غلامرضا سادات/ با توجه به وضعیت جاری افغانستان، پروسه صلح و مذاکراتی که در جریان است، سفرهای منطقوی مقامات سیاسی حکومت به کشورهای همسایه و منطقه و بویژه سفر رئیس شورای عالی مصالحه ملی به جمهوری اسلامی ایران، در خور توجه بوده و چند نکته در رابطه با آن قابل تأمل است.
یکم: تاریخ و گذشته مشترک افغانستان و ایران
در جهان امروز کمتر دو کشوری را با این حجم از تاریخ و میراث مشترک میتوان یافت که پیونددهندهی مردمان شان باشد. هرچند در سدههای اخیر و بعد از ظهور استعمار و یورش اروپاییها و تعیین مرزهای سیاسی و کشیده شدن آنها، وقایعی نظیر تاریخ حکومت افغانها بر اصفهان و نادر افشار بر قندهار و حاکمیت قاجارها بر هرات برای همیشه از میان رفت، اما تاریخ مشترک برای همیشه بین دو ملت پابرجا باقی ماند. امروز نیز با وجود تاریخ مشترک گذشته، هیچ ادعا و کشمکش مرزی در این زمینه وجود ندارد.
دوم: در زمینهی فرهنگی
افغانستان و ایران در بیشتر زمینهها دارای اشتراکات وسیع فرهنگیاند. همه میدانیم که سنگ بنای مشترکات فرهنگی همواره بر مبنای تاریخ و گذشتهی مشترک استوار است که در ابتدا به آن اشاره شد. بنابراین مردمان هر دو کشور افغانستان و ایران از زبان و آداب و رسوم گرفته تا پیوندهای عمیق دیگر فرهنگی، بصورت گسترده با هم در یک کاروان حضور دارند. البته با وجود تلاشهای زیادی که تحت عناوین مختلف در طول سالهای متمادیِ پیشین و اخیر بر جداسازی فرهنگی دو کشور صورت گرفته و جریان دارد؛ اما باز هم نه قدرت خارجی و نه هم اجنت داخلی نتوانستهاند این پیوند را قطع کنند. در سالهای پسین، از به دریا انداختن کتابهای ارسالی ایران در چند سال پیش در نیمروز گرفته تا بحث جداسازی زبان فارسی و دری و موارد دیگر ضد ارزشهای فرهنگی دو کشور که طومار طولانی دارد، همه ناموفق بودهاند.
سوم: در بحث اقتصادی
جدای از زمینه فرهنگی و تاریخی که بیشتر متکی به تاریخ گذشته و تفکر و ایده استوار است که دارای اهمیت نیز میباشد، اما در زمینه اقتصادی، افغانستان و ایران زمینههای همکاری وسیعی داشته و دارند. در سطوح اقتصادی نقش ایران حداقل در بیست سال گذشته و به عنوان یکی از تأمینکنندگان کالاهای اساسی افغانستان بر همگان هویداست. چنانچه بر اساس دادهها و آمارهای رسمی حداقل سالانه دو میلیارد دالر معامله بازرگانی بین افغانستان و ایران اجرا میشود که با توجه به حجم اقتصاد افغانستان رقم درشت و در خور توجهی است. در عین حال نقش ایران در روند بازسازی افغانستان قابل توجه و مهم است. با وجود چالشهای موجود و تقابل ایران با امریکا و غرب که در سطوح مختلف وجود داشته و دارد، اما کمکهای ایران در این میان یاریرسان افغانستان بوده و از اعمار سرک و پل گرفته تا شفاخانه و کتابخانه را شامل شده است. در عین حال، از دست آوردهای بزرگ اقتصادی دو کشور، همکاری ایران در زمینه ی ترانزیت کالای مورد نیاز افغانستان از راه بندر چابهار در آن کشور از مسایل کلان اقتصادی است که اهمیت حیاتی در آینده اقتصاد افغانستان دارد.
