کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

29مین سالگرد شهادت؛

مغز متفکر مبارزه علیه ظلم و استبداد در افغانستان؛ نگاهی به زندگی‌نامه سیاسی و مبارزاتی شهید «سید علی اکبر مصباح مزاری»

به مناسبت فرارسیدن 9 دلو

7 دلو 1402 ساعت 14:34


سید عقیل سجادی/ شهید سید علی اکبر مصباح فرزند سید میرزا در بهار سال ۱۳۳۶ هجری شمسی در خانواده متدین و مذهبی در قریه آبخانه ولسوالی چهارکنت از توابع ولایت بلخ چشم به جهان گشود. بعد از سپری نمودن دوران کودکی در دامان پر مهر والدین، خواندن و نوشتن را نزد پدرش که معلم منطقه مذکور بود، آموخت .
از اینکه پدرش علاقه خاص به علوم دینی و علما داشت تنها فرزند عزیزش را در اوایل سال تحصیلی ۱۳۴۷ به مدرسه چهار محله از توابع ولسوالی چهارکنت فرستاد. شهید مصباح صرف و نحو را محضر استاد سید محمد حسن، معروف به سید آخوند آموخت. در آغاز سال ۱۳۴۹ راهی مدرسه سلطانیه شهید آیت الله شیخ سلطان ترکستانی گردید و در محضر اساتید آنجا از جمله شیخ حیدر رضایی و شیخ عبدالحمید کسب علم کرد. استعداد خدادادی و عشق و علاقه وصف ناپذیر به درس و بحث وحسن تتبع و سعی و تلاشی که در وجودش نهفته بود او را در اندک زمانی در جمع دوستان وآشنایان زبان زد ساخت.
اگرچه در جامعه اسلامی افغانستان علما و روشنفکران متعهد و مبارز بودند و هستند، ولی اکثرشان بعد از مسافرت ها و تبادل نظر با افراد مبارز و شخصیت های سیاسی در بحر مبارزه شناور شدند و معدود اند کسانی که خودجوش تفکر استقلال طلبی و مغز مبارزه علیه هر گونه ظلم و فساد و استبداد اجتماعی را داشته باشند که شهید مظلوم مصباح مزاری از جمله همین افراد معدود بوده، بدون اینکه دیگران او را خط بدهند، روحیه مبارزه طلبی در برابر هر گونه ستم در وجودش موج می زد. در آغاز جوانی، نفرت از ستمگران و خوش خدمت ها و مداحان حکام جور و استبداد و توجیه گران اعمال خائنین را سرلوحه برنامه مبارزات خویش قرار داده بود.

دوران مبارزاتی شهید بزرگوار
1ـ ایجاد انجمن پس از کودتای داوود خان
بعد از آن که داودخان در تابستان ۱۳۵۲ به قدرت رسید، شهید مظلوم استاد مصباح مزاری همراه چند تن از طلاب جوان و جمعی از روشنفکران اسلامی که در مکاتب و ادارات دولتی حضور داشتند، انجمنی را به وجود آوردند که در ماه های اخیر سال ۱۳۵۲ دو اطلاعیه اعتراض آمیز علیه حاکمان وقت پخش نمود. شهید مصباح با تیزبینی و اندیشه سیاسی اسلامی و شناختی که از جو کشور داشت، به این نتیجه رسیده بود که باید بین دو قشر موثر در سرنوشت سیاسی و فرهنگی و تحولات اجتماعی کشور، یعنی علما و روشنفکران اسلامی جامعه، هماهنگی و وحدت فکری به وجود آورد که در این راه ایشان در صفحات شمال کشور پیش‌گام بود و بر اثر سعی و تلاش بی وقفه موفق شد جمع قابل توجهی را با خود هم عقیده نماید. ایشان در مدرسه سلطانیه مزارشریف جلساتی در راستای ایجاد هماهنگی و همفکری بین طلاب جوان و روشنفکران تشکیل می داد که البته در این راه موانع متعددی سد راه حرکات ایشان بود که شهید مصباح با پشت سر نهادن همه مشکلات، فشارها، تحقیرها و تهدیدها، مبارزه عقیدتی و مکتبی را همراه با یارانش مصمم و با کوشش خستگی ناپذیر و با توکل به خدا ادامه می داد.

