این نکته که تلاش های آمریکا در صحنه سیاسی، اقتصادی و امنیتی افغانستان با هدف بازگشت صلح و ثبات به این کشور درگیر با چند دهه بحران و ناامنی صورت می گیرد، بسیار نامعقول و خوش بینانه به نظر می رسد.
پایگاه های نظامی دایمی آمریکا و پیامد های آن در افغانستان(2)
خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل , 17 حوت 1390 ساعت 11:19
این نکته که تلاش های آمریکا در صحنه سیاسی، اقتصادی و امنیتی افغانستان با هدف بازگشت صلح و ثبات به این کشور درگیر با چند دهه بحران و ناامنی صورت می گیرد، بسیار نامعقول و خوش بینانه به نظر می رسد.
از هنگام ارائه طرح تأسیس پایگاه های نظامی دائمی آمریکا در افغانستان که در تضاد با وعده های باراک اوباما رییس جمهوری ایالات متحده مبنی بر خروج کامل نیروهای نظامی این کشور از افغانستان تا سال ۲۰۱۴ میلادی است، مقام های ارشد افغان موضعگیری های متفاوتی ابراز کرده اند؛ البته در هیچ کدام از واکنش های رسمی با طرح مورد نظر آمریکا، مخالفتی به چشم نمی خورد. هنوز جزئیات دقیقی از طرح تأسیس پایگاه های نظامی دائمی آمریکا در افغانستان، زمان بندی و چگونگی اجرای آن از سوی منابع آمریکایی منتشر نشده است.
این نکته که تلاش های آمریکا در صحنه سیاسی، اقتصادی و امنیتی افغانستان با هدف بازگشت صلح و ثبات به این کشور درگیر با چند دهه بحران و ناامنی صورت می گیرد، بسیار نامعقول و خوش بینانه به نظر می رسد. به باور کارشناسان و برخی مقام های سیاسی افغانستان، تجربه ده سال گذشته به خوبی نشان داده که آمریکا در ادعای مبارزه با تروریسم و مهار نا امنی در افغانستان نه تنها ناموفق بوده که خود در ایجاد ناامنی و خلق گرفتاری ها و بحران های تازه برای مردم این کشور نقش زیادی داشته است.
ولایت های شمالی افغانستان که در طول شکل گیری حکومت فعلی از امنیت نسبی برخوردار بوده و جزء امن ترین مناطق به حساب می آمد، از حدود نزدیک به دو سال گذشته و دقیقا از زمانی که دولت آمریکا تصمیم گرفت تا پایگاه های نظامی خود را در شمال این کشور فعال کند، موجی از ناامنی ها به سوی این منطقه سرازیر شد و هم اکنون، ولایت های شمالی افغانستان نیز در زمره مناطق نیمه نا آرام در آمده است. از این رو، با توجه به پیشینه موجود در محیط امنیتی افغانستان، به نظر می رسد میان گسترش فعالیت های نظامی خارجی و بازگشت صلح و ثبات به این کشور رابطه معکوسی وجود دارد.
حال، با توجه به چنین وضعی، این پرسش مطرح می شود که اهداف واقعی آمریکا از پیگیری حضور نظامی بلندمدت در افغانستان و پیش از آن تأسیس پایگاه های نظامی دائمی در کشور چیست؟ از نگاه تحلیل گران مسائل افغانستان، می توان اهداف آمریکا را در چند مقوله زیر فهرست بندی کرد:
نخستین مقوله، کنترل و استفاده از منابع و ثروت های سرشار طبیعی در افغانستان به نظر می آید. چه آنکه افغانستان کشوری است که بر روی گنجی از ثروت خفته است. ثروت های زیرزمینی افغانستان بنا به برآورد آمریکایی ها از ارزشی معادلِ هزاران میلیارد دالر برخوردار است. از این رو، آمریکا در تلاش است تا با توسعه و حفظ حضور خود در کشور، این منابع سرشار را در دوران رکود اقتصاد جهانی در کنترل خود بگیرد و از آن در جهت منافع خود بهره برداری نماید.
تثبیت و گسترش سلطه نظامی در مناطق راهبردی جهان از جمله افغانستان، بعنوان دومین مقوله برای حضور بلند مدت نظامی آمریکا در افغانستان تلقی شده است.
در دهه پایانی هزاره دوم و با پایان دوران جنگ سرد، ادامه حضور نظامی آمریکا در مناطق راهبردی جهان با مشکلات گوناگونی روبرو شد. از یکسو، گسترش اعتراض های مردمی در مناطقی که آمریکایی ها پایگاه نظامی داشتند و نبود پارامترهای لازم کاخ سفید برای توجه حضور فیزیکی نظامی این کشور در دیگر مناطق حساس در آن مقطع زمانی، سبب شد تا بودجه نظامی آمریکا با کاهش چشمگیری مواجه شود. مقام های آمریکایی، بحران به وجود آمده متأثر از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را موقعیتی استثنایی یافتند تا با نظامی کردن محیط بین المللی، حضور خود را به بهانه استقرار امنیت جهانی توجیه کنند. آنها به منظور کنترل مناطق ژئوپولتیک، حضور نیروهای نظامی خود را ضروری تشخیص داده اند. ایجاد این پایگاه های دائمی در کشوری حساس مثل افغانستان در چارچوب این راهبرد قابل ارزیابی است.
تلاش برای کنترل منابع انرژی منطقه بدون تردید یکی از اهداف مهم آمریکا در منطقه به حساب می آید. آنچه مسلم است اهداف راهبردی آمریکا با مساله انرژی پیوند خورده است. از این رو، این کشور بر حضور نظامی، اقتصادی و سیاسی خود در ماورای قفقاز و آسیای میانه تأکید دارد. اما وجود قدرتی همچون ایران در راهبردی ترین منطقه جهان یعنی خاورمیانه، از مشکلات اساسی برای استقرار نظم هژمونیک مورد نظر آمریکا در این منطقه و پیرامون آن به شمار می رود. در این چارچوب تحلیلی می توان گفت، آمریکا با استقرار پایگاه های نظامی در کشورهای افغانستان و پاکستان درصدد است که منابع عظیم انرژی آسیای مرکزی و دریای خزر را از طریق لوله افغانستان، پاکستان و دریای عمان به آب های آزاد منتقل کند. سلطه هژمونیک آمریکا بر منابع انرژی و لوله های انتقال صادرات نفت و گاز منطقه، این کشور را در نیل به سایر اهداف منطقه ای خود نیز یاری می کند.
مهار هند و چین به عنوان دو قدرت نوظهور در صحنه جهانی نیز از جمله اهداف بلند مدت آمریکا خواهد بود. از نظر موقعیت راهبردی، افغانستان در مجاورت و نزدیکی چهار کشور چین، هند، ایران و روسیه قرار دارد. از این رو، نزد استراتژیست های کاخ سفید دارای موقعیت ژئوپلتیکی و نظامی مهمی است. از نگاه کانون های تصمیم سازی در آمریکا، دو کشور چین و هند نیز به صورت بالقوه می توانند تهدید کننده ای جدی علیه منافع آمریکا در جهان به حساب آیند. پیش از این، ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز نام آشنای آمریکایی در مقاله ای، لزوم برخورداری از یک راه حل راهبردی برای چین و هند را به استراتژیست های آمریکایی گوشزد کرده بود.
نویسنده: جهانگیر توانا
کد مطلب: 37508