امام علی النقی پیشوای دهم شیعیان و دوازدهمین نور از انوار عصمت و طهارت، در نیمه ذیالحجه سال 212 هجری قمری در محلی در حوالی مدینه، چشم به جهان گشود و با نور وجودش جهان را غرق در سرور کرد و لطف خدا از دریچه پر فیض وجودش جاری شد. آسمان و زمین مدینه از ندای تبریک و تهنیت فرشتگان مقرب الهی پر شد و قلب آسمانیان به دمیدن خورشیدی دیگر در آسمان ولایت شادمان گشت. خجسته باد میلاد فرخنده و پر نورش.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) -سرویس آیین و اندیشه: امروز صدای هلهله فرشتگان در آسمان مدینه شوری تازه بر پا کرده است. خانه امام جواد علیه السلام را شوری دیگر در بر گرفته است. غنچهای از تبار عصمت، در بوستان آل طه شکفته و عطر وجودش شیفتگان را سرمست کرده است. امام جواد علیه السلام فرزند گرامیاش را در آغوش گرفته و نور امامت و ولایت را در پیشانی مبارکش مینگرد. جانشینی دیگر برای نور افشانی پا به عرصه وجود نهاد. تالطف خدا هم چنان بر بندگان صالحش فرو بارد. جوشیدن این چشمه سار رحمت و مهر بر عاشقان ولایت مبارک و فرخنده باد.
در وصف خورشید
قامتی به اعتدال، چهرهای سرخ و سفید، گونههایی اندک بر آمده، چشمههای فراخ و ابروهای گشاده؛ ای آفتاب هدایت! چهرهات در توصیف نمیآید که تو آینه دار جمال خدایی. نشانی از زیبایی خلقتی. عصارهای ازپاکیها وخوبیهای آفرینشی. در بوستان آل طه و در باغ سرسبز اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام گلها همه از یک شاخهاند و همه تصویرگر زیباترین و بهترین خلقت خدا. آنان که تو را دیدهاند، این گونه توصیفت کردهاند. امّا من خوب میدانم که نه زیباییات، در تنگنای لغت میگنجد و نه صفای چهرهات، در غالب کلمات محصور میشود. درود خدا بر تو وبر همه گلهای بوستان عصمت.
مادری بزرگوار
سمانه مغربیه، مادر امام دهم علیه السلام، بانویی بزرگوار و باتقوا بود. او در زهد و تقوا و دینداری، درمیان زنان زمان خود، همتایی نداشت. از پاکی و تقوای آن بانوی بزرگ، راویان تاریخ بسیار گفتهاند. درسعادتمندی او همین بس که او شایستگی یافت مادر امام هادی علیه السلام گردد. در بیان بلندای مقامش همین بس که فرزند گرامیاش امام هادی علیه السلام میفرماید: « مادرم حق مرا میشناسد. او از اهل بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نمیشود و خداوند حافظ و نگهبان اوست.»
امامت در کودکی
امام هادی علیه السلام دهمین ستاره آسمان امامت، در سنین کودکی، زمانی که تنها هشت سال از عمر شریفش میگذشت، به امامت رسید. آن امام بزرگوار در هشت سالگی، با شهادت جانسوز پدر بزرگوارش امام جواد علیه السلام، ردای امامت را به دوش گرفت و چون پدر و اجداد پاک و مطهرش به هدایتگری پرداخت. آن امام همام، هر چند در کودکی به امامت رسید، امّا چشمهای جوشان از علم و دانایی و حکمت بود، تاآنجاکه همواره، مردم را به حیرت و تعجب وا میداشت.
دوران اختناق
دوران امامت امام هادی علیه السلام دورانی سرشار از اختناق و نابسامانی و لبریز از ستمگریهای خلفای عباسی بود. هرچند اندک اندک از هیبت، عظمت و قدرت دستگاه عباسیان کاسته میشد، امّا هم چنان فشار بر علویان و مبارزه با تفکرات اسلامی به شدت اِعمال میشد. امام هادی علیه السلام مدت بسیاری از دوران امامت خود را در سامراء تحت مراقبت و نظارت دستگاه خلافت به سر میبرد. هرچند به ظاهر امام را محترم داشته و آزاد گذاشته بودند، اما در واقع، امام هادی علیه السلام بیشتر مدت امامت خود را در زندان نظامی عباسیان گذراندند. امّا این مراقبتهای شدید راه بر هدایتگری و اعمال نفوذ امام نمیبست و امام به صورت مخفیانه، به فعالیتهای پرثمر خود مشغول بودند.
