اختلاف میان عربها و مجاهدین افغان
تعداد عربها در جهاد در ابتدا کم بود. آنها به پیشاور می آمدند و مدتی را در این شهر به آموزش مسایل دینی می پرداختند. آنها به سخنرانی های عبدالله عزام در مسجد گوش می دادند، کتاب های وی را می خواندند و بعد از مدتی توسط مکتب الخدمات به جبهات مختلف مجاهدین در داخل افغانستان معرفی می شدند. تلاش می شد تا آنها به قوماندانی معرفی شوند که قادر به تکلم به زبان عربی باشد ویا در داخل جبههء آنان چنین اشخاصی وجود داشته باشد.
اما این به جبهه رفتن بدون مشکل نبود. تقریبا تمام این جوانان مذهبی غیر از مذهب حنفی داشتند و این مسئله در طرز ادای نماز آنان مشخص بود.
اهل سنت در سراسر جهان پیرو چهار مذهب اند: حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی؛ و از نظر احناف هم همهء این مذاهب برحق اند. اما از آنجائیکه در افغانستان همهء اهل سنت پیرو مذهب حنفی اند و پیروان سه مذهب دیگر در افغانستان وجود نداشته است، برای اکثریت مردم شیوه ادای نماز سه مذهب دیگر غریب و ناآشنا بود بخصوص مسئله رفع یدین و آمین بالجهر که در مذاهب دیگر وجود دارد اما در افغانستان چنین تبلیغ شده بود که کسانی که در نماز این عمل را انجام می دهند وهابی اند.
این مسئله بسرعت حساسیت برانگیز شد و بودند کسانی که می گفتند روسها برای امحای دین ما و عربها به منظور نابودی مذهب ما و دعوت مردم به وهابیت به افغانستان آمده اند. عبدالله عزام برای مقابله با این وضع فتوا داد که همه عربهائی که غرض جهاد به افغانستان می روند مذهب خود را بگذارند و در افغانستان به مذهب حنفی عمل کنند.
این حالت برای جوانان عرب زیاد خوش آیند نبود اما برای جلوگیری از اختلاف به این کار عمل می کردند. مسئلهء دیگری که مجاهدین عرب از عبدالله عزام می پرسیدند این بود که رفتن به جهاد با اشخاص فاسق و نیز کسانیکه مسایل دینی کم توجه اند چیست؟ فتوای عزام در این مورد نیز این بود که رفتن به جهاد با شخص فاسق مانعی ندارد اما باید در جهت اصلاح وی کوشش شود.
تا زمانیکه تعداد عربها کمتر بود و زیاد با مردم و محیط آشنا نبودند، همراه با مجاهدین افغان به جهاد می رفتند اما وقتی گروه های زیاد تر از عرب ها به افغانستان آمدند، اندیشهء ساختن گروپ های جدا در داخل جبهات مجاهدین مورد توجه آنان قرار گرفت. عبدالله عزام مسئولیت این کار را بعهدهء اسامه بن لادن نهاد.
القاعده
تا دههء نود میلادی نام القاعده بگوش کمتر کسی خورده بود. کسانی هم که از القاعده نام هم می بردند منظور شان تشکیل کوچکی بود که کار اسکان، آموزش و اعزام عربهای داوطلب را برای جهاد به افغانستان بعهده داشت. این نام در میان عربها کم وبیش شنیده می شد اما افغانها با این نام آشنا نبودند.
قاعده به معنی مرکز تجمع شناخته می شد که متشکل از چند ساختمان برای اسکان موقت مجاهدین عرب بود و این داوطلبان تا زمان اعزام به جبهات در این خانه ها زندگی می کردند و از همینجا آموزش های لازم در مسایل مربوط به کار در جبهات افغانستان را فرا می گرفتند. موقعیت این خانه ها از منطقهء تاون تا تهکال در پشاور بود.
