این پیمان هم اکنون برخلاف تصویری که از آن به دست داده می شود، به شدت دستخوش از هم گسیختگی درونی است و ماموریت افغانستان، محور این از هم گسیختگی است.
ماموریت نافرجام و از هم گسیختگی یک پیمان
خبرگزاری آوا- کابل , 1 جوزا 1391 ساعت 16:52
این پیمان هم اکنون برخلاف تصویری که از آن به دست داده می شود، به شدت دستخوش از هم گسیختگی درونی است و ماموریت افغانستان، محور این از هم گسیختگی است.
ناتو قرار است تا پایان سال 2014 میلادی افغانستان را ترک کند؛ این چیزی است که از حدود یکسال اخیر تاکنون همه روزه از سوی رسانه های داخلی و خارجی و همچنین مراجع و مقام های کشورهای مختلف مطرح می شود؛ اما آنچه به این امر اهمیت می دهد و آن را به مثابه یک رویداد مهم در محور توجه همگانی قرار می دهد، همان پرسشی است که بارها پرسیده شده؛ اما هنوز پاسخ درخور و واقعی خویش را بازنیافته است: کامیابی یا ناکامی نخستین ماموریت خارج از اروپای پیمان آتلانتیک شمالی.
اگر به نقطه آغاز این ماموریت توجه شود این واقعیت آشکار می شود که این امریکا بود که این پیمان را خواسته یا ناخواسته وارد آوردگاهی کرد که پیشتر از آن، قدرت های بزرگ دیگری در آن، بخت خود را آزموده بودند؛ اما طرفی نبسته و کامی نگرفته، برگشته بودند؛ انگلیس، روسیه و اخیرا نیز پاکستان!
و اینکه با این وجود، چرا امریکا وارد چنین معرکهای شد و آن را به عنوان نقطه ای استراتژیک برای تعمیم و تسری هژمونی خود بر شبه قاره و بخش هایی از خاورمیانه، آسیای مرکزی و شرق دور برگزید بحثی است که نیاز به واشکافی عمیق تر و گسترده تری دارد؛ اما قدر مسلم این است که چون امریکا عامل حضور ناتو در افغانستان تلقی می شود؛ بنابراین هرگونه دستاورد یا آسیب این ماموریت می تواند به نوعی به پیروزی یا شکست امریکا نیز تعبیر شود و این امری منطقی و قابل انتظار است.
با این حال، این پیمان هم اکنون برخلاف تصویری که از آن به دست داده می شود، به شدت دستخوش از هم گسیختگی درونی است و ماموریت افغانستان، محور این از هم گسیختگی است.
فرانسوا اولاند؛ رییس جمهور سوسیالیست فرانسه، از همان ابتدا موضوع خروج زودهنگام سربازان فرانسوی از افغانستان را در دستور کار برنامه های انتخاباتی خود قرار داد و اعلام کرد که تا پایان سال 2012 – سال جاری میلادی- نیروهای فرانسوی را از افغانستان خارج خواهد کرد.
امری که به باور بسیاری از ناظران، یکی از عوامل اصلی و موثر پیروزی اولاند در انتخابات اخیر ریاست جمهوری فرانسه و خانه نشینی نیکلای سارکوزی؛ رییس جمهوری هوسباز آن کشور گردید.
اولاند پس از پیروزی نیز بارها بر عزم خود مبنی بر خروج نیروهای فرانسوی مستقر در افغانستان پیش از موعد مقرر از سوی ناتو تاکید کرد و اعلام داشت که فرانسه، خواهان خروج زودهنگام نیروهایش تا پایان سال 2012 میلادی است و تنها تعداد معدودی از این سربازان به منظور ماموریت آموزشی برای نیروهای امنیتی افغان، در کشور باقی خواهند ماند.
فرانسه در افغانستان ۳۲۹۷ سرباز دارد که اکثرا در ولایت شمالی کاپیسا مستقر اند و از این مجموعه تاکنون 82 نفر در اثر رویدادهای مختلف کشته شده اند.
این تصمیم فرانسه و برخی دیگر از اعضای ناتو، به عنوان یکی از نگرانی های جدی برای دیگر شرکای جنگ افغانستان تبدیل شده به گونه ای که باراک اوباما؛ رییس جمهور امریکا خطاب به اعضای این پیمان نظامی هشدار داده است که "روزهای سختی" در پیش است.
به نظر می رسد این هشدار آقای اوباما ناظر به دوسال باقی مانده به موعد مقرر برای خروج سربازان خارجی از افغانستان نه؛ بلکه به نوعی ابراز تردید و نگرانی از آنچه بعد از 2014 باید در قبال افغانستان از سوی این کشورها تعهد شود می باشد.
در صورتی که فرانسه بر عزم خود مبنی بر خروج زودهنگام از افغانستان، تا پایان ثابت قدم باقی بماند، تردیدهایی در خصوص آینده ماموریت ناتمام و ناکام ناتو بعد از 2014 نیز به وجود خواهد آمد و این مشکل، زمانی ابعاد گسترده تری پیدا می کند که تصور شود همه مردمان کشورهای عضو ناتو، از حضور سربازان شان در افغانستان ناراضی اند و نگران فرسایشی شدن جنگی هستند که از همان ابتدا هیچ منفعتی برای کشورهای متبوع شان در آن، تعریف نشده بود.
به نظر می رسد امریکا نیز نگران همین مساله است و نشست شیکاگو باید بتواند بین دو امر متضاد به صورت معقول و منطقی، ربط و نسبت برقرار کند: نارضایتی کشورهای دارای سرباز در افغانستان از طولانی شدن این حضور و فرسایشی شدن ماموریتی نافرجام و انتظارات افغانستان در خصوص اطمینان از آینده امنیتی و سیاسی خویش.
اگر این نشست از عهده چنین کاری برنیاید، هیچ تعبیری جز "شکست" نمی تواند ماموریت ده ساله ناتو و به تبع آن امریکا را در افغانستان توصیف کند.
نویسنده: احسان الله وطندوست
کد مطلب: 41713