چهارم: مسأله مهاجرین افغانستانی در ایران
در طول چهل سال گذشته موضوع مهاجرین از موارد مهم و در عین حال جنجالی بوده است. حدود چهار ملیون مهاجر بیش از چهل سال است که در ایران زندگی میکنند. هر چند نمیتوان چالشها و مشکلات مهاجرین در تمام زمینههایی که وجود دارد را انکار کرد، اما از طرفی هم حضور چهار ملیون مهاجر در یک بازه زمانی طولانیِ چهل ساله، قطعا برای هر کشوری که میزبان باشد، چالشهای بخصوص خود را دارد، چنانچه امروز در زمینهی مهاجرین در اروپا و سایر کشورها شاهد آن هستیم.
اما نکتهی قابل توجه این است که با وجود مشکلات و نابسامانیهایی که مهاجرین با آن روبرو هستند، در بسیاری از مواقع این مشکلات یا چالشها به شدت بزرگنمایی شده و هر از چند گاهی بر اوضاع سایه افکنده و در مقاطعی به گونهای روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار داده است. هرچند این چالشها هیچگاه نتوانسته اختلال جدی در مناسبات دو کشور ایجاد کند، اما نباید نقش رسانههایی که اهداف مشخصی به آنها سپرده میشود را در دامن زدن به این مسأله و انعکاس مبالغهآمیز مشکلات نادیده گرفت.
پنجم: در زمینهی سیاسی
آنچه در زمینهی سیاسی با توجه به وضعیت حساس کنونی افغانستان مهم و در خور توجه است نقش جمهوری اسلامی ایران میباشد. امروزه افغانستان در یک وضعیت حساس سیاسی قرار دارد؛ حکومت و دولتِ برآمده از یک جنجال و کشمکش بزرگ سیاسی و انتخابات پر از تقلب گذشته و در عین حال جنگ و دوام تنش و از هم گسیختگیهای موجود در کشور، همه جای نگرانی داشته و قابل تأمل است. برای ایران نیز در کنار موارد فوق و مشترکات مهمی که ذکر شد؛ مرز مشترک و طولانی و مساله امنیت از موضوعات مهم میباشد.
در این میان آنچه که بر همهی موضوعات این روزها سایه افکنده، روند گفتگوی صلح و مذاکرات است که در قطر جریان دارد که آینده افغانستان به آن وابسته بوده و در مناسبات افغانستان با دیگر کشورها از جمله ایران نیز مهم و تأثیرگذار است. افغانستان در همکاری کلان و با حمایت و جلب توجه کشورهای منطقه میتواند این نکته را بصورت واضح تبیین کند و به طالبان بفهماند که ادعای حاکمیتِ تمامامارتی را از سر به دور کنند، همچنین میتواند امریکا را نیز مجاب کند که افغانستان دیگر بیشتر از این نمیتواند تمام ارزشهای مردماش را هر طور که امریکا خواست قربانی کرده و هر لحظه که اراده کند به حراج بگذارد! بلکه این حکومت و مردم افغانستان هستند که در مسایل داخلی، تأمین منافع کلان ملی و راه رسیدن به صلح و ثبات و با حفظ تعادل روابط با شرکا و کشورها راه خودشان را بروند و در همکاری مشترک با تمام کشورها از جمله همسایگان بر پایه منافع خود قدم بردارند.
بنابراین با توجه به وضعیت موجود و شواهد و قراین گذشته و دادههای تاریخی و مشترکات وسیعی که در زمینههای مختلف بین افغانستان و ایران وجود دارد؛ برای ایران قطعا یک افغانستانِ با ثبات و با صلح پایدار باید ارجحیت داشته باشد. این میتواند مناسبات دو کشور را در تمام زمینهها بیش از پیش تقویت کند، و فرصتهای سرمایهگذاری بیشتری را در زمینههای مختلف مهیا بسازد. افغانستان نیز با استفاده از فرصتهای در دسترس و در راه رسیدن به صلح و ثبات پایدار و حفظ ارزشهای موجود، در پی جلب همکاریهای منطقوی و همسایگان به آن نایل آید.
ادامه دارد...