تاریخ انتشار :دوشنبه ۳ سنبله ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۲۵
کد مطلب : 217433
توافق صلح امارات و رژیم صهیونیستی: اهمیت، اهداف و پیامدها
سید رضی عمادی/ امارات پس از مصر و اردن به سومین کشور عربی تبدیل شد که روابط رسمی با رژیم صهیونیستی برقرار می‌ کند. در این نوشتار به اهمیت توافق امارات با رژیم صهیونیستی و پیامدهای آن پرداخته می‌شود.
 
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا عصر روز ۲۳ اسد در یک کنفرانس خبری در کاخ سفید از توافق رژیم صهیونیستی و امارات  متحده عربی برای عادی‌سازی کامل روابط خبر داد. این خبر به حدی حائز اهمیت بود که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز نشست کابینه خود را نیمه‌تمام رها کرد. امارات، آمریکا و اسرائیل در بیانیه مشترکی ضمن تائید این خبر اعلام کردند که روابط دوجانبه میان ابوظبی و تل‌آویو به شکل مستقیم و علنی برقرار خواهد شد. با این توافق، امارات ۴۲ سال پس از پیمان کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی و ۲۶ سال پس از پیمان وادی عربه میان اردن و رژیم صهیونیستی، سومین کشور عربی است که با این رژیم توافق صلح امضا می کند. در این نوشتار، ضمن مرور کوتاه روند عادی‌سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی، اهمیت این توافق، بازیگران اجرایی شدن توافق و همچنین پیامدهای آن برای مسئله فلسطین و منطقه غرب آسیا بررسی می‌شود.
 
مرور کوتاه بر روند عادی‌سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی
روابط مخفی میان برخی کشورهای عربی از جمله امارات با رژیم صهیونیستی حتی از دهه ۱۹۹۰ وجود داشته است. نشانه‌های متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد روابط مخفی در سال‌های اخیر به سمت روابط علنی و آشکار و عادی‌سازی روابط حرکت کرد. عادی‌سازی روابط اعراب-رژیم صهیونیستی در واقع سازگاری جهان عرب با اشغال‌گری و پذیرش امتیازات رژیم صهیونیستی در خصوص زمین و جمعیت است. روند عادی‌سازی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی به‌خصوص از جنوری سال ۲۰۱۵ تسریع شده است. «دو محمد» در عربستان و امارت یعنی محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و محمد بن زاید، ولیعهد امارات پیشگام این روند بودند. بااین‌حال، امارات را باید مهندس عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی عنوان کرد. پایگاه اینترنتی کانال دوم تلویزیون رژیم صهیونیستی در می ۲۰۱۶ نوشت: «شمار قابل‌توجهی از سرمایه داران اماراتی در بخش ساخت‌وساز و مسکن حتی در پروژه یهودی سازی قدس شریف هم شرکت دارند.»[۱] «میری رگو»، وزیر ورزش و فرهنگ رژیم صهیونیستی اکتبر ۲۰۱۸ به بهانه اعزام تیم جودوی این رژیم، به ابوظبی پایتخت امارات، سفر کرد. «اسرائیل کاتس»، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی جولای ۲۰۱۹ برای نخستین بار به ابوظبی سفر و با مقامات امارات دیدار و گفت‌وگو کرد.
 
«یوسف العتیبه»، سفیر امارات در واشنگتن ازجمله سه سفیر عربی است که روز ۲۸ جنوری ۲۰۲۰ در مراسم رونمایی از طرح نژادپرستانه معامله قرن توسط دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا حضور داشته است. در همین حال، «یوسف العتیبه»، سفیر امارات در واشنگتن روز ۱۲ جون گذشته در یادداشتی برای روزنامه عبری زبان «یدیعوت آحارونوت» از عادی ‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی حمایت کرد و نوشت: «ابوظبی می ‌تواند دروازه ‌ای باشد که اسرائیل را به منطقه و جهان وصل می ‌کند.» این یادداشت نیز نوعی تابوشکنی توسط امارات بود، چراکه یک مقام رسمی عربی در روزنامه صهیونیستی یادداشت خود را منتشر و رسماً از عادی‎‌سازی روابط با اسرائیل حمایت کرد. علاوه بر این اقدام‌ها، هواپیماهای اماراتی نیز به بهانه ارسال کمک های پزشکی به فلسطین در فرودگاه تل‌آویو به زمین نشستند. نخستین پروازی که انجام شد، بدون هیچ آرمی در فرودگاه تل‌آویو به زمین نشست، اما پرواز دوم در روز ۱۳ جون گذشته با آرم شرکت هواپیمایی الاتحاد امارات روی هواپیما به زمین نشست. نکته مهم این بود که فلسطینی‌ها حاضر به پذیرش این کمک‌ها نشدند، چراکه هدف امارات را کمک به فلسطین نمی‌دانستند، بلکه آن را گامی برای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی می‌دانستند. نشانه دیگر روند عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی، دعوت ابوظبی از این رژیم برای شرکت در نمایشگاه «اکسپو ۲۰۲۰» است که قرار است ۲۰ اکتبر ۲۰۲۰ در دبی برگزار شود و تا ۱۰ آپریل ۲۰۲۱ که مصادف با پنجاهمین سالگرد تأسیس کشور امارات است، ادامه خواهد داشت. وزارت خارجه رژیم صهیونیستی اعلام کرد توافق نامه ای را با امارات برای شرکت در نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۰ دبی امضا کرده است. بنیامین نتانیاهو حضور در این نمایشگاه را یک پیروزی دیپلماتیک برای اسرائیل عنوان کرده بود.[۲]
 
اهمیت توافق
توافق امارات با رژیم صهیونیستی در ابعاد مختلف اهمیت دارد، اما مهم‌ترین بُعد آن اهمیت زمانی توافق است. امارات نخستین کشور عربی نیست که در خصوص عادی سازی روابط با اسرائیل به توافق می رسد، بلکه پیش از این مصر در قالب پیمان کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ و اردن نیز در قالب پیمان وادی عربه در سال ۱۹۹۴ با رژیم صهیونیستی صلح کردند و سفرای اسرائیل در این دو کشور حضور دارند. مصر در شرایطی با رژیم صهیونیستی پیمان صلح امضا کرد که کشورهای عربی در چهار جنگ متوالی از این رژیم شکست خورده بودند و امیدی به تضعیف رژیم صهیونیستی نداشتند. در واقع، صلح مصر، صلح از روی «استیصال و ناامیدی» بود؛ اما امارات در شرایطی با رژیم صهیونیستی توافق صلح امضا کرده و در جهت ایجاد روابط رسمی دیپلماتیک گام بر می‌دارد که نه‌تنها «شکست پذیری» ارتش اسرائیل بلکه آسیب‌ها و ضعف‌های متعدد آن ثابت شده است. اثبات این موضوع نه از سوی ارتش کشورهای عربی بلکه از سوی گروه های مقاومت لبنان و فلسطین انجام شده است.
 
بُعد دیگر اهمیت زمانی این توافق ابوظبی و تل‌آویو، مربوط به شرایط شکننده داخلی سرزمین‌های اشغالی است. رژیم صهیونیستی در بدترین دوران ۷۲ ساله خود قرار دارد. طی یک سال، سرزمین های اشغالی شاهد برگزاری سه انتخابات پارلمانی بود که نهایتاً به تشکیل کابینه شکننده ائتلافی منجر شد و تنها پس از گذشت ۴ ماه، اختلاف‌ها در درون کابینه نتانیاهو شدت پیدا کرده و زمزمه‌های فروپاشی کابینه و برگزاری انتخابات چهارم پارلمانی نیز افزایش یافته است. علاوه بر این، تظاهرات مردم در اعتراض به مشکلات اقتصادی و ناکامی کابینه نتانیاهو در مقابله با شیوع کرونا نیز زمینه‌های برگزاری تظاهرات ضد کابینه و شخص نتانیاهو را فراهم کرد. ده ها هزار نفر بزرگ‌ترین تظاهرات علیه نتانیاهو را برگزار کرده و برکناری وی از نخست‌وزیری را خواستار شدند. بااین‌حال، تقلیل تظاهرات به اعتراض علیه نتانیاهو، نادیده گرفتن واقعیت ها است چراکه مردم در سرزمین های اشغالی نتانیاهو را سمبل ساختار قدرت می دانند.
 