در بزم مستی
متوکل خلیفه ستمگر عباسی، بزم شرابی مهیا کرده و به قصد توهین به مقام بلند امام هادی علیه السلام، ایشان را بدانجا فرا خوانده است. گستاخی و تاریک دلی، او را وا میدارد که به امام هادی علیه السلام، عصاره همه پاکیهای عالم، جام شرابی تعارف کند. امام آن را رد میکند و او از امام میخواهد که شعری بخواند. امام پاسخ رد میدهد و او اصرار میکند. پس امام علیه السلام میخواند: «حاکمان مقتدر بر قله کوهها روزها را گذراندند و مردان نیرومند از آنان پاسداری کردند. اما آنان از خطر مرگ نرهیدند. پس از آن همه عزّت، آنان را در گورها جا دادند که چه آرامگاه ناپسندی است و درپی آن، منادی فریادشان زد که کجاست آن زیورآلات و تاجها و لباسهای فاخر؟ چه شد آن چهرههای به نازپرورده؟ اکنون کرمها بر سر خوردن آن چهره هایند. خانه هاشان ویران شد، اموالشان بر جا ماند و خود به سوی گورهای تاریک شتافتند». با خواندن این اشعار و باتأثیر کلام امام، مستی متوکل به گریه بدل میشود. بزم او برهم میخورد و دستور میدهد امام را با احترام به منزل باز گردانند.
سدّی در برابر تحریف ها
در دوران امامت امام هادی علیه السلام که چون اجداد بزرگوارش، منبع حکمت و معدن علم و دانایی بود، مکاتب عقیدتی بسیاری رواج یافته و نظرات مختلفی پیرامون اصول عقیدتی اسلام مطرح شده بود. نظرات باطلی که مکتب اصیل اسلامی را با خطر تحریف روبرو میکرد. امام هادی علیه السلام با عظمت علمی و نور هدایت و روشنگری خود، راه را بر بسیاری از این تحریفها بسته و پیاپی نظر اسلام ناب را به جامعه عرضه میداشت. ایشان همواره نظرات ناب اسلام را به شکلی صحیح بیان میکرد و شک و تردیدهایی که مکاتب گوناگونی مغرضانه بر اصول اعتقادی اسلام وارد میکردند را بی اثر مینمود.
ظرافت و تیز بینی
در مورد گنجینه علمی و گستره دانایی امام هادی علیه السلام، زبانْ ناتوان و قلمْ شکسته است. درباره دقت و تیزبینیِ علمیِ آن حضرت نقل کردهاند که متوکل عباسی نذر کرده بود اگر خداوند بیماریاش را شفا بخشد، مال بسیاری صدقه دهد. بیماری او درمان شد و گاه انجام نذر رسید. در اینکه چه اندازه از مال را بسیار میگویند، از علما پرسید. امّا هیچ کس نتوانست پاسخ محکم و روشنی بدهد. پس این مسأله را از امام دهم علیه السلام سؤال کرد. امام فرمودند: «هشتاد درهم صدقه بدهد؛ چرا که خداوند در قرآن میفرماید: خدا در موارد بسیاری شما را یاری کرد و شمارهی جنگهای پیامبر هشتاد جنگ است که پیامبر در آنها یاری شده است». و بدین گونه یکبار دیگر امام همگان را در حیرت عظمت علمی خود وا نهاد.
توصیه به گذشت
امام هادی، چشمه ساری از دریای جوشان رحمت الهی و بارانی از زلال مهربانی خدا، دربارهی گذشت و پذیرفتن عذرِ عذر خواهان، چنین توصیه میفرمایند: «اگر خدا خیر بندهای را بخواهد، او را چنان کند که چون کسی از او عذر بخواهد، او بپذیرد.»
توصیه به دوری از گناه و اطاعت از خدا
دهمین چراغ هدایت انسانها و راهنمای راه سعادت بشری، در توصیه به دوری از گناه و اطاعت از خدا میفرماید: «هر که خدا را اطاعت کند، مردمان از او اطاعت کنند. هر که مطیع خدا باشد، دچار خشم مخلوق نشود. وهرکه خدا را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم مخلوق گرفتار میشود.»
تسبیح آسمانیان
نوری تازه در آسمان ولایت میدرخشد. کودکی از تبار پاکان چشم میگشاید. امام هادی علیه السلام پیشوای دهم شیعیان، دنیا را با تولد خود روشنایی میبخشد. فرشتگان، دل به حضور او مسرور میدارند. او تسبیح میگوید و عالم خلقت در این تسبیح گویی با او همراه میشود که: «پاک است خدای جاودانی که در پرده فراموشی فرو نمیرود. پاک است خدای استواری که به بازی در نمیافتد. پاک است آن خدای دارا و بی نیازی که به نیازمندی فرو نمیافتد. پاک و منزّه است خدای من و ستایش از آن اوست.»