در این که این حرکت آمریکایی ها از سر قصد و غرض و با اهداف شیطانی صورت گرفته جای شکی نمانده و همه مردم دنیا، به خصوص مردم افغانستان به خبث طینت و شیطنت غربی ها به صورت تمام وکمال پی برده اند. اما سؤال این است که چرا این جنایات به صورت سریالی و پی هم صورت می گیرد وهربار هم گسترده تر و شیطانی تر انجام می گیرد؟
از ابتدای ورود نیروهای خارجی به افغانستان، هر ازچندوقت، توسط این نیروها به مقدسات و اعتقادات افغانستانی ها هتاکی وتوهین صورت گرفته. در راس این اهانت ها، بی احترامی وبی حرمتی نسبت به قرآن کریم است که تاهنوز چندین بار انجام پذیرفته است.
در این رویدادهای ننگین، گاهی قرآن کریم تیرباران گردیده و در فرصت دیگر، نسخه های مختلف این کتاب آسمانی به آتش کشیده شده است. آخرین این هتاکی، که بسیار آشکار و بی شرمانه بوده، سوزاندن تعداد زیادی ازنسخه های قرآن کریم توسط نیروهای آمریکایی مستقردرپایگاه هوایی بگرام می باشد.
اگرچه مسلمانان دنیا به ویژه مردم افغانستان، کاملا متوجه هستند که این حرکت، حساب شده و بر اساس استراتیژی دوامدار آمریکایی ها بر علیه کلیت اسلام ومسلمان هاست، و اعلام جنگ صلیبی علیه مسلمانان توسط بوش پسر درسال 2001 و نیز سوزاندن قرآن کریم به وسیله کشیش آمریکایی در سال 2011 نشانگر تلاش تمام دست اندرکاران سیاست استعماری واستثماری آمریکا در راستای همین استراتیژی به نظر می رسد، اما نیروهای خارجی پس از هربار توهین به مقدسات اسلامی به ویژه قرآن کریم، با یک عذرخواهی ساده، به آرام نمودن مسلمانان دنیا به ویژه مردم افغانستان، بسنده نموده و عنوان کرده اند که این بی احترامی ها توسط خودسری و یا اشتباه یک یا چندسرباز جزء صورت گرفته است.
این درحالی است که مردم مسلمان به درستی درک نموده اند که هر اشتباهی، یک، دو یا سه بار ممکن است انجام گیرد، نه اینکه مداوماً این جنایت بزرگ و نابخشودنی تکرار شود و پس از هربارهتاکی و توهین به مقدسات مسلمانان و سوزاندن قرآن کریم، بدون محاکمه عوامل مباشر و پشت پرده آن، فقط شاهد یک عذر خواهی بسیار سبک و بی خیال یک مسؤل دون پایه آمریکایی باشیم!.
در این که این حرکت آمریکایی ها از سر قصد و غرض و با اهداف شیطانی صورت گرفته است، جای شکی نمانده و همه مردم دنیا، به خصوص مردم افغانستان به خبث طینت و شیطنت غربی ها به صورت تمام وکمال پی برده اند. اما سؤال این است که چرا این جنایات به صورت سریالی و پی هم صورت گرفته و هربار هم گسترده تر و شیطانی تر انجام می گیرد؟
درپاسخ به این سؤال، صاحب نظران دیدگاه های متفاوتی دارند، برخی معتقدند که اگرچه هدف اصلی، نشان دادن نهایت بغض و کینه عاملین این حوادث، به اسلام ومسلمان ها است، اما درپیش گرفتن این نوع حرکت ها ازسوی امریکایی ها، ایجاد پوشش برای دستیابی به یک هدف اصلی تر دیگر است.
مثلا اقدام اخیر آمریکایی ها در به آتش کشیدن نسخه های زیاد قرآن کریم و بعد، گذاشتن آن در منظر عامه مردم، تلاش درراستای به انحراف کشاندن افکارعمومی است، چه اینکه با این عمل جنایت بار از یک سو و ناراحتی و واکنش شدید افغانها درمقابل آن از سوی دیگر، تنش عمومی ایجادمی گردد و جریان ها، شخصیت های سیاسی فرهنگی و متنفذین قومی و عامه مردم با برگزاری محافل ومجالس مختلف وتظاهرات ها ومیزگردها، درگیر می شوند، ولی از سوم سو و در سایه غفلت عمومی مردم افغانستان و نیز احزاب وجریان های مخالف حضور خارجی ها درکشور، ممکن است تحرکات سیاسی دیگری توسط خارجی ها شکل بگیرد که ازجمله می توان سعی آن ها برای فراهم ساختن زمینه امضای پیمان استراتیژیک و تاسیس پایگاه های نظامی امریکا درافغانستان را عنوان کرد.
اما عده ای دیگر به این اعتقادند که دست یازیدن آمریکایی ها به برنامه دوامدار توهین به مقدسات مسلمانان و از جمله آتش زدن قرآن کریم، عادی ساختن این گونه مسائل و بی تفاوت نمودن تدریجی مردم کشور نسبت به اعمال این چنینی است.
این عده می گویند: به دنبال این رویکرد، ترویج افکارمسیحیت منسوخی که براساس احکام و فرامین جعلی، انسان ها را تشویق به رفتن درمسیر اسارت و بندگی استکبارمی نماید، از دیگر اقدامات غربی هاست. چنانچه امروزه، گروه های مختلف مسیحی سازی در شهرهای بزرگ و حتی دورترین روستاهای افغانستان، با صرف هزینه های سنگین و برنامه های سیاسی، فرهنگی و آموزشی دقیق وسنجیده شده، برای به دام انداختن زنان و مردان جوان کشور مصروف ومشغول می باشند و درموازات آن، به ابتذال کشاندن عموم مردم و بی تفاوت ساختن آنها به حتی رسوم و عنعنات ملی افغانستان از برنامه های عمیق و همه جانبه خارجی های اسلام ستیز می باشد، که درسایه این سیاست ها، آمریکایی ها، به بی دین نمودن افغان ها تمرکز کرده و زمینه حضوردایمی خود درافغانستان رافراهم می نمایند.
واقعیت امر این است که هر دو دیدگاه قرین به صواب است، اما بدون شک، امریکایی ها همچون اسلاف انگلیسی و روسی خود هیچ نتیجه ای از این تلاشها نخواهند گرفت.
چرا که واکنش اخیر مردم افغانستان نسبت به قرآن سوزی آمریکایی ها و اهدای ده ها شهید و مجروح برای دفاع و حمایت از قرآن که درحقیقت بایستی به شهدا و زخمی های قرآنی نامگذاری شوند، ثابت نمودند که نه تنها بیش از ده سال تهاجم فرهنگی، سیاسی و اجتماعی غربی ها علیه مردم مسلمان ما اثرگذار نبوده، که اقشارمختلف مردم، همچنان معتقد و پابند به اهداف وبرنامه های اسلامی هستند و همزمان با سوم حوت سال 1358، حماسه دیگری در دوم وسوم حوت سال90 آفریدند.
بنابراین جای شکی نیست که اگر غربی ها پیام جدی و فراگیر مردم افغانستان در اعتراض های دامنه دار اخیر را درک ننموده و یا احیانا ناشنیده بگیرند، موج مخالفت ها و اعتراضات، همچنان ادامه خواهد یافت و همانگونه که قیام سوم حوت مردم کابل، زمینه ساز و مشوق قیام های گسترده مردم افغانستان علیه عوامل کودتا و ارتش تابه دندان مسلح شوروی سابق گردید، قیام و اعتراضات دامنه دار چند روز اخیر نیز این زمینه را که همزمان با بیداری اسلامی در کشورهای عربی می باشد، به وجود خواهد آورد، همانطور که اکنون نیز برسرزبان ها افتاده است که جنگ چهارم افغان ها با غرب شروع خواهدگردید ودراین صورت، تمام قدرت های مادی دنیا آگاه باشند که از آتش این جنگ درامان نخواهندماند و مسلما عمر تمام دولت های استکباری به پایان خواهدرسید، چون، به همان ترتیبی که مردم ما ستون های ظاهرا مستحکم مکتب مارکسیزم وکمونیسم را متزلزل ودرنهایت با فروپاشی مواجه کردند، مکتب کاپیتالیسم و نظام سرمایه داری را نیز مواجه با تزلزل و انهزام نموده، مهر ختمی بر صفحات سیاه عمرنکبت بار استکبار و استبداد خواهند کوبید.
نویسنده: سید عیسی حسینی مزاری