یکی از پیامدهای اصلی این توافق این است که مبنای صلح کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را تغییر داد. تاکنون برخی کشورهای عربی بر مبنای «زمین در برابر صلح» با رژیم صهیونیستی توافق صلح را امضا کرده بودند، اما امارات معادله «صلح در برابر صلح» را جایگزین «زمین در برابر صلح» کرد
 
سومین بعد اهمیت زمانی توافق این است که این توافق روز ۱۳ اگست که «روز مقاومت اسلامی» نام دارد، یعنی سالروز پیروزی مقاومت بر رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ اعلام شد. شکست در جنگ ۳۳ روزه ضمن اینکه مهم‌ترین شکست ارتش رژیم صهیونیستی است و افسانه شکست‌ناپذیری این رژیم را از بین برد، ژئوپلتیک قدرت در منطقه غرب آسیا را نیز تغییر داد و محور مقاومت را به یکی از بازیگران تأثیرگذار و سازنده در منطقه تبدیل کرد. بر این اساس، اعلام توافق رسمی امارات با رژیم صهیونیستی در روز ۱۳ اگست، اقدامی هدفمند و برنامه‌ریزی شده محسوب می شود.
 
چهارمین بُعد اهمیت زمانی توافق امارات با رژیم صهیونیستی این است که این توافق زمانی رسمی شد که کمتر از ۱۰ روز از انفجار مهیب بیروت می‌گذشت. هنوز تحقیقات در خصوص این انفجار ادامه دارد و امکان این‌که چنین انفجاری با مداخله رژیم صهیونیستی انجام شده باشد، وجود دارد. از سوی دیگر، درحالی‌که افکار عمومی نه‌تنها در کشور لبنان بلکه در دیگر کشورهای عربی نیز به لحاظ روانی از انفجار مهیب بیروت تأثیر زیادی پذیرفته و «موشه فیلین»، نماینده سابق کنست و رهبر حزب ملی گرای فلسطین اشغالی از وقوع انفجار مهیب در بیروت ابراز خرسندی کرد و آنرا «نمایش آتش‌بازی دیدنی» توصیف کرد، کشور دیگر عربی یعنی امارات با اعلام توافق برای رسمی کردن روابط با رژیم صهیونیستی، شوکی به افکار عمومی در جهان عرب وارد کرد.
 
پنجمین بُعد اهمیت زمانی این توافق، نزدیک بودن آن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. دونالد ترامپ در پی ناکامی در مقابله با شیوع گسترده کرونا در آمریکا و تأثیر آن بر اقتصاد این کشور، نه‌تنها از پیروزی در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ اطمینان ندارد بلکه حتی اغلب نظرسنجی ها حاکی از شکست ترامپ در مقابل جو بایدن است. بنابراین، رونمایی از توافق امارات با رژیم صهیونیستی کارت مهمی برای ترامپ در انتخابات پیش رو است. درعین‌حال، رونمایی از این توافق در این بازه زمانی به‌صورت هدفمند انجام شده است چراکه در صورت شکست احتمالی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، امکان چنین توافقی نیز کاهش پیدا می کرد.
 
بازیگران توافق
توافق امارات با رژیم صهیونیستی در سایه صحنه گردانی دونالد ترامپ و مشاورانش به‌خصوص جرد کوشنر و دیوید فریدمن رخ داد. ترامپ از سال ۲۰۱۷ که وارد کاخ سفید شد، یکی از مهم‌ترین اولویت های خود را خارج کردن رژیم صهیونیستی از «انزوای منطقه ای» قرار دارد. سرزمین های اشغالی که تحت کنترل اسرائیل قرار دارد بالغ بر ۲۲ هزار کیلومترمربع است، اما این رژیم عمق راهبردی ندارد و مرزهای فعلی آن نیز مورد مناقشه است. رژیم صهیونیستی از طریق توافق های صلح علنی و پنهانی تلاش زیادی انجام داد تا از انزوای منطقه ای خارج شود، اما موفقیت چندانی نداشته است. دونالد ترامپ با آگاهی از دغدغه های امنیتی حکام عرب به‌خصوص محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، محمد بن زاید، ولیعهد امارات و شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه، حاکم بحرین، یکی از شروط تضمین امنیت این افراد و حمایت از آنها در رأس قدرت را عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی قرار داد. شرط اجرایی شدن معامله قرن نیز حمایت کشورهای عربی از این طرح است. اگرچه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در معامله قرن نیامده، اما در «روح» معامله قرن عادی سازی روابط را در پی دارد. بنابراین، دولت آمریکا مهم ترین بازیگر توافق رژیم صهیونیستی و امارات برای ایجاد روابط رسمی دیپلماتیک است.
 
یوسف العتیبه، سفیر امارات در آمریکا، دیگر بازیگر مهم این توافق است. العتیبه با اقدام های خود در روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی «تابوشکنی» کرد. العتیبه ضمن این‌که در مراسم رونمایی از طرح نژادپرستانه معامله قرن در کاخ سفید و در کنار ترامپ و نتانیاهو حضور داشت، روز ۱۲ ژوئن ۲۰۲۰ مقاله ای در روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونت منتشر کرد که در آن از روند عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی خبر داده بود. العتیبه در این مقاله با عنوان «سازش یا الحاق» تأکید کرده بود که طرح الحاق ۳۰ درصد از کرانه باختری به سرزمین های اشغالی، روند عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با جهان عرب را متوقف می‌کند. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) این موضع گیری را «گدایی امارات از اسرائیل» خوانده بود. شبکه ۱۳ رژیم صهیونیستی نیز در گزارشی تأکید کرده بود مقاله «یوسف العتیبه» در روزنامه یدیعوت آحارونوت اهمیت دراماتیک دارد و «به‌زودی به رویدادی مهم در روابط اسرائیل با جهان عرب تبدیل خواهد شد.» "حاییم سابان"، میلیاردر صهیونیست آمریکایی در نوشتن این مقاله به یوسف العتیبه مشورت داده و العتیبه پیش از انتشار مقاله، کاخ سفید را در جریان محتوای آن قرار داده بود.[۳ ]
 
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز یکی دیگر از بازیگران اصلی این توافق محسوب می شود. نتانیاهو با بهره گیری از اعتراض های یک دهه اخیر در جهان عرب و برجسته سازی موقعیت محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران و پیش گرفتن راهبرد ایران هراسی، نقش مهمی در تغییر ماهیت روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و نهایتاً توافق ابوظبی و تل آویو ایفا کرد.
 
پیامدهای توافق
توافق امارات با رژیم صهیونیستی پیامدهایی در دو سطح ملی و منطقه ای خواهد داشت. مهم ترین پیامد این توافق در سطح ملی، «ستانده» طرفین است. رژیم صهیونیستی با این توافق بر شمار کشورهای عربی که با این رژیم توافق صلح امضا کردند، افزود. به عبارتی، رژیم صهیونیستی بیش از گذشته از انزوای منطقه ای خارج می شود، کمااینکه احتمال دارد کشورهایی نظیر بحرین نیز در جهت عادی‌سازی روابط  با رژیم صهیونیستی گام بردارند. در همین راستا، یک منبع اسرائیلی در گفت‌وگو با شبکه ۱۱ تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد بحرین دومین کشور عربی خواهد بود که همانند امارات عادی‌سازی روابط خود را با اسرائیل اعلام خواهد کرد. درعین‌حال، رژیم صهیونیستی می تواند از سرمایه و اقتصاد امارات برای بهبود مشکلات اقتصادی خود بهره گیرد. موضوع دیگر این است که مصر و اردن در شرایطی با رژیم صهیونیستی توافق صلح امضا کردند که هر دو کشور مرز مشترک با سرزمین های اشغالی دارند، اما نه‌تنها امارات هیچ مرز مشترکی با اسرائیل ندارد بلکه فاصله جغرافیایی زیادی با سرزمین های اشغالی دارد. بنابراین، امارات نخستین کشور عربی است که مرز جغرافیایی با رژیم صهیونیستی ندارد، اما با این رژیم توافق صلح امضا کرد و این دستاورد مهمی برای این رژیم است.
 