اما عده ای از ملا ها هنوز هم به تبلیغات خویش علیه حضور عربها ادامه می دادند و این مسئله می رفت تا شکل جدی بخود بگیرد. برای جلوگیری از تاثیرات این شایعه پراکنی ها رهبران مجاهدین مجبور به مداخله شدند. دفاع رهبران مجاهدین بر این اساس استوار بود که برای احیای مجد و عظمت مجدد اسلام باید مسایل قومیت و مرزهای سیاسی از میان برداشته شود. همهء این رهبران می گفتند که پس از افغانستان نوبت فلسطین است.
عبدالله عزام تاکید می کرد که جهاد در هر گوشه ای از عالم اسلام که در آن مسلمانان ضعیف و کفار قوی باشند بر همه مسلمانان در سراسر جهان فرض است. جهاد در مناطقی فرض کفائی به شمار می آید که مسلمانان در موقعیت برتر از دشمن قرار داشته باشند.
سخنانی که در آن دوره گفته می شد به معنی دفاع از پان اسلامیزم بود. تشویق داوطلبان مسلمان خارجی برای نبرد با دشمن کافر در هر گوشه از جهان. عبدالله عزام در این مورد کتابی نوشت با این عنوان طولانی( دفاع از سرزمین های اسلامی از مهمترین فرض های عین است). او در این کتاب وضع مسلمانان تحت ستم در فلسطین، کشمیر، بوسنیا، چچنیا و سایر مناطق را تشریح می کند و مسلمانان را مکلف به رفتن به آن سرزمین ها و جهاد در کنار مردمان آنها می داند.
اما نکتهء جالب موضعگیری رهبران مجاهدین افغان است که در اینجا سخنان آنان از رسالهء (عکس العمل رهبران مجاهدین) در رد وهابی بودن مجاهدین عرب و تاکید بر پان اسلامیزم نقل می شود. این سخنان را آنها در آن روزگار در یک گردهمائی بیان کرده بودند.
بعد از امضای قرارداد ژنو رسانه های دنیای غرب مسئلهء اختلاف مذهبی میان مجاهدین عرب و افغانها را مطرح کردند در حالیکه تا قبل از شکست اتحاد شوروی این مسئله گاهی از طرف رسانه ها در ایران مطرح می شد اما غربی ها تلاش داشتند تا از هر حرکتی که موجب تضعیف جهاد گردد خودداری ورزند. طرح این مسئله پس از امضای قرارداد ژنو نمایانگر تغییر موضع غرب در قبال جهاد افغانستان و بخصوص مجاهدین عرب بود.
این مسئله برای تنظیم های جهادی حتی آنهائی که با عربها رابطهء نزدیک هم نداشتند قابل قبول نبود. صبغت الله مجددی رهبر جبههء ملی نجات افغانستان طی یک سخنرانی ایجاد این اختلاف از جانب غرب را بشدت مورد حمله قرار داد. وی گفت:
... در این آوان بسیار باریک و حساس، دشمنان اسلام می خواهند در بین مسلمان ها عداوت، کینه و دشمنی ایجاد کنند. وی ضمن قدردانی از جهاد جوانان عرب و کمک های شان به جهاد چنین گفت:
ملت مسلمان افغانستان از سالهاست که پیرو مذهب امام اعظم ابوحنیفه رح را می کنند و بسیاری از برادران و خواهران ما معلومات ندارند که در دنیای اسلام و در امت اسلامیه مذاهب بسیاری است. مذاهب اهل السنت و الجماعه موجود بوده بلکه نه تنها مذاهب اربعه (امام اعظم کوفی، امام شافعی، امام مالک، امام احمد بن حنبل) رحمه الله علیهم وجود داشته علاوه بر ایشان در اهل السنه و الجماعه دیگر مذاهبی نیز بوده مثل امام اوزاعی رحمه الله علیه و امام ابویوسف وامام محمد وامام زفر که شاگردان امام ابوحنیفه بودند. از احترام به امام اعظم اینها مذاهب خود را اظهار نکردند بلکه مذاهب جداگانه داشتند و در بسیار مسایل اختلاف کردند. از استاد خود امام ابوحنیفه و آن اختلافاتیکه در بین مذاهب اهل السنه والجماعه بوده همیش اختلافات فرعی بوده، اختلافات عمیق نیست، عقیدوی نیست اختلاف در اصول اسلام نیست، اختلاف در فروعات است و آن اختلافات اصلا رحمت است زیرا که اختلاف امت رحمت گفته شده است.
