تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۷ سنبله ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۴۳
کد مطلب : 297013
کشتن افراد ملکی و ایجاد ناامنی در افغانستان، اقدامی در راستای اهداف امریکا
بدون شک در پشت صحنه خشونت‌هایی عریان از جنس حادثه تیراندازی اخیر در دایکندی، اهدافی‌ است که منافع امریکا و هم‌پیاله‌های آن را در منطقه تامین می‌کند. لذا امارت اسلامی ملزم به کارگرفتن تدبیر خردمندانه و اتخاذ یک استراتژی مشخص و معین راهبردی می‌باشد که از لوازم آن، عدم اعتماد به تعدادی از کشورهایی است که بارها تحت عنوان دوست با لباس میش، همانند گرگ وحشی به جان امت مسلمه افغانستان حمله‌ور شده‌اند.
سیدعلی چاوشی/ طبق بررسی ابعاد زمانی و مکانی حادثه کشتار جمعی از شیعیان استقبال کننده کربلایی‌ها در مسیر دایکندی-غور، می‌شود به نتایج غیر قابل اغماضی دست‌ یافت.
 
سینه‌های شیعیان افغانستان دقیقا زمانی مورد رگبار کینه‌های دواعش قرار می‌گیرد که معاون اول وزارت امور داخله امارت اسلامی در نشست امنیت عمومی جهانی سال ۲۰۲۴ در چین، سخنرانی کرده و از تامین امنیت کامل افغانستان به ممالک دنیا خبر می‌دهد.
 
کمی بحث را عمیق‌تر باز کنیم؛ کدام قدرت‌ها از بیانیه معاون اول وزارت امور داخله امارت اسلامی نسبت به اینکه: «امنیت در افغانستان به صورت کامل تامین است و هیچ گروه ضد امنیتی در این کشور فعالیت ندارد» ناخرسند شده و منافع اش در منطقه با خطر مواجه می‌شود؟
 
در این موضوع هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد که امریکا و ممالک همسو و مزدور آن در منطقه از گفته های مقام امارت اسلامی مکدر و ناخوش احوال شده و اقدام به انجام عملیات میدانی می‌کنند.
 
به صراحت می‌توان ادعا کرد که در عقب این خشونت‌های عریان اهدافی‌ که منافع امریکا و هم‌پیاله‌های آن را در منطقه تامین می‌کنند نهفته است.
 
از آنجایی که خشونت‌های عریان، ریشه در مکاتب بشری غربی دارد و در آثار اندیشمندان اسبق و معاصر آنان از مباحث غیر قابل اغماض است، می‌شود به این معنا پی برد که یکی از اهداف اینگونه عملیات‌ها تحریک وجدان جمعی مردم شیعی در تقابل با حاکمیت کنونی افغانستان موضوعیت پیدا کند.
 
گروهک تروریستی داعش باورمندانه به اینکه با قتل و کشتار شیعیان به بهشت می‌روند؛ ابزار مطلوبی برای استکبار جهانی اطلاق می‌شود.
 
در همین حال امریکا می‌خواهد با استفاده از این تاکتیک‌ها از طرفی عدم تسلط کامل امارت اسلامی بر افغانستان را تثبیت نموده و از سویی هم مانع نزدیکی توده‌های قومی و مذهبی با نظام کنونی افغانستان گردد.
 
هدف دیگری که می‌تواند در این ماجرا مطرح باشد بحث برانگیختن وجدان عمومی علیه قدرت حاکم در شرایط امنیتی نسبتا مناسب که در تمامیت ارضی کشور ایجاد شده، است.
 
داعش و اربابان وی غافل از اینکه هم اکنون جامعه افغانستان فاقد کارکتر ملی هستند و هیچ‌گونه موضوعی در جامعه وجود ندارد که بتواند آحاد جامعه را حول آن به حرکت وا دارد، همواره با قتل و کشتار برخی از گروه‌های خاص امید تهییج و تحریک کردن توده‌ها را در سر به اشتباه می‌پرورانند.
 
ما طی یک‌سال گذشته در نسبت به کشتار مظلومانه مردم فلسطین در غزه از جامعه افغانستانی هیچ‌گونه حرکت قابل توجهی مشاهده نکردیم و این خود بیانگر عدم موجودیت وجدان عمومی علیه رژیم صهیونیستی و طاغوتی در این جامعه می‌باشد.
 
نتیجه این می‌شود که وقتی جامعه ای از قلع و قمع شدن چهل و یک هزار نفر از برادران و خواهران مسلمان خود در غزه خشمگین نمی‌شوند و همانند دیگر مردمان به ظاهر مسلمان مصروف معیشت روزمره زندگی حیوانی و نباتی‌شان هستند، پس از این لحاظ توقع به حرکت درآمدن، برای به شهادت رسیدن ۱۴ تن از جامعه شیعه نیز غیر منطقی به نظر می‌رسد.
 
هدف دیگری‌ که حایز اهمیت است مسئله تیره ساختن روابط سیاسی میان کشورهای افغانستان و ایران از بعد مذهبی می باشد، با توجه به اینکه؛ یکی از تعهدات امارت اسلامی قبل از سقوط جمهوریت در نشست‌ها و مذاکرات دوحه به سایر ممالک منطقه و جهان بحث صیانت از امنیت مذاهب غیر حنفی و تمامی اقوام را داده بودند که از جمله با کشور جمهوری اسلامی ایران نیز در خصوص تامین امنیت جانی و مالی امت شیعی افغانستان عهده بسته‌اند. و اگر از حق نگذریم تا اکنون در انجام این عهد وفادار نیز و پا برجا بوده‌اند.
 
اما آنچه که لازم به یادآوری به نظر می رسد تنظیم رویکرد سیاست خارجی امارت اسلامی مبتنی بر معرفت و توام با دشمن شناسی است.
 
امارت اسلامی با رفتار دوگانه ایالات متحده امریکا مواجه شده است، در حالی که برخی از مسئولان آمریکایی ادعای دوستی‌ با مردم افغانستان را دارند و از طرف دیگر شماری از نمایندگان کانگرس آن، امارت اسلامی را هراس افگن و تروریست خطاب می‌کنند.
 
حتی در بعضی از موارد پیش آمده که برای تحمیل رقابت‌های احزاب داخلی شان نیز از فشارهای میدانی و گروهک‌های تروریستی کمک می‌گیرند.
 
از این رو که دستگاه‌های دیپلماسی شیطان بزرگ هماهنگ با گروهک‌های تروریستی وابسته به آن می باشد، نظر به مقتضیات سیاست‌های داخلی و خارجی امریکایی گروهک‌های دست نشانده تروریستی آن متناسب با منافع این کشور بروز و ظهور می‌کنند.
 
اینجاست که امارت اسلامی ملزم به کارگرفتن تدبیر خردمندانه و اتخاذ یک استراتژی مشخص و معین راهبردی می‌باشد که از لوازم آن، عدم اعتماد به تعدادی از کشورهایی است که بارها تحت عنوان دوست با لباس میش، همانند گرگ وحشی به جان امت مسلمه افغانستان حمله ور شده و همواره آن‌ها را دریده‌اند.
https://avapress.net/vdcjvae8tuqehyz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما