براساس معلومات حاصله مصارف انتقال، اشتراک کنندگان، اعاشه واباته، تبلیغات وکارنفوذی و... نزدیک به هشت میلیون دالرمیرسد.

لوی جرگه سنتی که با موضوعات بررسی پیمان راه بردی افغانستان وامریکا و پیشبرد برنامه صلح تشکیل یافته بود باهزینه هنگفت مالی (هشت میلیون دالر)(1) درچهارمین روزخود باصدورقطعنامه 76 ماده ای کارخودرا پایان داد.
این جرگه غیرقانونی، همانند لویه جرگه مشورتی صلح و جرگه امن منطقوی به جز اتلاف وقت وهزینه گزاف مالی ومعنوی، هیچ ارمغان تازه برای مردم بیچاره ما نداشت.
جرگه سنتی درشرایطی برگزارگردید که بنا به گزارشهای منتشره ازسوی سازمان های امداد رسانی، با نزدیک شدن زمستان سرد وبارش برف وباران دراین فصل، حدود سه میلیون نفر درکشور در معرض گرسنگی، سوء تغذی، وامراض مختلف قراردارند.(2)
علاوه برهزینه بلند مالی حدود دوماه، بخش عمده ای ازتمرکز و انرژی دولت صرف برگزاری جرگه شد. آیا بهترنبود که وزیرمحترم معارف درچنین شرایط که ( تنها 24 درصد کسانی که بالاتراز15 سال دارند می توانند، بخوانند) (3) تمام توان وانرژی خودرا صرف بهبود وضع معارف می کرد؟ معلوم نیست که درمدت که جناب وزیر، مصروف کارهای جرگه بوده چندین مکتب بسته وتا چه اندازه کارهای معارف ومکاتب عقب مانده است؟ وچه ظلم واجحافی درحق معلمین وشاگردان مکاتب درغیاب مدیران مکاتب صورت گرفته است؛ علاوه برمکاتب، سرگردانی وبلا تکلیفی صدها دانشجوی پلی تکنیک از ستم های دیگر این جرگه است که برنسل پویا وجوان کشورروا داشته اند.
درشرایطی که کشورما نیازمبرم به نیروی فعال ومتخصص دارد و این نیاز روز به روز گسترش پیدا می کند معلوم نیست که این جرگه چگونه جبران عقب ماندگی تحصیل این دانشجویان جوان وپرانرژی را خواهد نمود؟
براساس معلومات حاصله مصارف انتقال، اشتراک کنندگان، اعاشه واباته، تبلیغات وکارنفوذی و... نزدیک به هشت میلیون دالرمیرسد(4) واین درحالی است که دولت قبلاً برای نجات جان 400 هزارخانواده درزمستان پیشرو، خواهان کمک ازمجامع جهانی شده بود. آیا بهترنبود که هزینه فوق وبه قولی حتی هزینه صد و شصت میلیون دالری(5) که برای جرگه صرف شد، برای کمک به خانواده های که درمعرض مرگ حتمی قراردارد صرف می شد؟ وآیا بهترنبود که جناب صادق مدبر در این ایام بجای اینکه دهها سند و مدرک مردم این دیار را درالماریهای اداره اموربلا تکلیف بگذارد، به تنظیم وتدوین این اسناد می پرداخت؟
دوروزرخصتی عمومی برای کارمندان دولتی در کابل ویک روزرخصتی عمومی برای کارمندان دولتی در ولایات ضربۀ دیگری بود که به هیچ عنوانی نمیتوان آنرا جبران کرد.
افغانستان درسطح جهانی دومین نرخ بلند مرگ و میرمادران را دارد که سالانه 25 هزارزن درهنگام زایمان جان میدهند.(6) با این حال مسدود بودن راهها ومنع عبور ومروروسایط نقلیه درروزهای رخصتی مسلماً سبب افزایش این گونه مرگ ومیرها شده است.
بسته شدن مارکیت ها، کسادی بازارها و درعین حال راه بندان های شهرکابل برای چند روز متوالی معلوم نیست تا چه اندازه سبب کندی کارها شده و دراقتصاد خانواده ضرر رسانیده است.
آیا برگزاری این جرگه با این هزینه هنگفت دراین شرایط و وضعیت فایده ای برای مردم این سرزمین داشت؟ این سوالی است که مردم پاسخ آنرا میدانند.

پی نوشت:
1. روزنامه هشت صبح شنبه 28 عقرب 1390.سال پنجم شماره 1278
2. همان وروزنامه انصاف شماره 219 مورخ 29 عقرب 1390وسخن جدید شماره 194
3. روزنامه هشت صبح شنبه 28 عقرب 1390.سال پنجم شماره 1278 به نقل ازدویچه وله
4. روزنامه هشت صبح شنبه 28 عقرب 1390.سال پنجم شماره 1278
5. 14 جوزا 1389 پامیر گودرزی
6. دویچه وله