این مذاهب مذاهب حقه است، به آنها همه علمای کرام و ائمهء عزام احترام دارند.
... پس اگر یکی از برادران عرب یا عجم ویا از کشور های دیگر و ممالک دیگر می آیند و در افغانستان ما جهاد می کنند و اینها متهم می شوند گاهی به وهابیت، گاهی به سلفیت، گاهی به یکی و گاهی به دیگر، این از انصاف دور است.
ببینید که آنها همه پیرو یکی از مذاهب اربعه هستند، وقتیکه یکی از مذاهب اربعه را پیرو بودند، متهم کردن آنها از حقیقت و از انصاف دور است.
شما متوجه باشید و به تبلیغات دشمنان گوش ندهید و برادران عرب تانرا در آغوش بگیرید اگر کدام چیز در بین باشد با علماء تماس بگیرید وعلماء آن مسایل را حل می کنند.
... در افغانستان جهاد ما براساس اعلای کلمه الله بوده، جهاد قومیت نبوده، جهاد ملیت نبوده، جهاد مسلمانان جهاد اسلام بوده، جهادی از دفاع از دین و حریم اسلام بوده، برای اعلای کلمه الله بوده این جهاد، جهاد اسلام خالص است، قومیت هیچ در آن دخل نداشته بلکه تمام اقوام افغانستان، تمام قبایل بلکه تمام مذاهب افغانستان که مذهب ابوحنیفه رحمه الله علیه از جمله مذاهب اهل السنه والجماعه بوده و مذهب شیعه نیز در جهاد اشتراک کردند، چرا که این جهاد اسلامی خالص بوده، در آن از قومیت هیچ بحث نشده، تمام اقوام در زیر بیرق اسلام کلمه لااله الاالله محمد رسول الله به جهاد خود ادامه دادند واین مسایل قومیت را باید از بین ببریم و به آن گوش ندهیم.
الحمدلله ما همه مسلمان هستیم، وبرادران ما در جهاد اسلام کسانیکه با جهاد کمک وهمکاری کردند، خودشان در راه اعلای کلمه الله جهاد کردند، از مال ودارائی خود دریغ نکردند اینها قابل تقدیر هستند و به اینها باید به نظر احترام بنگریم...
نظر مولوی محمد نبی محمدی در مورد مجاهدین عرب چنین بود:
آن برادران مسلمان ما که در طول تاریخ جهاد ما با ما مساعدت های مادی و معنوی کرده اند، قربانی داده اند، ایثار وفداکاری نموده اند، دشمن این خرافات را پخش کرده که آنها وهابی هستند. میخواهند وهابیت را در افغانستان متمرکز سازند ومذهب را از افغانستان دور کنند- لاسمح الله کلا وحاشا- هرگز اینطور نیست بلکه این خرافات، تخریب، تحریک و تخریش دشمن است.
برادران! کمی متوجه باشید، آگاه باشید، برادران عرب ما هیچگاه اینطور نمی کنند که لامذهبیت را تزریق کنند ومردم را از صراط مستقیم حق منحرف سازند.
عرب قومی است که قرآن به لسان آنها نازل گردیده وقومی است که محمد (ص) از قوم آنهاست، وقومی است که دین اسلام را به عالم بشر رسانیده، و افغانستان ما نیز به برکت جهاد آنها مسلمان گشته است و در جهاد کنونی کوشش ها دلسوزی و ترحم و ایثار وفداکاری آنها را خوب ببینید.
... اگر کدام کس در افکار شما این مفکوره را ایجاد می کند که برادران عرب اینجا سلسلهء استعماری خود را پیش می برند، در افغانستان خلاف مذهب کار می کنند، بلکل غلط است. این یک دسیسهء شرق وغرب است، تخریبات دشمن است، می خواهند بین امت مسلمه تفرقات را ایجاد کنند. یکی را بنام عرب، دیگری را بنام افغان، یکی را بنام ترکمن و دیگری را بنام تاجیک، به این شکل تفرقه افگنی می کنند و در نتیجه رشتهء برادری امت مسلمه را قطع و یکدیگر را دشمن بسازد...
مولوی محمد یونس خالص نیز در این مورد نظر مشابه داشت؛ وی نیز ضمن اینکه تفرقه افگنی میان عربها و افغانها را کار دشمنان خواند گفت: ما منشور خود را اعلام کردیم که مذهب ما حنفی است، اولین کشوری که حکومت انتقالی اسلامی مجاهدین افغانستان را برسمیت شناخت سعودی است.
... پس به کدام دلیل و کدام سند مردم این چنین تبلیغات را پخش می کنند؟
اینهمه استفاده ها از جهل بعضی از برادران ماست که نمی فهمند. جهاد ما برای آزادی کشور ما وبرای اعلای کلمه الله است، نه برای اینکه در افغانستان یک مذهب جای مذهب دیگر را بگیرد.
... مردمی که الحاد و دهریت آورده اند قابل تقبیح اند نه کسانی که بخاطر دین خدا جل جلاله قربانی می دهند، کشور های خود را ترک گفته در پهلوی ما جهاد می کنند وهمرای ما یکجا نماز می گذارند. خداوند جل جلاله این چنین مجاهدین راه خدا را اجر و پاداش کامل بدهد...
استاد سیاف در مورد عربها بیش از دیگران نظر مساعد داشت. وی طی یک سخنرانی در همین زمینه گفت:
برادران گرامی!
جنگی که در افغانستان جریان دارد این جنگ بین افغانها و روسها نیست بلکه این مقابلهء اسلام است با کفر والحاد.
در اسلام همه امت مسلمه و بندگان خدا شریک هستند. آن بندگانی که برسالت محمدی ایمان داشته ودین اسلام را قبول کرده باشند.
... شما گواه هستید که یک تعداد زیاد از برادران انصار که اکثر شان عرب بودند در سنگر های خونین افغانستان جام شهادت نوشیدند. آنها از این جهاد کدام هدف دیگر نداشتند غیر از اینکه پیروزی اسلام و برای قایم نمودن نظام مقدس زمینه مساعد گردد.
فضل خداوند جل جلاله شامل حال بود که این جهاد یک وسیلهء برای توحید فرزندان مخلص این امت گردید و خداوند جل جلاله این جهاد را یک نقطه تجمع و وحدت امت گردانید. و در این جهاد خیر و برکت است و بود.
همین علت است که دشمنان پریشان هستند. وقتی بود که دشمن در ایجاد تفرقه بین ما می کوشید و مارا محکوم می نمود. اکنون که ما بطرف وحدت و همبستگی روان هستیم، دشمنان خیلی زیاد پریشان هستند و در دل های شان خوف و ترس جای گرفته است.
... ما این وحدت مسلمانان را حفظ می نمائیم. و کسانیکه برای کمک به این جهاد آمده اند ودر پهلوی ما وشما جهاد کرده اند همه اهل السنه و الجماعه هستند، همه اتباع مذاهب حقه اند، بعضی از آنها اتباع امام شافعی هستند بعضی اتباع امام احمد بن حنبل هستند بعضی اتباع امام مالک هستند و آن عده برادرانی که از عراق و ترکیه و بعضی جا های دیگر آمده اند اتباع امام اعظم هستند... این تبلیغات بی بی سی و دیگر رادیو های دشمن است که می گویند مردم بی مذهب آمده اند و می خواهند مذهب شما را از بین ببرند..
کسانیکه در سنگر های جهاد ما خون خود را ریختاندند، دوستان وعزیزان ما شما هستند، وهیچگاه به دشمن این موقع را ندهیم که به نامهای مختلف در میان ما وشما و اینها اختلاف ایجاد کنند و فضا را آلوده بسازند. و مساعدت ها و نصرت هائی که برادران اسلامی ما بخاطر ادای فریضهء شان با ما می کنند، نگذارید که دشمنان این راهها را قطع نمایند.