2ـ سفر آیت الله بحرالعلوم به مزارشریف و تحول عظیم در شهید مصباح
با آمدن حضرت آیت الله شهید سید نادر بحرالعلوم از نجف اشرف به شهر مزارشریف در سال ۱۳۵۴ و آغاز دروس حوزه به وسیله ایشان، تحول عظیمی در شکل گیری مبارزاتی شهید مصباح پدید آمد.
شهید مصباح علاوه بر آنکه به طور جدی در پی کسب فیض علوم اسلامی از محضر استادش بود، چنانچه اندکی نگذشت که به عنوان طلبه طراز اول آقای بحر مطرح گردید، به خاطر هدایت گری نسل جوان کشور با همکاری جمعی از علمای آگاه و متعهد توانست در مقابل شفاخانه عمومی شهر مزار شریف، کتابخانه ای تأسیس نماید که از نظر مکانی اهمیت فوق العاده ای داشت و در سر راه لیسه باختر و دارالمعلمین قرار داشت، که روزی چند ساعت استاد شهید جهت تشویق و ترغیب به مطالعه و پاسخ به جوانان آنجا نشسته و با ادامه کار کتاب فروشی و لوازالتحریر، کتابهای دینی (عقاید) و مبارزاتی بین روشنفکران توزیع می نمود.

3ـ فعالیت های مخفی در ولایات شمالی
در سال ۱۳۵۶ ایشان شدیدا تحت تعقیب نیروهای دولتی قرار گرفت که برای چند ماه مجبور گردید با تغییر لباس در شهرهای شبرغان و قندوز و گاهی در شهر مزار شریف به صورت مخفی به کارهایش ادامه دهد. بعد از آنکه والی بلخ تبدیل شد، ایشان آزادانه بر سر درس و بحث خویش و اجتماعات عمومی حضور پیدا نمود.

4ـ پس از کودتای ننگین 7 ثور و گسترش مبارزات فرهنگی
پس از کودتای ننگین هفت ثور ۱۳۵۷ و به قدرت رسیدن باند خلق و پرچم، شهید مصباح و یارانش با تلاش بیشتر، کارهای عقیدتی و مبارزات فرهنگی شان را که افشاگر ماهیت رژیم کمونیستی برای اقشار مختلف ملت بود، از طریقی که ممکن به نظر می رسید، پی گیری نمود.

5ـ دستگیری و شهادت آیت الله بحرالعلوم و تداوم راه استاد
بعد از آن که کمونیست های مزدور بیگانه، شهید بزرگوار آیت الله بحر العلوم را شبانه در منزلش دستگیر و از آنجا خارج کردند، شهید مصباح با قاطعیت تمام راه استاد بزرگوارش را در راستای افشای چهره کریه رژیم کمونیستی ادامه داد. بعد از شهادت آیت الله بحر، شهید مصباح در اولین روز جمعه در تکیه خانه عمومی شهر مزار شریف جای خالی استادش را پر نمود و مردم را از اهداف ضد اسلامی و انسانی حاکم آن وقت آگاهی داد. با گذشت چند ماه جو خفقان و رعب و وحشت بر کشورمان سایه افگند. شهید مجاهد مصباح با تغییر لباس و قیافه مکررا از طریق اطلاعیه، شب نامه و… علیه رژیم دست نشانده روسیه افشاگری می نمود.

6ـ تشویق مردم قهرمان چهارکنت به قیام مسلحانه
شهید مصباح در تاریخ 24 دلو 1357 مردم قهرمان چهارکنت را تشویق به قیام مسلحانه نمود که بعد از آغاز جهاد مردم چهارکنت، شهید مصباح مانند پروانه بین شهر و مناطق آزاد شده در حرکت بود. ایشان همراه با جمعی از یارانش مایحتاج ضروری مجاهدین را از قبیل سلاح، دوا، لباس و… تهیه و خریداری و یا از شهر مزارشریف و ولسوالی های اطراف آن جمع آوری نموده، به جهادگران می رسانید. شهید مصباح در این سال داغ پدر را نیز تحمل نمود.

7ـ تغییر ماهیت فعالیت ها پس از تجاوز ارتش شوروی
بعد از ۶ جدی ۱۳۵۸ که ارتش متجاوز شوروی به طور علنی و بی شرمانه سرزمین اسلامی افغانستان را اشغال کرد، شهید بزرگوار مصباح به فعالیت هایش شکل دیگری بخشید که با گذشت هر چند روز اطلاعیه(شب نامه) در سطح شهر مزارشریف پخش می نمود و با یارانش پایگاه های مهم دولتی را منفجر می کرد. این روش و برخورد ایشان، رژیم را شدیدا وحشت زده کرده و شهر را برای آنها ناامن ساخته بود.
کمونیست ها و اربابانشان نمی دانستند که با چه کسانی طرف هستند و این تشکیلات سازمان دهی شده و منسجم چگونه رهبری می شود. این سیاست به حدی موثر واقع شده بود که با پخش چندبرگ اطلاعیه(شب نامه) شهر مزارشریف به کلی تعطیل می شد. در یکی از روزهای آخر سال ۵۸ با انفجار بمبی در منزل آقای مزاری(سید حسن) در کوچه یخدان شهر مزارشریف، طلبه جوان و فداکار به نام شهید صادقی که در حال ساختن بمب یاد شده بود، به شهادت رسید، که پس از آن، استاد مصباح را اطلاعات (خاد) دولتی شناسایی کرده، شب هنگام منزل ایشان را محاصره کردند که الحمدالله با موفقیت از حصار نیروهای رژیم بیرون شد.
در مدتی که نیروهای اطلاعاتی دولت ایشان را تعقیب می کرد، وی با زیرکی و هوشیاری و مراعات کلیه اصول چریک مخفی، روزی چند مرتبه تغییر لباس و مکان می داد، مواردی پیش می آمد که شهید مصباح را نزدیکترین دوستانش نشناخته بودند.

8ـ تشکیل سازمان فدائیان اسلام 
در اوائل سال ۱۳۵۹ شهید مصباح همراه تعدادی از یارانش در چندین جلسه پیرامون اینکه باید کارهایشان را منظم و بهتر انجام بدهند و شرایط کشور ایجاب می کرد که تشکیلاتی را بوجود بیاورند، «سازمان فدائیان اسلام» را تأسیس کردند. شهید مصباح سخت به کارهای منظم و تشکیلاتی معتقد و پایبند بود. ایشان عقیده داشت که با نیروهای سازمان یافته ولو از نظر کمیت زیاد نباشد، می توان دشمن متجاوز را به زانو در آورد.

9ـ منشأ تفکر و اندیشه شهید مصباح
شهید مصباح از نظر تفکر واندیشه صد درصد پیرو خط انقلاب مکتبی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و خواهان پیاده کردن حکومت عدل الهی در جامعه بود که در این راه جانش را فدا کرد.

10ـ بازداشت شهید مصباح و سپس فرار ایشان
در ماه سرطان ۱۳۵۹ نیروهای دولتی شهید مصباح را در نزدیک چهارراه حاجی ایوب شهر مزارشریف همراه تپانچه کمری و مسلح دستگیر کردند، ابتدا ایشان را نشناخته بودند و قرار بود بعد از تحقیقات و بازجویی سطحی آزاد شود، ولی توسط افراد خائن شناسایی شد. به فرموده شهید بزرگوار مصباح، بعداز آنکه او را شناخته بودند، حزبی ها سخت شادی می کردند، به همدیگر تبریک می گفتند، با صداهای بلند می خندیدند و سر و صورت همدیگر را غرق در بوسه نموده، اظهار پیروزی داشتند. از طرفی فورا با مرکز کابل تماس گرفتند که موفق شدند قاضی و رهبر چریکهای شهر مزارشریف را دستگیر نمایند، اما با امدادهای الهی و همکاری چند نفر از دوستان که از طرف خود شهید به صورت نفوذی در بین نیروهای دولتی کار می کردند، موفق به فرار شد که نیروهای رژیم مدت سه شب و روز کلیه راه های خروجی شهر مزار شریف را تحت محاصره قرار داده بودند.

11ـ سفر به جمهوری اسلامی ایران
شهید مصباح توانست خود را به مناطق آزاد شده چهارکنت برساند و با پشت سرگذاشتن بیست روز دوباره وارد شهر مزار شریف شود که بعد از چند روز همراه تعدادی از یارانش تصمیم گرفت جهت توسعه و هماهنگی بیشتر کارهای تشکیلاتی، عازم جمهوری اسلامی ایران شود. (قابل ذکر است که همین قسمت از زندگی شهید مصباح مزاری توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سریالی ساخته شد که "به نام غازیان کوهستان" که یک قسمت آن از تلویزیون دولتی ایران پخش شد".

12ـ بازگشت به افغانستان
بعد از گذشت چند ماه، شهید مصباح و یارانش در ایام سرمای زمستان با یک محموله وسایل نظامی و فرهنگی وارد کشور شدند.
در مدتی که شهید مصباح در منطقه حضور نداشت، کارهای آنجا کم شده بود؛ برادرانی که در شهر بودند در آن مدت فقط به چند مورد پخش اعلامیه (شب نامه) اکتفا کردند، اما با رسیدن شهید مصباح در منطقه آزاد شده چهارکنت و مستقر شدن در تنگه شادیان، در ۱۵ کیلومتری شهر مزارشریف، با جدیت بیشتر از گذشته وارد کارهای فرهنگی و نظامی شدند.