در مقابل، امارات نه به لحاظ اقتصادی و نه سیاسی به رژیم صهیونیستی نیاز ندارد. بنابراین در مقابل این توافق به لحاظ ملی ستانده ای نداشته است. مصر در قبال توافق کمپ دیوید سالیانه ۳ میلیون دالر از کمک مالی آمریکا بهره مند شده بود. درعین‌حال، یکی از مفاد پیمان های صلح کمپ دیوید و وادی عربه، آزادی زمین اشغال شده توسط رژیم صهیونیستی بود. مصر در کمپ دیوید در مقابل صلح، صحرای سینا را از رژیم صهیونیستی پس گرفت. اردن نیز در وادی عربه بخشی از اراضی اشغالی اردن را پس گرفت. اکنون در قبال توافق امارات با رژیم صهیونیستی حتی یک وجب از اراضی اشغالی آزاد نمی شود و طرح الحاق کرانه باختری به سرزمین های اشغالی نیز کنار گذاشته نشده بلکه تعلیق شده است.[۴] نتانیاهو در این خصوص صریحاً گفت: «به طرح الحاق (کرانه باختری) پایبندیم و هرگز از آن کوتاه نمی‌آییم. ترامپ شهرک‌های اسرائیلی در (کرانه باختری) را به رسمیت شناخته است. من هیچ طرحی را به تعویق نیانداخته‌ام، بلکه ترامپ خواستار تعویق این طرح شد.» حتی «دیوید فریدمن»، سفیر آمریکا در فلسطین اشغالی نیز تأکید کرد که طرح الحاق کرانه باختری لغو نشده، بلکه به طور موقت متوقف شده است. با توجه به این شرایط است که کارشناسان معتقد هستند توافق امارات با رژیم صهیونیستی «صلح در مقابل هیچ» است.
 
یکی دیگر از پیامدها این است که معامله قرن را وارد مرحله دیگری از اجرا کرده است. در واقع، توافق امارات با رژیم صهیونیستی در چارچوب یک موضوع کلان‌تری به نام «معامله قرن» انجام شده است. بر خلاف ادعاهایی که برخی منابع عربی طی ساعات اولیه انتشار خبر این توافق مطرح کردند، معامله قرن نه‌تنها در پی این توافق کنار گذاشته نمی شود بلکه خودِ این توافق در چارچوب این طرح نژادپرستانه آمریکا انجام شد.
 
یکی دیگر از پیامدهای منطقه ای این توافق این است که اگرچه پیش از این نیز فاکتور «فلسطین و عروبیت» در سیاست خارجی برخی کشورهای عربی کمرنگ شده بود، اما این توافق نشان داد این فاکتور کاملاً حذف شده است. توافق امارات با رژیم صهیونیستی در شرایطی انجام شد که پس از رونمایی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا از طرح نژادپرستانه معامله قرن در روز ۲۸ جنوری ۲۰۲۰، جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان روند افزایشی محسوسی داشته است. دولت امارات نه‌تنها از فلسطین در مقابل جنایت های رژیم صهیونیستی حمایت نکرد بلکه به قول "صائب عریقات"، دبیر کمیته اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین، با این توافق به رژیم صهیونیستی در مقابل این جنایت ها پاداش داده است. توافق امارات با رژیم صهیونیستی آزمایشی برای دیگر کشورهای عرب و برای اتحادیه عرب نیز محسوب می شود. کشورهایی نظیر بحرین و عمان رسماً از این توافق حمایت کردند. احتمال محکومیت این توافق توسط اتحادیه عرب نیز ضعیف به نظر می رسد. این واکنش ها نیز نشان می دهد «عروبیت و مسئله فلسطین» جایگاه خود را در سیاست خارجی امارات از دست داده است.
 
یکی دیگر از پیامدهای توافق، افزایش جنایت های رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی ها است. صلح رژیم صهیونیستی با مصر در سال ۱۹۷۸ که در آن قضیه فلسطین نادیده گرفته شد، به توانمند شدن تل‌آویو برای گسترش شهرک‌سازی و یهودی‌سازی منجر شد. اکنون نیز هرگونه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی به معنای تداوم اشغال‌گری، ریشه‌کن کردن قضیه فلسطین، آوارگی فلسطینیان و رها کردن حقوق تاریخی و عدالت است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌[۵] یکی از نشانه های این موضوع این است که هم نتانیاهو و هم دیوید فریدمن رسماً اعلام کردند طرح الحاق ۳۰ درصد کرانه باختری کنار گذاشته نشده است. در همین حال، جنگنده های رژیم صهیونیستی روز ۱۴ اگست یعنی کمتر از یک روز پس از اعلام رسمی توافق با امارات، به حملات خود علیه باریکه غزه ادامه دادند.
 
نتیجه
واقعیت این است که روابط رسمی میان رژیم صهیونیستی و امارات از سال ها قبل وجود داشت و اکنون این روابط صرفاً علنی شده است. بازنده اصلی این علنی شدن روابط امارات با رژیم صهیونیستی نیز دولت امارات و شخص محمد بن زاید، ولیعهدی که در واقع حاکم امارات است، محسوب می شود. واکنش‌های زیادی در خصوص این توافق انجام شد، اما شاید یکی از بهترین واکنش ها را «احمد وزیری»، نویسنده و مترجم مراکشی انجام داد. «احمد وزیری» ضمن این‌که انصراف خود را برای دریافت جایزه شیخ زاید امارات اعلام کرد، در توئیتی نوشت: «آن‌چه امروز اتفاق افتاد این است که امارات به‌عنوان یک ملت عربی با عادی  سازی روابط با رژیم غاصب اسرائیل، مسئله انسان دوستی و عدالت در حق ملت فلسطین را زیر پا گذاشت.» حاکمان امارات نیز باید منتظر روزی باشند که مردم این کشور، روابط رسمی با رژیم صهیونیستی و مداخله این رژیم در امور داخلی امارات را به‌عنوان دلیلی برای تظاهرات ضد دولتی و برکناری حکام خود عنوان کنند.
 
سید رضی عمادی/دکترای روابط بین الملل و پژوهشگر حوزه غرب آسیا
 
منابع
۱ـ خبرگزاری تسنیم، «پرونده عادی­سازی روابط اعراب – تل‌آویو/ نگاهی به روابط ریشه­دار امارات با رژیم صهیونیستی» منتشر شده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۹۹، قابل دسترسی در پیوند زیر:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/01/24/2241650/
2ـ محمدمحسن فایضی،  «اکسپو ۲۰۲۰ دبی؛ دروازه ورود دائمی صهیونیست­ها»، اندیشکده تبیین، منتشر شده در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، قابل دسترسی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/35540
3ـ روزنامه کیهان، «رسانه‌های صهیونیستی فاش کردند: امارات، متحد پنهان اسرائیل برای مقابله با ایران»، منتشر شده در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۹۹،  قابل دسترسی در پیوند زیر:
http://kayhan.ir/fa/news/190636/
4ـ خبرگزاری ایسنا،  «یک کارشناس مسائل فلسطین: صلح امارات با اسراییل خطرناک­تر از صلح “سادات” است/ باید پیام روشنی به امارات داده شود»، منتشر شده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۹۹، قابل دسترسی در پیوند زیر:
https://www.isna.ir/news/99052417360/
5ـ بهمن شمسی ، «طرح راه آهن عربی-صهیونیستی؛ اهداف و پیامدها»، اندیشکده تبیین، منتشر شده در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۹۸،  قابل دسترسی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/33233
 
https://avapress.com/vdchxqnix23nzkd.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما