با اینکه یکی از شرائط مهم دولت افغانستان در امضای پیمان راهبردی با ایالات متحده امریکا، رهبری عملیاتهای شبانه بوسیله نیروهای افغان بود؛ و طرف امریکایی نیز با این مهم موافقت کرده است، اما باز هم دیده و شنیده می شود که تخطی هایی از طرف جانب امریکایی نه یک بار که به دفعات متعدد، تکرار شده است.
شاید هر دو یا سه ماهی نباشد که تعدادی از هموطنان بی دفاع و مظلوم ما در حالیکه در خانه های گلی شان در بستر خواب قرار دارند، از طرف هواپیماهای هوشمند و مخوف امریکایی مورد بمباران قرار نگیرند! این روش زیرکانه بمباران و کشتار افراد بی گناه در شب و به دنبال آن عذرخواهی های مضحک و هدفمند، بواقع مردم افغانستان را عصبانی و خسته کرده است.
این چه روش فریبکارانه و تحقیر کننده ای است که نیروهای ناتو و به خصوص امریکایی ها پیش گرفته اند که اول با بمباران های بی رحمانه شبانه، جان ده ها پیر، جوان و کودک بی گناه را می گیرند و پس از آنکه صدای جهانیان به اعتراض بلند شد، با یک عذرخواهی ظاهری و غیر جدی، اعتنایی به غم و اندوه مردم آسیب دیده نمی کنند!
با آنکه رییس جمهور کشور پیش از این و نسبت به عملیاتهای شبانه و کشتار افغانهای بی گناه در شب، به ناتو و امریکایی ها هشدار داده بودند و با شدید ترین لحن ها آن کشتارها را محکوم کرده بودند، اما با تاسف در آغاز هفته جدید باز هم شاهد کشته شدن تمامی اعضای یک خانواده در پکتیا بوسیله بمباران هوایی نیروهای امریکایی بودیم؛ حادثه اندوه باری که برای چندمین بار دلهای مردم افغانستان را داغدار کرده و تعدادی از هموطنان محروم ما را به سوک عزیزان شان نشانده است.
درست همین چند روز پیش بود که رییس جمهور کشور ما خطاب به نیروهای خارجی حاضر در افغانستان گفت" که اگر قرار باشد خون افغانهای بی گناه حتی بعد از بستن پیمان استراتژیک بر زمین ریخته شود، در بستن آن تجدید نظر خواهیم کرد". اما با این حال نیز دیده می شود که کسی از نیروهای خارجی پروای چندانی از ریختن این خون ها بر روی زمین ندارد!
این تنها افغانستان نیست که بستری شده است برای ریختن خون انسانهای معصوم و بی گناه؛ قدرت های بزرگ و استعماری، این روزها آتش نفاق و برادر کشی را در بسیاری از کشورهای اسلامی در منطقه، شعله ور کرده اند. بحرین، مصر، لیبیا و اخیراً سوریه کشورهایی هستند که در اثر نقشه شوم بیگانگان، همچنان در آتش نفاق و درگیری های داخلی می سوزند.
تمام این خون ها هم صرفاً بدین جهت بر زمین ریخته می شود که ایالات متحده و غرب در صدد توازن و تعادل قوا در منطقه برآمده اند؛ تعادل قوایی که شاید اساساً ربطی به آنان نداشته باشد، اما از آنجا که سیستم جهانی، بر مدار قدرت و ثروت می چرخد، هر دولت و قدرت زورمندی در هر جایی از دنیا می تواند خودش را مالک و صاحب اختیار دیگران قلمداد کند!!
اگر بخواهیم مقایسه ای داشته باشیم میان کشتگانی که در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی سابق از دنیا رفتند و آنهایی که در زمان جنگهای داخلی از میان رفتند با آنانی که در ده سال حضور خارجی ها در افغانستان به شهادت رسیدند، به یقین این آمارها با یکدیگر در رقابت خواهند بود.
پرسشی که ذهن هر افغان را به خود مشغول داشته، این است که با وجود چندین کشور قدرتمند اعضای ناتو در افغانستان، چگونه است که تا هنوز صلح و آرامش در این کشور بر قرار نشده است؟! نه تنها امنیت و ثباتی به وجود نیامده است که هر روز بر دامنه ناامنی ها و کشتارهای غیر مسئولانه، افزوده شده است!
پرسش دیگری که وجدان بیدار هر افغان را مکدر ساخته، این است که این مردم بی دفاع و بی پناه تا به کی باید بوسیله کشورهای مختلف اعم از همسایه و بیگانه، کشته و معلول و بی خانمان شوند؟! یک بار این مردم از سوی خارجی ها و به خصوص نیروهای امریکایی به بمب و رگبار بسته می شود و بار دیگر بوسیله پاکستانی ها و عوامل آنان، قطعه قطعه می شوند و در برخی موارد نیز مخالفان مختلف دولت، دمار از روزگار آنان در می آورند.
از نظر دولت و حکومت هم که وضع معلومی داریم؛ دولت ما هم در آن حدی از قدرتمندی و قوت قرار ندارد تا بتواند به مجازات و لااقل بازخواست از ستم کنندگان به ملتش همت بگمارد. در یک چنین اوضاع و احوالی، تکیه این مردم به چه نهاد و ارگانی باید باشد؟!
پرسش دیگری که این ملت از مسئولان دولتی و حکومتی خویش دارند این است که تا به کی باید تماشاگر یک چنین اوضاع نابسامان و طاقت فرسایی باشند! و آیا مردم پس زانو بنشینند و هر صبح و شام شاهد کشته و مجروح شدن فرزندان و پدران و مادران شان باشند تا دیگران از آن سوی دنیا بیایند و نظم نوین و دلخواه شان را بر اساس توازن و تعادل قوا در منطقه و بر خلاف تمایل کشورهای منطقه، ایجاد کنند؟!
این اساساً چه ربطی به مردم افغانستان دارد که تعدادی از قدرت های سلطه جو و توسعه طلب، اشتهای سیری ناپذیر رهبری و آقایی بر جهان را دارند و چرا قربانی این اشتهای کاذب و عالم نوش، چند افغان گرسنه و پابرهنه باشد؟!
امید می رود تا سایر دولتمردان ما با تمسک به روحیات رییس جمهور، ملاحظات سیاسی را کنار گذاشته و با سینه ستبر و گردن افراشته، به دفاع از ملت مظلوم خویش، خاطیان خارجی را به مواخذه جدی بکشانند.
نویسنده: سیدفاضل محجوب