سالهاست که امریکا و غرب با وارد ساختن فرآوردههای مسموم در شریانهای جوامع اسلامی، آنان را با موهوماتی چون دموکراسی، آزادی بیان، حقوق مدنی و ... فریب داده و مشغول داشتهاند!
کاغذ را میشود سوزاند؛ کلام وحی را هرگز!
خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل , 7 حوت 1390 ساعت 18:52
سالهاست که امریکا و غرب با وارد ساختن فرآوردههای مسموم در شریانهای جوامع اسلامی، آنان را با موهوماتی چون دموکراسی، آزادی بیان، حقوق مدنی و ... فریب داده و مشغول داشتهاند!
ملت افغانستان در حالی، شبها و روزهایی را سپری می کند که سراسر کشور در التهاب عمل قرآن سوزی نیروهای امریکایی همچنان شعلهوراست.
افغانستان این روزها، به جنگلی از آتش و خشم میماند که زبانههای آن تا استخوان مقامات امریکایی و غربی نیز رسیده است. کشوری اسلامی که در معرض شدید ترین تحقیرها و توهین به متعالی ترین ارزش هایش، از جانب مدعیان کمک به مردم افغانستان، قرار گرفته است.
در مواجهه با واقعه اسفبار قرآن سوزی توسط ایادی امریکایی، مردم کشور به چند دسته تقسم شده اند: 1- دستهای با بی تفاوتی نابخشودنی و غیر قابل اغماض از کنار این عمل غیر متمدنانه و ضد اخلاقی نیروهای امریکایی گذشته اند. البته این تعداد شامل کسانی میشود که پیش از این، امتحان خویش را برای ملت افغانستان دادهاند؛ کسانیکه با تاسف، هیچگاهی گزینه های دینی و ارزشی برای آنان اهمیتی نداشته است و اینک نیز بدلیل ترس از به خطر افتادن موقعیت و مقام و کرسی شان، در برابر هرهتاکی و جنایت نیروهای خارجی، سکوت مرگبار اختیار کردهاند؛ حتی اگر آن جنایت، سوزاندن کتاب آسمانی بیش از یک ملیارد مسلمان باشد.
این دسته از افراد که هر کدام صاحب منصب و مقاماتی در دولت هستند و بعضا ادعای رهبری مردم را نیز با خود یدک میکشند، اگر احساس کنند که موقعیت و منافع شخصی شان در معرض خطر قرار گرفته است، با دهها حیله و نیرنگ و سردادن شعارهای قومی و نژادی، هزاران انسان ساده و بیکار را اغفال کرده و به جادهها سرازیر میکنند و به اصطلاح تظاهرات و راهپیمایی حق طلبانه راه می اندازند. اما چگونه است که در برابر توهین به بالاترین نماد باورهای دینی یک میلیارد مسلمان، مُهر مرگ و سکوت بر لب میزنند؟!
2- دسته دوم آن عده از مردم اند که چشم و گوش، نه به تعالیم زندگی بخش اسلام، بلکه به فراوردههای سخیف و وارداتی غرب و فرهنگ آن بسته اند. این تعداد از به اصطلاح روشنفکران و انسان های مدنی، به همه چیز با عینک فرهنگی غرب نگاه میکنند.
در نگاه این به اصطلاح انسانهای متمدن و مدنی، تفاوتی زیادی میان قرآن کریم و یک پدیده عادی وجود ندارد! بنابراین دیدگاه، چنانچه میشود به پدیده های عادی انتقاد و اهانت کرد، به کتاب آسمانی یک میلیارد مسلمان هم به راحتی می شود جسارت و توهین کرد!
نهایت راهی که این افراد برای طرفداران قرآن کریم پیشنهاد میکنند، اعتراض و تظاهرات مسالمت آمیز و آرام در جادهها و میدانهای کوچک و بزرگ شهرها و روستاهاست.
بلی این تفکر استعماری و وارداتی امریکا و غرب جهت تحمیر و تحمیق انسانیت و بشریت است که به آنان چنین تلقین میشود که اگر ارزشمندترین پدیده و باور شما که آفریدگار و خالق شما و گزینههای دینی و اخلاقی تان میباشد را مورد اهانت و هتاکی قرار دادند، مبادا عصبانی شوید و با برخوردهای غیر متمدنانه و خشونت بار، از عاملان آن انتقام بگیرید؛ بلکه بسیار آرام و بسان انسانهای متمدن امریکایی و غربی، خواستههایتان را در قالب تظاهرات مسالمت آمیز، مطرح کنید!!
جالب است! مفهوم تعلیمهای متمدنانه غرب این است، که ما امریکاییها و اروپا ییها، شماها را میکُشیم و به مقدسات شماها توهین و جسارت میکنیم؛ اما شما مراقب باشید که کوچکترین اقدام فیزیکی علیه ما و منافع ما انجام ندهید وگرنه انسانهای متمدن و مترقی نخواهید بود!!!
آری! سالهاست که امریکا و غرب با وارد ساختن فرآوردههای مسموم در شریانهای جوامع اسلامی، آنان را با موهوماتی چون دموکراسی، آزادی بیان، حقوق مدنی و ... فریب داده و مشغول داشتهاند!
3- دسته سوم افراد و اشخاصی هستند که متوجه هر فرصتی هستند تا آب را گل آلود کرده و از آن ماهیهای مراد خویش را صید کنند. این گروه نیز مانند گروه دوم، گزینههای دینی و اخلاقی برایشان اهمیتی ندارد.
به تنهاچیزی که این دسته فکر میکنند، به آشوب کشیدن اوضاع شهر و بازار است تا در پرتو آن بتوانند به اهداف غیر انسانیای چون سرقت، چپاول و غارت اموال عمومی بپردازند.
چنین افرادی همواره دنبال تشنج و بحران آفرینی اند و طرفدار افراط و خشونت و بی نظمی؛ چرا که در سایه همین ناهنجاری هاست که به اهداف غیر انسانی شان می رسند.
4- و سرانجام دستهای از مردم نیز هستند که در مواجهه با هر واقعه و پدیدهای، معقول، منطقی و از همه مهمتر، الهی و اسلامی، فکر و عمل میکنند. اینها افراد زیرک و هوشیاری هستند که شرایط فتنه با تمام ابعاد آن را به روشنی درک کرده و اسیر آن نمیشوند.
این تعداد از مؤمنان، از انبیاء و اوصیاء آنان، آموختهاند که در شرایط فتنه باید مانند آن بچه شتری باشند که نه پشتی برای سواری دارد و نه پستانی برای دوشیده شدن! اینها یادگرفتهاند که در اوضاع و شرائطی که حق و باطل با هم آغشته شده و تشخیص آندو از یکدیگر مشکل میشود، باید به قرآن مجید و اهل بیت رسول (ص) پناهنده شوند.
این جماعت است که تمام اندیشه و رفتار آنان حساب شده و بر اساس معیارهای الهی و انسانی است. این دسته از مردم، قرآن مجید را نصب العین خویش قرار داده و کوچکترین اهانت به کلام الهی را به هیچ عنوان برنمیتابند. این دسته، همان فرزانگانی هستند که حاضراند جانهای شیرین شان را در راه صیانت و حفاظت از کلام الهی بدهند و به این جانفشانیها، بر جهان و انسان ببالند و بنازند و باید سپاس خداوند متعال را بجای آورد که اکثریت ملت افغانستان از همین دسته چهارم است.
نویسنده: سید فاضل محجوب
کد مطلب: 36821