بُعد عدالت هم در مكتب امام بسيار برجسته است. اگرچه به يك معنا عدالت هم از همان عقلانيت و نيز از معنويت برميخيزد، اما برجستگى بُعد عدالت در منظر امام بزرگوار، آن را به طور مشخصترى در مقابل ما قرار ميدهد. از اول پيروزى انقلاب، امام تكيهى بر طبقات ضعفا را اصرار كردند، تكرار كردند، توصيه كردند. تعبير «پابرهنگان» و «كوخنشينان» جزو تعبيراتى بود كه در كلام امام بارها و بارها تكرار شد. به مسئولين اصرار داشتند كه به طبقات محروم برسيد. به مسئولين اصرار داشتند كه از اشرافيگرى پرهيز كنند. اين، يكى از توصيههاى مهم امام بزرگوار بود. ما نبايد اينها را فراموش كنيم. آفت مسئوليت در يك نظامى كه متكى به آراء مردم و متكى به ايمان مردم است، اين است كه مسئولين به فكر رفاه شخصى بيفتند؛ به فكر جمعآورى براى خودشان بيفتند؛ در هوس زندگى اشرافيگرى، به اين در و آن در بزنند؛ اين آفت بسيار بزرگى است. امام خودش از اين آفت بكلى بركنار ماند و مسئولين كشور را هم بارها توصيه ميكرد كه به كاخنشينى و به اشرافيگرى تمايل پيدا نكنند، سرگرم مالاندوزى نشوند، با مردم ارتباط نزديك داشته باشند. ماها كه آن روز جزو مسئولين بوديم، امام دوست ميداشت كه با مردم ارتباط داشته باشيم، مأنوس باشيم؛ اصرار داشت كه خدمات به اقصى نقاط كشور برده شود؛ مردم نقاط دور، از خدمات عمومى كشور بهرهمند شوند. اينها ناظر به آن بُعد عدالت امام بزرگوار بود. امام اصرار داشت كه مسئولين از ميان مردم انتخاب شوند، از خود مردم باشند، وابستگىها ملاك قبول مسئوليتها نباشد. وابستگى به شخصيتها، به فاميلها، بلاى هزار فاميلى كه در دوران قاجار و دوران پهلوى بر سر اين كشور آمد، امام بزرگوار ما را نسبت به اين قضيه حساس كرده بود. گاهى در مقام تعريف از يك مسئولى ميگفتند: اين از دل مردم برخاسته است. ملاك را اين ميدانستند. از نظر امام بزرگوار، تكيهى به ثروت و تكيهى به قدرت براى گرفتن مسئوليت، جزو خطرهاى بزرگ براى كشور و براى انقلاب بود. خب، اينها ابعاد خط امام است.
… ما بايد رعايت كنيم، منتها همهى جوانب را با هم. اگر كسى يا جريانى بخواهد به نام عقلگرائى، از ارزشهاى اسلامى و انقلابى عدول كند، اين انحراف است. اگر كسى بخواهد به وسيلهى عقلگرائى، در مقابل دشمن بىتقوائى به خرج بدهد، وابستگى به وجود بياورد، اين انحراف است، اين خيانت است. آن عقلانيتى كه در مكتب امام بزرگوار ما هست، اقتضاء نميكند كه ما از خدعهى دشمن غافل شويم، از كيد او غافل شويم، از نقشهى عميق او غافل شويم، به او اعتماد كنيم، در مقابل او كوتاه بيائيم. هرچه كه انسان در مقابل دشمن كوتاه بيايد، پشتوانهى عظيم معنوى در درون كشور و درون ملت را از دست خواهد داد.
همين طور در نقطهى ديگر: اگر به نام عدالتخواهى و به نام انقلابيگرى، اخلاق را زير پا بگذاريم، ضرر كردهايم؛ از خط امام منحرف شدهايم. اگر به نام انقلابيگرى، به نام عدالتخواهى، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به كسانى كه از لحاظ فكرى با ما مخالفند، اما ميدانيم كه به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت كرديم، آنها را مورد ايذاء و آزار قرار داديم، از خط امام منحرف شدهايم. اگر بخواهيم به نام انقلابيگرى و رفتار انقلابى، امنيت را از بخشى از مردم جامعه و كشورمان سلب كنيم، از خط امام منحرف شدهايم. در كشور آراء و عقايد مختلفى وجود دارد. اگر چنانچه يك عنوان مجرمانهاى بر يك حركتى، بر يك حرفى منطبق شود، اين عنوان مجرمانه البته قابل تعقيب است؛ دستگاههاى موظف بايد تعقيب كنند و ميكنند؛ اما اگر عنوان مجرمانهاى نباشد، كسى است كه نميخواهد براندازى كند، نميخواهد خيانت كند، نميخواهد دستور دشمن را در كشور اجرا كند، اما با سليقهى سياسى ما، با مذاق سياسى ما مخالف است، ما نميتوانيم امنيت را از او دريغ بداريم، عدالت را دريغ بداريم؛ «و لايجرمنّكم شنئان قوم على الّا تعدلوا». قرآن به ما دستور ميدهد و ميگويد: مخالفت شما با يك قومى، موجب نشود كه عدالت را فرو بگذاريد و فراموش كنيد. «اعدلوا»؛ حتّى در مورد مخالف هم عدالت به خرج دهيد. «هو اقرب للتّقوى»؛(مائده-8) اين عدالت، نزديكتر به تقواست. مبادا خيال كنيد تقوا اين است كه انسان مخالف خودش را زير پا له كند؛ نه، عدالت ورزيدن با تقوا موافق است. همه هوشيار باشيم، همه بيدار باشيم. اين بُعد هم نبايد ابعاد ديگر را در سايه قرار بدهد.
بُعد معنويت هم همين جور…. اما معنويت ما همراه و همروال است با احساس مسئوليت. اين معنويت به هيچ وجه نبايد ما را از مسئوليت عظيم انقلابىِ خودمان جدا كند، بلكه كمك به حركت انقلابى است. آن كسانى كه با تكيهى به ديندارى و با عنوان كردن ديندارى، سعى ميكنند جامعه را سياستزدائى كنند، جوانان را سياستزدائى كنند، جوانان را از حضور در عرصههاى كشور دور نگه دارند، اشتباه ميكنند، راه خطا ميروند، دچار انحرافند؛ اين ابعاد با همديگر است..... پایان
منبع: پایگاه انترنیتی حضرت امام خامنه ای(ادام الله بقائه)