13ـ انتخاب شهید مصباح به عنوان فرمانده کل نیروهای جهادی و طارح عملیات های شهری
در روزهای اخیر سال ۱۳۵۹ با ایجاد هماهنگی بین نیروهای جهادی مستقر در منطقه از قبیل حرکت اسلامی، جمعیت اسلامی، حزب اسلامی، سازمان نصر، سازمان فدائیان اسلام و حرکت انقلاب اسلامی در طی چندین جلسه مکرر، مصباح مزاری را با اکثریت آرا به عنوان فرمانده کل نیروهای جهادی و به عنوان طراح عملیات های شهری انتخاب کردند که به دنبال آن، به طور گسترده اطلاعیه(شب نامه) در سطح شهر مزارشریف و ولسوالی های مربوطه پخش شد و چندین مورد عملیات نظامی سریع و منظم انجام گرفت که رژیم کمونیستی و اربابان آنها را سخت به وحشت انداخته بود که متإسفانه با پیمان شکنی بعضی از گروه های مذکور هماهنگی از هم پاشیده شد.

14ـ ایجاد اولین پایگاه نظامی و فرهنگی
در تاریخ 9 حمل 1360 به دستور استاد مصباح، یارانش اولین پایگاه نظامی و فرهنگی در کوه البرز واقع در محدوده ولسوالی چمتال را ایجاد نمودند که با فداکاری مجاهدین و همکاری مردم شریف آن منطقه به عنوان یکی از مهم ترین پایگاه های مجاهدین در شمال کشور مطرح گردید.
در همان سال شهید مصباح و همسنگرانش در کنار سایر احزاب اسلامی در ولسوالی شولگره پایگاه های نظامی و فرهنگی تأسیس نمودند.
شهید مصباح از کلیه پایگاههای صفحات شمال مرتب خبر می گرفت: از دره صوف، چهارکنت، شولگره، چمتال، بلخ، چهاربولک، دولت آباد و… در واقع ایشان یک طراح کارهای نظامی بود.
در این مدت چندین بار شهید بزرگوار در شهر مزارشریف و اطراف آن توسط نیروهای رژیم کمونیستی محاصره شد که به لطف و امدادهای غیبی الهی و شجاعت و مهارت نظامی که داشت، موفق به نجات خود شد.
ایشان یک فرمانده همه بعدی بود. در میدانهای نبرد و جهاد فرمان جنگ می داد. هنگامی که بر کرسی خطابه تکیه می زد، یک سخنور با درد و درک بود. در کارهای فرهنگی و عقیدتی توجه زیاد داشت. او در تمام ابعاد مبارزاتی خویش، مکتبی و صددرصد اسلامی گام بر می داشت.

15ـ سفر مجدد به جمهوری اسلامی ایران و ایجاد جبهه متحد انقلاب اسلامی
استاد شهید مصباح مزاری بار دیگر در تابستان سال ۱۳۶۱ طبق وظائف تشکیلاتی که بر عهده داشت، وارد جمهوری اسلامی ایران شد. او در ایران به کارهای مبارزاتی خویش ادامه داد و همیشه در اندیشه وحدت و انسجام سرتاسری ملت مسلمان افغانستان بود. به همین جهت از جمله اولین اشخاصی بود که در راستای ایجاد وحدت گام گذاشت و با همکاری سایر شخصیت ها و ارتباط با احزاب مختلف، جبهه متحد انقلاب اسلامی افغانستان را به وجود آورد. او در تشکیلات جبهه متحد وظایف و مسئولیت های مختلف را ایفا نمود؛ از جمله مسئول نظامی، اطلاعاتی، عضوگیری، فرهنگی و .…

16ـ دیدگاه شهید مصباح در مورد ایجاد حزب وحدت و پیوستن به این حزب
در روزهای اخیر سال ۱۳۶۸ وقتی که هیئت حزب وحدت از داخل کشور به جهت انحلال و ادغام دفاتر احزاب به جمهوری اسلامی ایران آمد، شهید مصباح در پاکستان بود. او ضمن انتشار چندین اطلاعیه و بیانیه مفصل، از آینده وحدت ابراز نگرانی نمود. ایشان عقیده داشت که باید ملت ما به یک وحدت کامل و همه جانبه در بین نیروهایی که در طول چندین سال با همدیگر اختلاف داشتند، دست یابد که وحدت فکری و عقیدتی باشد، نه سیاسی و احساساتی که روزی دچار اختلاف شوند و تجربه تلخ گذشته تکرار شود. او عقیده داشت که حزب وحدت مسیر طبیعی خود را پشت سرنگذاشته و به وسیله افراد معدودی که از جو وحدت خواهی و صلح دوستی مردم استفاده می کنند، به وجود آمده است. او از همان زمان پیش بینی نمود که دیر یا زود این تشکیلات از هم خواهد پاشید.
وی در همین حال با توجه به مصالح مردم جهت استحکام بخشیدن حزب وحدت به دعوت هیئت آن پاسخ مثبت داد. از تمام خواست های مشروع خود گذشت و عضویت شورای مرکزی حزب وحدت را پذیرفت. در اولین کنگره حزب وحدت اسلامی در بامیان، ایشان غیاباٌ به عنوان مسئول نیروهای امنیتی حزب در بامیان انتخاب شد.

17ـ پیروزی جهاد و ورود به کابل
هنگامی که جهاد پیروز شد، ایشان از اولین کسانی بود که وارد کابل گردید.
در اولین جلسه رسمی حزب وحدت در شهر کابل، مسئولیت نیروهای امنیتی وحدت در کابل به عهده این شهید گذاشته شد.
حدود چهل روز، وی این وظیفه را به عهده داشت و در دو جنگ اول در کابل حضور داشت.

18ـ بازگشت به مزارشریف
روز 23 سرطان 1371 ایشان همراه جمعی از یارانش عازم زادگاهش مزار شریف شد که مورد استقبال بی نظیر مردم و مسئولین احزاب و شخصیت های نظامی و ملکی شهر مزارشریف قرار گرفت.
استاد شهید مصباح با سعی و تلاش، کارهای فرهنگی، اجتماعی و هماهنگی نیروهای نظامی را شروع نمود. یک مورد از خدمات اجتماعی ایشان، این است که حدود یک هزار و ششصد (۱۶۰۰) جریب زمین را با طرح و نقشه بلدیه(شهرداری) مزارشریف در منطقه دهدادی برای مردم توزیع نمود.
استاد شهید علاوه بر عضویت شورای مرکزی، مدت ۱۰ ماه مسئولیت کمیسیون فرهنگی حزب وحدت در صفحات شمال را نیز به عهده داشت.

19ـ انتخاب به عنوان مسئول شورای فرهنگی حزب وحدت در ولایت بلخ و فعالیت های چشمگیر فرهنگی
در تعیینات اخیر حزب وحدت ایشان مسئولیت ریاست شورای فرهنگی حزب وحدت در ولایت بلخ را عهده دار شد. در رابطه با کارهای فرهنگی و عقیدتی، فعالیت های چشم گیری انجام داد. مدتها ایشان در تلویزیون شهر مزارشریف درس اعتقادی می گفت و در چندین پایگاه فرهنگی شهر از جمله دانشگاه، لیسه باختر و دارالمعلمین، مسائل عقیدتی و اسلامی را تدریس می نمود.

20ـ عدم تحمل پایگاه مردمی شهید مصباح توسط دشمنان ملت و شهادت ناجوانمردانه او
او صاحب نظر بود، خط فکری سالم انقلابی داشت و نمی خواست از اصول اولیه انقلاب عدول شود. با انحراف فکری و خیانت ها همیشه در ستیز بود. هیچگاه حاضر نشد بر سر مناصب و مقام دنیا معامله نموده و به اعتقاد اسلامی و خط فکری مکتبی خود پشت نماید. از همه چیز چشم پوشید، ولی طرفدار پیاده کردن ارزشهای اسلامی در جامعه بود.
به همین جهت بود که دشمنان قسم خورده ملت وجود همچون شخصیتی که پایگاه مردمی و نفوذ قوی در دلهای مبارزین داشت را تحمل نکند و ناجوانمردانه اقدام به از بین بردن این عزیز نمایند. سرانجام در عصر روز 9 دلو 1373 او را هنگام بازگشت به منزل با هفت از تن از یارانشان به شهادت رساندند.

روحشان شاد و راه شان پر رهرو باد.


کد مطلب: 264552

آدرس مطلب :
https://www.avapress.net/fa/article/264552/مغز-متفکر-مبارزه-علیه-ظلم-استبداد-افغانستان-نگاهی-زندگی-نامه-سیاسی-مبارزاتی-شهید-سید-علی-اکبر-مصباح-مزاری

آوا
  https://www.avapress.net