مقدمه
برقراری مجدد " توازن قوا " در دو حوزه آسیا و اروپا با هدف نهایی غلبه بر حریف سرسخت کمونیست، مقصد غایی سیاست آمریکا در طول جنگ سرد بوده است. بنابراین تمامی اقدامات این کشور در آن مقطع زمانی در چهارچوب این هدف شکل گرفته بود تا " سرمایه داری " را که یکی از ستون های حیات دهنده منافع ملی آمریکاست، از تهدیدات مصون بدارد.
رهبران آمریکایی در آن حیطه زمانی بر این اعتقاد بودند؛ برپایی نهادها که مجموعه ای مرتبط و دائمی از قوانین رسمی و غیر رسمی که تجویزگر نقش های رفتاری،محدود کننده فعالیت و شکل دهنده انتظارات هستند، این فرصت را به آمریکا می دهند که هزینه های " مهار شوروی " را با حیات دادن به یکسری رویه های مشترک و همه گیر کاهش
دهند. بنابراین در راستای توجه به این امر یعنی ضرورت دفاع و حمایت از منافع آمریکا، پیمان های نظامی- امنیتی و نهادهای بین المللی متعدد از سازمان ملل گرفته تا گات در آن زمان متولد شدند.
در این راستا ، پیمان های نظامی - سیاسی متناسب با سیاست ها و راهبردهای دفاعی- امنیتی دو قطب اصلی محیط بین الملل، از اواخر دهه 1940 به این سوی کم کم شروع به شکل گیری نمود تا منافع دو طرف منازعه پاسداری گردد و خطرات موجود از خنثی شده و یا به حداقل برسد. " سازمان پیمان آتلانتیک شمالی " (ناتو) مهم ترین این پیمان ها بود.
نکته حائز اهمیت درباره ناتو این است که فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد بالتبع باید موجب انحلال این پیمان می شد، چرا که متناسب با مقتضیات ساختاری جنگ سرد شکل گرفته بود و متعاقباً خاتمه جنگ سرد نیز بایستی " ماهیت وجودی " آن را از دست می داد. اما سران ناتو این کار را نکردند، بلکه برعکس با ایجاد بازتعریف اساسی اهداف ناتو و مهندسی مبانی شکل دهنده آن، بیش از پیش موجب تقویت ناتو گردیده و به حیات آن ادامه دادند تا جایی که امروز شاهد یکی از مهم ترین کنفرانس های این سازمان در شیکاگو طی چند سال اخیر هستیم. چرا که ناتو را باید یک سازمان " آمریکایی الاصل " که در راستای منافع جهانی آمریکا ایجاد شد بنامیم. بنابراین تا زمانی که آمریکا و منافع آمریکا " هست " ناتو نیز همچنان پایدار باقی بماند و معرکه گردان اصلی میادین جنگ های توسعه طلبانه آمریکا باشد.
ناتو؛ از گذشته تاکنون
ناتو واژه مخفف عبارت انگلیسی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی است (North Atlantic Treaty Organization) که در حال حاضر 28 کشور از آمریکای شمالی و اروپا عضو آن هستند.
اعضای ناتو عبارتند از: اسپانیا، استونی، اسلوواکی، اسلوونی، انگلیس، ایتالیا، ایسلند، آلبانی، آلمان، آمریکا، بلژیک، بلغارستان، پرتغال، ترکیه، جمهوری چک، دانمارک، رومانی، فرانسه، کانادا، کرواسی، لتونی، لوکزامبورگ، لهستان، لیتوانی، مجارستان، نروژ، هلند و یونان.
