی مود و خشره، مخاطب قرار می گیرند! بلی! این است تصویر دولت جمهوری اسلامی ما و آن است چهره امارت اسلامی مخالفان دولت ما! علاوه بر نگرانی های مطروحه در سطور بالا، تشویش دیگری که این روزها گریبان مردم ما را گرفته است، 16 میلیارد دالر خاموش و بی زبانی است که قرار است جامعه جهانی به مقامات دولت افغانستان تحویل بدهند- البته در مدت چهارسال- و مردم بیچاره ما از حالا نگران حق خویش اند که چند تقسیم شده و به کام اژدها گونه چند وزیر و وکیل و زورمند و قدرت سالار فرو خواهد رفت. صد البته که نگرانی خارج شدن دالرهای وعده شده بوسیله خارجیان چالاک به کشورهای متبوع آنان، جای خود را دارد که گذیری از آن نیست.
در پایان لازم است به یک واقعیت نه چندان خوشایند تذکر داده شود که اگر چه رییس جمهور محترم کشور ما در اجلاس توکیو به جامعه جهانی در راستای حکومت داری خوب و اصلاح فساد اداری، تعهد سپرده است؛ اما به نظر می رسد تا در افغانستان قانون نهادینه نشود و مبارزه با فساد همه جانبه اداری از خود ارگ ریاست جمهوری آغاز نشود و در کل، سیستم و نظام فاسد حاکم بر تمامی شئونات مراکز و دوایر دولتی، دگرگون و بازسازی کیفیتی و معیاری نشود، قصه حکومت داری خوب، مبارزه با رشوه و فساد و اصلاحات، افسانه تکراری و ملال آور سرمگسکی بیش نخواهد بود.
1- انبیاء/ 107
2- فتح/ 29
نویسنده: سیدفاضل محجوب