حکمتیار در این جلسه ضمن اینکه از دسیسه های استکبار جهانی علیه جهاد افغانستان سخن گفت افزود:
این جهاد از ناحیهء فکری از سرحدات افغانستان آغاز و بدنیا بلند آوازه گردید. عواطف امت اسلامی در مورد آن به پیمانه ای رسیده که دشمنان از آن درهراس آمده اند که مبادا این جهاد نقطهء آغاز یک تحریک اسلامی جهانی گردد.
ملت اسلامی از همکاری، همدردی، شرکت و کمک های مادی ومعنوی خود دریغ نورزیده وسرنوشت خود را با این جهاد وابسته دانسته با دست های بلند به دعا انتظار آخرین پیروزی آنرا دارند.
این یک حقیقت روشن است که بر دشمن این امر غیر قابل تحمل است. از وحدت امت اسلامی دشمن در هراس است وبویژه آن وحدت که برای جهاد یا فکر جهادی بمیان آید. از اینرو همه نیروهای ضداسلامی سرگرم دسیسه های ضد انقلاب اسلامی اند وتلاش می ورزند که در افغانستان حکومت اسلامی مجاهدین تشکیل نگردد و رابطهء مجاهدین با ملت های مسلمان قطع گردد.
... جهان شاهد است که امروز همه آژانس های خبری غربی در این مورد به پیمانهء وسیع تبلیغات می کنند که آنعده برادران عربی که به حکم ایمان وعقیده از فاصله های دور داخل افغانستان می شوند تا با برادران افغانی شان یکجا در سنگر ها به مقابل دشمن جهاد کنند، آژانس های تبلیغاتی غربی تبلیغات دقیقی را برعلیه آنها براه انداخته اند و با این تصور که گویا میان آنها وافغانها اختلاف شدید مذهبی و لسانی وجود دارد، افغانها را برضد آنها تحریک می کنند در حالیکه آنها برادران ما هستند.
... ما از این برادران ممنون هستیم و به برادران افغانی خود توصیه می کنیم که زیر تاثیر تبلیغات دشمن قرار نگرفته وبا برادران عرب شان به روش مهمان نوازی، معامله، تقدیر واکرام نمایند تا با خاطرات نیک و احساس مملو از محبت به شهر های خود باز گردند.
همین برادران عرب بودند که با جهاد ما کمکهای مادی و معنوی نموده و امت اسلامی را پشتوانهء جهاد افغانستان قرار دادند.
دشمن تلاش دارد اکنون که روسها افغانستان را ترک نموده اند قدرت ضد اسلامی دیگری جانشین روسها گردد تا مجاهدین به پیروزی دست نیابند. تبلیغات دشمن صرف به همین منظور جریان دارد که رابطهء ما را از ملت های اسلامی قطع و افغانها را در انزوا قرار داده و به قوتهای ضد اسلامی موقع میسر گردد تا آن خلائی را که از این رهگذر بمیان می آید پر کنند.
...این جهاد تنها به افغانها خلاصه نگردیده بلکه جهاد همه امت اسلامی بوده و ملت اسلامی سرنوشت خود را وابسته به آن دانسته کامیابی آنرا کامیابی خود وشکست آنرا شکست خود می دانند.
به همین علت است که آنها می آیند در سنگر ها شهید و زخمی می شوند در حالیکه زبانهای محلی افغانستان را نمی دانند، با مردم و محیط آشنائی و باشرایط بلدیت ندارند، در کوهها و دره ها به مجاهدین یکجا زندگی می کنند، گرسنگی، محرومیت و تکالیف را تحمل می کنند، راحت و آسودگی را در کشور های خود ترک و در سنگر های داغ جهاد قرار می گیرند فقط بخاطر اینکه افتخار شرکت در جهاد نصیب شان گردد.
اینها برادران ایمانی و عقیدوی ما هستند؛ این جهاد جهاد آنهاست و افغانها از سهمگیری شان ممنون هستند.