ناتو در دوران پس از جنگ جهانی دوم برای اجرای پیمان آتلانتیک شمالی در سال ۱۹۴۹ تشکیل شد. در سالهای اولیه بعد از جنگ جهانی دوم و در واکنش به توسعه طلبیهای شوروی سابق در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی در ماه مارس سال ۱۹۴۸ پنج کشور انگلیس، فرانسه، بلژیک، هلند و لوکزامبورگ با امضای معاهده بروکسل اتحادیه دفاع جمعی را تشکیل دادند. سپس آنها از کشورهای دانمارک، ایسلند، ایتالیا، نروژ و پرتغال دعوت به پیوستن به این فرایند کردند. دو ماه بعد با پیوستن کانادا و آمریکا به این جمع در چهارم آوریل سال ۱۹۴۹ " پیمان سازمان آتلانتیک
شمالی " در واشنگتن دی سی به امضا رسید و سازمان ناتو تشکیل شد.
" قلب پیمان ناتو " ماده پنج آن است که در آن کشورهای امضا کننده توافق کردهاند " حمله نظامی علیه یک یا چند کشور عضو در اروپا یا آمریکای شمالی را به عنوان حمله به تمامی کشورهای عضو تلقی کنند و به مقابله آن برخیزند "
تصمیمات ناتو با اتفاق جمعی آرا اتخاذ می شود.
مقر ناتو ابتدا در فرانسه قرار داشت اما پس از آن که ژنرال دوگل سال ۱۹۶۶ در اعتراض به سیطره آمریکا بر این
سازمان از فرماندهی نظامی ناتو خارج شد به بروکسل منتقل شد. عملیات نظامی ناتو در " افغانستان و عراق " را یکی از مهمترین فعالیت های این سازمان از زمان شکل گیری خود می توان تلقی نمود.
برای ناتو کار ویژه های متعدد و نقش های مختلفی را بر شمرده اند ولی " باری بوزان " سه نقش اصلی ناتو در دوران جنگ سرد را به این صورت بیان می کند. الف) در راستای هدف وارد کردن آمریکا به صحنه ب) زیر دست نگاه داشتن
آلمان ها ج) بیرون کردن روس ها از صحنه.
در فاصله بین سال های 1949 تا 1989ناتو این اهداف را با موفقیت به تحقق رساند.
گسترش ناتو
اگرچه فروپاشی شوروی و وحدت دو آلمان در سال ۱۹۹۰ موجب شد که نقش نظامی ناتو زیر سؤال برود اما اعضای این سازمان با تمرکز بر ناتو به عنوان یک سازمان سیاسی متولی " حفظ ثبات بین المللی در اروپا " با ایجاد بازتعریف در مبانی و اهداف شکل دهنده آن ،در صدد گسترش آن برآمدند.
با فروپاشی شوروی، بسیاری از تحلیل گران مسائل روابط بین الملل اعتقاد داشتند که به دلیل پایان دوران جنگ سرد ناتو نیز به پایان حیات خود رسیده است. مبنای استدلال این گروه از تحلیل گران این بود که " با از بین رفتن علت
وجودی یک پدیده حیات، شکل و محتوای آن پدیده نیز به چالش کشیده شده و از بین می رود ".
با این حال و با احتمال مطرح شدن حذف سازمان آتلانتیک شمالی، که برای حفاظت از اروپا در برابر اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمده بود، بنیانگذاران این سازمان دستور کار تازهای را برای این سازمان تعریف کردند. از این زمان به بعد ناتو با پیگیری دستورکاری که نه تنها اروپا بلکه مناطق حساسی نظیر بالکان و خاورمیانه را در بر میگیرد، به پذیرش اعضای جدید رو آورده است.
گسترش ناتو به سوی شرق به گونهای است که اکنون علاوه بر کشورهای اروپای شرقی و مرکزی، به منطقه آسیای مرکزی و قفقاز نیز رسیده و درصدد است برخی کشورهای این منطقه را نیز به عضویت خود در آورد.
گسترش ناتو و پذیرش اعضای جدید موجب شده است تا این سازمان تا مرزهای " روسیه " گسترش یابد. در طرحهای جدید ناتو که متضمن پذیرش اعضا خواهد بود ، عملاً ناتو را وارد " حیات خلوت " روسیه مینماید که این امر تاکنون با مخالفت جدی روسیه روبرو شده است.
بر این اساس، ناتو اکنون به عنوان بزرگترین اتحادیه " نظامی- امنیتی " جهان شناخته میشود که تصمیمات آن نه تنها حوزه آتلانتیک بلکه تمامی مناطق جهان را تحت تأثیر قرار میدهد.
حراست از منافع آمریکایی گفتمان حاکم بر ساختار ناتو
اساساً ناتو دارای " هویتی آمریکایی " است که براساس منافع و اهداف ملی آمریکا در فرصت حاصل از ضعف کاپیتالیسم اروپایی و ظهور دشمن قدرتمند مارکسیسم به عنوان تهدیدی برای سرمایه داری، به وجود آمد.
تأسیس این پیمان با شرایط " ذهنی " ناشی از تهدید رو به رشدی به نام " شوروی سوسیالیستی " همراه بود. به بیان دیگر تأسیس این سازمان اوج پاسخ های غرب به ویژه ایالات متحده به تصور روبه رشد " تهدید " از جانب اتحاد جماهیر شوروی در سال های پس از پایان جنگ جهانی دوم بود.
شیکاگو میزبان کنفرانس بیست و پنجم سران ناتو
بسیاری از رهبرانی که در اجلاس نشست سران اقتصادی جهان موسوم به " جی 8 " شرکت داشتند ، جمعه شب بلافاصله رهسپار شیکاگو، زادگاه اوباما شدند تا در بیست و پنجمین کنفرانس رهبران ناتو که از روز یکشنبه 31 ماه ثور با شرکت نمایندگان بیش از 60 کشور جهان با محوریت موضوع " استراتژی جنگ در افغانستان " به مدت دو روز برگزار می شود، شرکت نمایند.
" بررسی آینده افغانستان " و همچنین گفتگو و تبادل نظر درباره " مخاطرات ناشی از کاهش بودجه نظامی کشورهای عضو " محورهای اصلی نشست سران ناتو را که تا شامگاه امروز دوشنبه اول خرداد ادامه خواهد داشت، تشکیل داده است.
طراحی برنامه ها و سیاست های جدید برای آینده ناتو و همچنین تعریف مکانیسم های ویژه برای آن متناسب با مقتضیات رو به تغییر مناسبات سیاسی و امینتی نظام بین الملل از دیگر اهداف نشست رهبران ناتو در شیکاگو است.
استمرار برنامه های ریاضت اقتصادی ناشی از گسترش عمق و دامنه بحران اقتصادی که انرژی و نیروی بسیاری از کشورهای عضو ناتو را به خود اختصاص داده است و باعث کاهش منابع مالی و متعاقباً فرسایش توان خارجی آن ها گردیده است سبب شده تا این موضوع برای سران ناتو از اهمیت ویژه ای برخوردار گردیده، بنابراین در کنفرانس شیکاگو تحت عنوان " تعادل قدرت و تقسیم مسؤلیت ها " به یکی از موضوعات فرعی تبدیل شده است تا تصمیماتی در جهت تقویت این موضوع برای آینده اتخاذ گردد.
بحث و تبادل نظر و نهایتاً اتخاذ تصمیم در زمینه موضوعات زیر، محوریت کنفرانس سران ناتو در شیکاگو را تشکیل داده است: الف) تعهد ائتلاف در قبال افغانستان در دوران واگذاری مسئولیتهای امنیتی به نیروهای افغان و پس از آن ب) حصول اطمینان از اینکه ائتلاف، تواناییهای مورد نیاز را برای دفاع از ملت و قلمرو کشورهای عضو دارد و میتواند
با چالشهای قرن 21 مقابله کند و ج) تحکیم شبکه اعضا و شرکای ناتو در سراسر جهان.
نشست سران ناتو در زادگاه اوباما!؟
نکته قابل تأمل در رابطه با کنفرانس سران ناتو توجه به محل و مکان برگزاری آن است. سؤال این است که چرا اوباما شیکاگو را که " زادگاه " اصلی خود می باشد، به محل نشست سران ناتو اختصاص داده است؟ طی ماه های اخیر به کرات مشاهده شده است که رفتارها و اقدامات اوباما در زمینه مسائل مختلف به نوعی برخوردار از "ظرافتی "
خاص گردیده است.
دلیل این امر را باید در انتخابات ریاست جمهوری پیش روی آمریکا که در پاییز برگزار خواهد شد، جستجو نمود. در واقع این مسئله باعث شده است که رئیس جمهوری آمریکا هیچ " حرکتی " را بدون اینکه تأثیرات مهم آن را در انتخابات آتی ریاستجمهوری در نظر نگیرد، انجام ندهد که برگزاری کنفرانس سران ناتو در شیکاگو یکی از این حرکات است.
بررسی آینده افغانستان؛ مهمترین دستورکار کنفرانس ناتو در شیکاگو
بررسی آینده افغانستان و ترسیم چشم انداز آن برای سال های پس از 2014 میلادی، اصلی ترین موضوعی است که
رهبران و نمایندگان حاضر از 60 کشور جهان در کنفرانس ناتو در شیکاگو به بحث و گفتگو در آن زمینه می پردازند.
مسئله خروج نیروهای ناتو از افغانستان، در حال حاضر در کنار مسئله بحران اقتصادی اروپا، به مهمترین دغدغه کشورهای غربی تبدیل شده که علاوه بر نشست ناتو، در اجلاس گروه " جی 8 " ، در کمپ دیوید آمریکا نیز بازتاب پیدا کرد.
در رابطه با افغانستان، اشاره به این نکته ضروری است که ناتو از سال 2003 تاکنون، رهبری 130 هزار نیروی موسوم به " نیروی امنیتی امداد بین الملل " موسوم به (آیساف) را بر عهده دارد و عملیات های ناتو در افغانستان تحت رهبری و نظارت این نیرو که متشکل از افرادی از کشورهای مختلف عضو ناتو است، انجام پذیرفته است.
با این حال، طی سال های اخیر، یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه درباره افغانستان، بحث " زمان بندی خروج نیروهای ناتو از افغانستان " بوده است که طبق آخرین توافق ها، قرار شده این نیروها تا سال 2014 از افغانستان خارج شوند و وظیفه تأمین امنیت این کشور به عهده خود نیروهای افغان گذاشته شود.
ناتو متعهد شده است که تا سال 2014 میلادی تمام نیروهای خارجی از افغانستان خارج گردند و مأموریت آنها در این سال خاتمه یابد. تا آن زمان و طی فرآیند واگذاری مسئولیتهای امنیتی به نیروهای افغان، نیروهای بینالمللی در تلاش خواهند بود تا نقش خود را از حالت " عملیاتی " به حالت " پشتیبانی " تغییر دهند.
در سال 2013 برنامه خروج آخرین واحدهای نیروهای بینالمللی اعلام خواهد شد و نیروهای افغان مسئولیت عملیاتهای جنگی را در کشورشان بر عهده خواهند گرفت. در این مقطع زمانی نیروهای بینالمللی نقش خود را به حالت آموزشی و مشاورهای تغییر خواهند داد اما از عملیاتهای نظامی نیروهای افغان نیز در صورت نیاز پشتیبانی
خواهند کرد.
رهبران کشورهای عضو ناتو در نشست شیکاگو در حال بررسی این مسئله هستند که ناتو به چه ترتیب به دنبال پایان دادن به فرآیند واگذاری مسئولیتها تا پایان سال 2014 است. آنها همچنین بر سر چگونگی عملیاتهای آموزشی، مشاوره و کمکرسانی به نیروهای افغان توسط نیروهای بینالمللی در حال توافق هستند تا تعهد خود را در قبال
نیروهای افغان پس از سال 2014 اعلام نمایند.
اولویت های دیگر کنفرانس سران ناتو در شیکاگو
علاوه بر مسئله افغانستان مسائل دیگری نیز در دستور کار کنفرانس سران ناتو در شیکاگو قرار گرفته است که سران هم اکنون در حال بررسی آنها می باشند. نقش ناتو در عملیاتهای خارجی نظیر لیبی، کوزوو، عملیاتهای مبارزه با
دزدان دریایی، همکاری ناتو با اتحادیه آفریقا و رویکردهای ناتو در قبال بحران سوریه از جمله این موضوعات هستند.
الف) افزایش ظرفیت با توجه به کاهش بودجه نظامی کشورهای عضو
افزایش ظرفیت ها با توجه به محدودیت های بودجه از جمله محورهای دیگر مورد بررسی در کنفرانس شیکاگوست.
با توجه به سیاستهای ریاضت اقتصادی در اغلب کشورهای عضو ناتو، این ائتلاف بینالمللی به دنبال کسب اطمینان از ارزش پولی که صرف مسائل امنیتی میشود، است. با توجه به بحران اقتصادی در اروپا و آمریکا کاهش چشمگیری در بودجه اختصاص یافته به ناتو مشاهده میشود و این مسئله " فشارها " بر این ائتلاف بینالمللی را افزایش داده است.
در نشست شیکاگو اعضای ناتو بدنبال بررسی این مسئله می باشند که کشورهای عضو چگونه میتوانند با توجه به چالشهای اقتصادی کنونی با چالشهای امنیتی پیش رو مواجهه داشته باشند.
ب) ایجاد پروژه دفاع هوشمند
در این کنفرانس همچنین ناتو درباره " پروژههای چند ملیتی " که این امکان را برای این ائتلاف بینالمللی فراهم می سازد تا امنیت بیشتری را برای شهروندان خود در دوره ریاضت اقتصادی فراهم آورد، مباحثی را مطرح نموده است.
هدف این نشست در واقع دستیابی به ائتلافی است که با نیازهای دهه آینده و پس از آن تطابق داشته باشد و راهکار دستیابی به این هدف ، ایجاد تغییر در فرهنگ همکاریهای است که با عنوان " دفاع هوشمند " در نشست اخیر
شیکاگو مطرح شده است.
پروژههای مربوط به دفاع هوشمند در قالب بستهای از طرحهای چند ملیتی با هدف مقابله با کمبودها در ظرفیتهای امنیتی است. رهبران ناتو به دنبال انجام برنامههایی نظیر سامانه دفاع موشکی، سامانه شنود، اطلاعات مشترک و سایر پروژههای مشترک با هدف افزایش همکاریها هستند.
ج) افزایش انعطاف پذیری میان اعضا
نشست شیکاگو فرصتی را برای اعضا ناتو فراهم خواهد آورد تا روابطشان را تحکیم و شبکه همکاریهای سازمان
پیمان آتلانتیک شمالی را گسترش دهد. در نتیجه این نشست، موقعیتی را برای مورد تأکید قرار دادن نقش اعضا در عملیاتهای ناتو فراهم میآورد. این کنفرانس همچنین تصمیمات اتخاذ شده در نشست پیشین این ائتلاف در لیسبون را نیز مورد بررسی قرار داده است.
چالش های کنفرانس سران ناتو در شیکاگو
الف) آینده افغانستان؛ مهمترین چالش بیست و پنجمین کنفرانس اعضای ناتو در شیکاگو، " آینده افغانستان " پس از خروج ناتو از این کشور است که نگرانی های عمده ای را برای آمریکا مبنی بر اینکه خروج نیروهای ناتو می تواند به معنای ورود دوباره " بی ثباتی و ناامنی " به افغانستان و قدرت گیری دوباره طالبان به عرصه سیاسی این کشور تلقی شود، بوجود آورده است.
دولت آمریکا به طور خاص تاکنون برای رفع این نگرانی کارهای مختلفی انجام داده که به نظر می رسد هیچ یک از آن ها تاکنون نتوانسته در اطمینان بخشیدن به آمریکایی ها موفق عمل کند. یکی از این اقدامات، تلاش های آشکار و پنهان آمریکا برای " مذاکره با طالبان " بوده است. این تلاش ها که در نهایت به دلایل مختلف نتوانست به نتیجه ای عملی منجر شود، موجب برانگیخته شدن انتقادات شدیدی در میان دولتمردان افغان و همچنین شرکای غربی آمریکا
در ناتو نیز شده است.
