محتمل ترین سناریو این است که چنین فرض شود که در داخل ارتش و نظامیان امریکایی کسانی هستند که به جاهایی خاصی وابسته اند که حتی می توانند فراترازحاکمیت دولت امریکا و ساختار ارتش عمل کنند ولذا چندان هم به عواقب کار خود نگران نیستند.
ردپای موساد در افغانستان
خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مشهدمقدس , 23 حوت 1390 ساعت 20:05
محتمل ترین سناریو این است که چنین فرض شود که در داخل ارتش و نظامیان امریکایی کسانی هستند که به جاهایی خاصی وابسته اند که حتی می توانند فراترازحاکمیت دولت امریکا و ساختار ارتش عمل کنند ولذا چندان هم به عواقب کار خود نگران نیستند.
با تیر اندازی یک نظامی امریکایی به افراد ملکی در افغانستان که در جریان آن 16 نفر از جمله 9 کودک و 3 زن کشته شدند بار دیگر موضوع تحولات این کشور از جمله حضور نیروهای خارجی حاضر در این کشور را در سیبل توجه رسانه ها و محافل سیاسی و خبری جهان قرار داده است.
پیش از این نیز، موضوع افشای پاره کردن قرآن و سوزاندن آن در پایگاه نیروهای خارجی در بگرام به یک موضوع چالشی تبدیل شده بود که گستره اعتراض های مردمی حتی از افغانستان نیز فراتر رفت و به پاکستان کشیده شد.
یکی از سوال هایی که در این زمینه وجود دارد این است که ایا این اتفاقات همچنانکه در ظاهرعنوان و توجیه می شود واقعا تصادفی بوده و یا اینکه عمدی ومدیریت شده است و بر اساس یک طرح و برنامه صورت گرفته است ؟درتوجیه قرآن سوزی گفته شده که سربازان آشنایی به زبان عربی نداشتند و لذا نتوانسته بودند آیات قرآن را ازسایر نوشته جات تشخیص دهند حال انکه به گفته کارمندان افغانستانی شاغل درپایگاه بگرام نظامیان امریکایی با اگاهی کامل به این موضوع قرآن ها را پاره کرده و آتش می زدند.
البته پیش از این واقعه نیز یک فیلم ویدئویی منتشر شده بود که در آن اهانت نظامیان آمریکایی به اجساد طالبان به تصویر کشیده شده بود.در خصوص ورود غیر مجاز یک نظامی امریکایی به یک خانواده افغان و تیرباران اعضای ان نیز گفته شده که وی مست بوده است حال انکه این حمله سحرگاه روی داده است .
همچنانکه ملاحظه می شود این اتفاقات به صورت حلقه های یک زنجیر عمل کرده و به صورت متوالی و در دوره زمانی نزدیک هم تکرار شده است که همین امر خود شاخصی دیگردرباره عمدی بودن این اقدامات تحریک آمیز بوده است .
حال سوال این است که چه اهداف وانگیزه های درپشت این اقدامات قرار دارد؟پاسخ به این بستگی دارد که ایا این اقدامات فردی بوده یعنی عوامل به صورت خودسرانه عمل کرده اند و یا اینکه حالت سازمانی داشته و به نوعی از داخل ارتش ساپورت شده اند.ساختار بورکراتیک ارتش آمریکا امکان خودسرانه بودن اقدامات اهانت آمیز وکشتار غیر نظامیان افغانی را تضعیف می کند اما ازطرف دیگر دولت امریکا و ناتو نیزهمچنانکه از دستپاچگی مقامات آن بر می اید خود از عواقب و پیامدهای این اقدامات وحشت دارند .
از طرف دیگر همچنانکه گفته شد این اقدامات تحریک آمیز به طور متوالی تکرار شده است.در چنین وضعیتی محتمل ترین سناریو این است که چنین فرض شود که در داخل ارتش و نظامیان امریکایی کسانی هستند که به جاهایی خاصی وابسته اند که حتی می توانند فراترازحاکمیت دولت امریکا و ساختار ارتش عمل کنند ولذا چندان هم به عواقب کار خود نگران نیستند.
از آنجایی که در ساختار سیاسی و نظامی امریکا تنها صهیونیست ها می توانند از چنین قدرت و توان برخوردار باشندلذا بعید نیست که اقدامات تحریک آمیز اخیر درافغانستان که چالش های زیادی را برای دولت امریکا ایجاد کرده است ،به وسلیه عوامل نفوذی رژیم صهیونیستی صورت گرفته باشد که این عوامل در پوشش شرکت های امنیتی خصوصی به عراق و افغانستان راه یافته اند.
از این دید می تواند ارتباطی معناداری بین افزایش اقدامات تحریک آمیز درافغانستان و چالش های ناشی از آن بر امریکا و نیروهای ناتو و افزایش اختلافات میان دولت اوباما و دولت نتانیاهو در خصوص موضوع هسته ای ایران و لزوم اتخاذ گزینه نظمی در این خصوص می تواند وجود داشته باشد.
نویسنده: احمد کاظم زاده تحلیل گر مسائل خاورمیانه
منبع: شبکه خبر ایران
کد مطلب: 37945