اقدام دیگر آمریکا در این رابطه ، امضای " پیمان راهبردی با افغانستان " بود. این موافقتنامه عملاً به آمریکا اجازه می دهد تا سال ها پس از خروج نیروهایش از افغانستان، در امور امنیتی این کشور دخالت و بر آن کنترل داشته باشد و از این راه، درصدد تخفیف پاره ای از نگرانی های خود درباره این کشور برآید.
" واکنش منفی جمهوری اسلامی " به این پیمان راهبردی و همچنین " عدم اعلام موضع شفاف " پاکستان در رابطه با همراهی این کشور با سیاست های ناتو در افغانستان که در چارچوب پیمان راهبردی میان اوباما و کرزای امضا شده است، هنوز آینده روشنی را برای تحقق اهداف و مبانی این پیمان پیش رو ننهاده است.
ب) مواضع متفاوت کشورهای عضو بویژه فرانسه؛ چالش دیگری که ناتو در نشست اخیر با آن مواجهه شده و
در ارتباط تنگانگ با موضوع پیشین نیز قرار دارد، مسئله «مواضع متفاوت» برخی از کشورهای عضو، نسبت به موضوعات مورد توجه این سازمان است. در این رابطه، آنچه به طور خاص در نشست شیکاگو به چشم می آید، موضعی است که فرانسه تحت رهبری رئیس جمهور جدیدش در مورد موضوع افغانستان در پیش گرفته است.
اصرار اولاند رئیس جمهور جدید فرانسه مبنی بر " خروج زودهنگام " نیروهایش از فرانسه دردسر بزرگی برای اوباما بوجود آورده است که کنفرانس شیکاگو را نیز به شدت تحت الشعاع خود قرار داده است.
اولاند قاطعانه اعلام داشته است که تا پایان سال 2012 تمام نیروهای فرانسوی را از افغانستان خارج خواهد نمود بنابراین چنین امری، در صورت تحقق، چالشی جدی پیش روی ناتو و به ویژه آمریکا قرار خواهد داد که ممکن است کل برنامه زمانی خروج نیروها تا سال 2014 را نیز تحت الشعاع قرار داده و آمریکا را وادار به تمدید حضور خود در افغانستان
کند.
متقاعد کردن فرانسه به حفظ نیروهایش در افغانستان تا سال 2014 یکی از اهداف اصلی آمریکا از میزبانی کنفرانس شیکاگو بود که عدم موافقت اولاند رئیس جمهور فرانسه با آن سبب شد که این مسئله احتمال " فروپاشی " پیش از موعد ائتلاف موجود در افغانستان را تقویت نموده و در این زمینه بر نگرانی های اوباما به شدت بیفزاید.
ج) مسئله روسیه؛ سومین چالش پیش روی ناتو، مسئله ای دیرپا به نام " مسئله روسیه" است. هرچند اجلاس
سال 2010 ناتو در لیسبون پرتغال که شاهد انجام توافقاتی میان روسیه و ناتو بود، در ابتدا به عنوان " ماه عسل روابط دو طرف و نقطه اوج همکاری های روسیه با ناتو " معرفی شد، اما گذشت زمان، نادرستی تحلیل های خوش بینانه اولیه را نشان داد.
بحث استقرار " سپر دفاع موشکی " ناتو در اروپای شرقی و ترکیه، مهمترین موضوع مورد منازعه بین ناتو و روسیه است. روسیه این اقدام را به عنوان تهدیدی مستقیم علیه امنیت خود تلقی می کند. در این رابطه، ساز و کارهای پیشنهادی روسیه، از جمله ایجاد یک سپر دفاعی مشترک با حضور این کشور، مورد موافقت اعضای ناتو قرار نگرفته و متقابلاً، تلاش های غرب برای اثبات این مسئله که جهت گیری سپر موشکی علیه روسیه نیست، نتوانسته
مقامات کرملین را قانع کند.
سهم خواهی بیشتر روسیه در مسئله افغانستان نیز از جمله موضوعاتی است که سبب افزایش بیش از پیش اختلافات بین ناتو و روسیه شده است. اینکه روسیه حضور خود در کنفرانس شیکاگو را به حضور در بقیه کنفرانس های مربوط به افغانستان " منوط " کرده است خود به وضوح دلیلی بر اثبات این ادعاست.
در حقیقت، انتظار روسیه از ناتو در زمینه مسئله افغانستان، به رسمیت شناخته شدن خود به عنوان بازیگری فعال و تأثیرگذار در امور این کشور از سوی غرب است. روسیه در موضوع افغانستان تاکنون همکاری خوبی با ناتو از خود نشان داده و اخیراً نیز اعلام کرده پایگاه جدیدی را برای انتقال تدارکات غیرنظامی به افغانستان، در اختیار ناتو خواهد
گذاشت. در ازای این همکاری، مسکو انتظار دارد نقش و منافعش از سوی کشورهای عضو ائتلاف در افغانستان مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی نهایی؛ اختلاف از درون، اعتراض از برون، ماحصل کنفرانس شیکاگو
اختلافات مواضع و دیدگاه ها بین کشورهای حاضر در کنفرانس شیکاگو حول محور موضوعات گوناگون به ویژه بررسی مکانیسم های موجود در رابطه با چگونگی خروج نیروهای نظامی از افغانستان و نیز آینده این کشور پس از خروج ناتو از آن از یک سوی؛ و سیل عظیم اعتراضات مردمی بر علیه برگزاری این کنفرانس و اهداف و مقاصد آن از سوی دیگر؛
موجب شده است که ماحصل و خروجی این کنفرانس نیز در هاله ای از " ابهام " قرار گیرد.
همانطور که در بالا اشاره شد کنفرانس شیکاگو بیش از آنکه مانند همیشه محلی برای هماهنگ سازی سیاست های اعضا باشد، به محلی برای طرح و رفع و " رجوع " چالش ها و اختلاف موجود میان اعضا بخصوص در ارتباط با موضوعاتی که اشاره شد، تبدیل گردد .
موضع رئیس جمهور جدید فرانسه مبنی بر خروج پیش از موعد مقرر نیروهایش از افغانستان، نگرانی های عمده آمریکا در ارتباط با آینده افغانستان و " غیرشفاف " بودن چشم انداز مأموریت جدید ناتو در این کشور پس از سال 2014، همچنین اختلاف روسیه و ناتو بر سر موضوع سامانه سپر دفاع موشکی از جمله مهمترین چالش هایی است که کنفرانس اخیر ناتو را تحت الشعاع خود قرار داده است و تصمیمات آن را با شکست مواجه ساخته است.
مسئله دیگر در رابطه با قریب الوقوع بودن شکست کنفرانس ناتو در شیکاگو، " تظاهرات مردمی " است که بر علیه این کنفرانس در حال برگزاری است که حتی بیشتر از مورد اولی این کنفرانس را با خطر شکست مواجه ساخته است.
بنابراین با توجه به عمق و دامنه این تظاهرات خشونت بار بر علیه ناتو، نمی توان آن را دست کم گرفت.
با توجه به اینکه باراک اوباما ، رئیس جمهور آمریکا ، شهر زادگاه خود یعنی شیکاگو را برای میزبانی نشست سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، انتخاب کرده است، بنابراین " تدابیر امنیتی " نیز در این شهر به شدت افزایش یافته است.
تاکنون بیش از 55 میلیون دالر صرف برگزاری این کنفرانس و تأمین امنیت آن شده است! در راستای تأمین امنیت کنفرانس شیکاگو و مصون نگه داشتن آن از خطرات احتمالی، ویترین ها و درهای مغازه های نزدیک محل برگزاری این نشست را چنان با ورقه های چوب پوشانده اند که گویی آنها را برای توفان آماده کرده اند!
مقامات امنیتی آمریکا وقوع حملات " تروریستی " را یکی از نگرانی های خود در زمان برگزاری نشست ناتو اعلام کرده
اند. از مدت ها پیش، پلیس شیکاگو که به " برخورد سختگیرانه با معترضان معروف است " در حال آماده کردن خود برای حفظ امنیت این شهر برای برگزاری نشست ناتو شده است. در راستای تأمین امنیت کنفرانس شیکاگو، پلیس آمریکا فقط " یک میلیون دلار " صرف تجهیزات جدید امنیتی از جمله تهیه محافظ صوتی کرده که میتوان آن را بر روی
کلاه ایمنی و یا ماسک ضدگاز پلیس نصب کرد.
پلیس شیکاگو همچنین اسبهای پلیس را به زره تجهیز کرده و دو " توپ صدا زا " برای متفرق کردن معترضان تهیه
کرده است. منابع محلی شیکاگو نیز مدعی شده اند پلیس این شهر سه تن را که با خود مواد منفجره حمل میکردند، به جرم انجام عملیات تروریستی دستگیر کرده اند!
از سه روز قبل از برگزاری کنفرانس نیز، بیش از 50 هزار نفر از شهرهای مختلف در اعتراض به کاهش بودجه و دیگر موضوعات اقتصادی و سیاسی از جمله بر علیه جنگ تحت رهبری آمریکا در افغانستان و نیز نابرابری های اقتصادی جهان، خود را به شیکاگو رسانیده و دست به تظاهرات خشونت آمیزی زده اند.
اتحادیه های کارگری، پرستاران، معلمان، جنبش های ضد جنگ و نیز طرفداران جنبش تسیخیر وال استریت و همچنین فعالان گروه اقلیت و آنارشیست موسوم به " بلوک سیاه " ، در بین تظاهرکنندگان به چشم می خورد. در واقع برگزاری نشست ناتو به میزبانی آمریکا صدای همه مردم و گروه ها را در آورده است.
شرکت کنندگان در این تظاهرات که به " تظاهرات ضد ناتو " معروف شده است، در شعارهای خود خواهان اعمال قوانین بر ضد افراد ثروتمند جامعه آمریکا و همچنین پایان دادن به جنگ های پرهزینه از سوی دولتمردان آمریکایی شده اند و از دولت آمریکا می خواهند هزینه های مربوط به جنگ را صرف ارائه خدمات اجتماعی برای مردم و رفع مشکلات اقتصادی آنها کند.
در واقع با توجه به تدابیر شدید امنیتی که توسط پلیس آمریکا جهت تأمین امنیت کنفرانس سران ناتو در این شیکاگو انجام شده است، می توان اعتراف داشت که شیکاگو از دیروز شکل یک پادگان نظامی به خود گرفته است که همه چیز در آن کنترل می شود. پرواز بالگردهای بر فراز آن و بازرسی و گشت زنی های مکرر توسط اسب سواران نظامی و همچنین به خاک و خون کشاندن تظاهرات معترضان به وضوع گویای این امر است که حضور سران ناتو، این بزرگترین ائتلاف نظامی- امنیتی جهان جهت شرکت در کنفرانس ناتو، شیکاگو را به یک پادگان شدید نظامی تبدیل نموده است.
بنابراین باید اذعان داشت که کم و کیف مباحث مطروحه در درون کنفرانس شیکاگو و اعتراضاتی که با شدت بالا در بیرون در حال جریان است، چالش های عمده ای را پیش روی این سازمان بزرگ نظامی- امنیتی جهان قرار داده است که حتی می توان آینده آن را نیز به عنوان یک ائتلاف منسجم با قواعدی محکم و استوار زیر سؤال ببرد.
نویسنده:حمید خوش آیند ، پژوهشگر سیاسی و روابط بین الملل
منبع: شبکه خبر ایران