محمدرضا شجاعی/ سالیان مدیدی است که کشورهای غربی به رهبری آمریکا در ظاهر امر و به حیث دایهی دلسوزتر از مادر برای افغانستان اشک ماتم میریزند، اما شاید بتوان گفت اکنون این اشکها همه یکجا شده و به شکل سیلاب افغانستان را به بحرانی فرو برده که آن سوی آن ناپیدا است و نزدیک است که کشور ما را از حضور در دنیای اقتصادی و سیاسی جهان محو نماید.
اگر در طول بازهای بیست ساله بطور تطبیقی به وضعیت اقتصادی افغانستان و چین نظر بیاندازیم؛ میبینیم که کشور چین تا سال 1990 در وضعیت تعریف ناشده به سر برده ولی از آن سال به بعد در طول بیست سال با تلاشهای مردم خود بدون همکاری دیگر کشورها در سال 2010 غول اقتصادی قارۀ آسیا شده و اینک با شاخ اقتصاد جهانی (آمریکا) رقابت میکند. اما افغانستان از زمان ورود آمریکا و متحدانش در طول بیست سال گذشته نه تنها در مسیر رشد اقتصادی حرکت نکرده است بلکه؛ آمریکا و همکارانش تا هنوز نتوانستهاند چند نفر افراطی و دشمنان امنیت افغانستان را پاک نمایند. لذا اینجا است که درک میشود آمریکا فقط اشک میریزد ولی در باطن به وضعیت افغانستان قاه قاه میخندد.
در طول این سالها شعارهای لیبرالیسم نیز فقط گوش خلایق را کر نموده و همچنان گرگهای غربی از وضعیت ما به نفع خودشان استفاده میکنند. آیا ما همه در کتب خود نمیخوانیم که افغانستان از لحاظ منابع طبیعی یک کشور غنی میباشد، با این وصف چرا ما هنوز و با همکاری بیش از چهل کشور ابرقدرت جهانی در فلاکت و بدبختی زندگی میکنیم؟
آمریکا از همان روزهای ابتدایی که قدوم نحس خود را به خاک افغانستان گذاشت، گلهای نمونۀ افغانستان را یکی پشت سر دیگر شکار کرد و منطقه را بیشتر نا امن نمود. از همان سال های پسا ورود آمریکاییها آنان فکر می کردند که مردم پشتون مخالف حضور آنها در افغانستان اند به همین خاطر در جنوب و شرق کشور شروع به کشتار مردم بی گناه این قوم نمودند اما در این سالهای پسین متوجه شدند که قضیه بر عکس فرضیۀ آنهاست، لذا فرمول را تعویض نموده و بیشتر توجه خویش را به قبائیل شیعه معطوف داشتند. از آنجایی که مردم شیعه از جنگ و ادعای حکومت طالبانیسم مبرا بودند، لذا بطور مستقیم جرأت نتوانستند این قوم را به گلوله ببندند، به همین خاطر برای سرکوب قوم شیعه داعش را در افغانستان تربیت نمودند تا در مساجد و تکایا، محافل عروسی و مراکز آموزشی، تجمعات عمومی و حق خواهی ها جنایات نابخشودنی انجام بدهند که همان هم شد و صدها و هزاران نسل قلم بدست ما را در خاک و خون کشیدند و همچنان این روند ادامه دارد.
چنانچه ملاحظه میگردد آمریکا علاوه بر جنایات نابخشودنی غیر قابل شمارش، پروژههای جنگ نرم را نیز در افغانستان آغاز نموده تا روابط میان کشورهای دوست را برهم بزند و همچنان برای کشمکش های داخلی در افغانستان پروژه هایی را طراحی می نماید تا با اجرای آن بتواند بیشتر از گذشته از وضعیت گِل آلود افعانستان ماهی بگیرد. اینک که پروژهاش ایجاد اختلافات قومی و نژادی است، می خواهد حقوق و درصدی مردم شیعه را در افغانستان کم و ناچیز نشان بدهد.
امریکا در این رابطه اعلام نموده است که در افغانستان فقط ده الی پانزده درصد مردم شیعه سهیم هستند که این محاسبات غیر قابل قبول و دور از واقعیت می باشد. در اینجا سوالی خلق می شود که آیا از بامیان و دایکندی گرفته و از هرات الی مزار شریف و از قندهار و هلمند تا فاریاب و جوزجان نفوس شیعهها فقط ده درصد میباشد؟ نه جناب آمریکا نه! هیج وقت چنین احمقانه قضاوت و سرشماری نکن! با انتحار و انفجارات پی در پی توسط مزدوران خود در مساجد و مراکز آموزشی نتوانستهای مردم با عزت شیعه را آنقدر کم نمائی که بسیار اندک و ناچیز به شمار آوری! جناب آمریکا تلاش نکنید که این بار با جنگ نرم مردم افغانستان را به سر و کلۀ هم بیندازید! حالا دیگر مردم افغانستان بیدار شده و می دانند که اگر آمریکا و متحدانش در طول بیست سال چند نفر طالب و گروه های افراطی را از افغانستان پاک نکردهاند پس هیچوقت نمیخواهند افغانستان به ثبات امنیتی و اقتصادی برسد!
خطاب به وطن پرستان!
سروران گرامی! بدون شک برای اینکه افغانستان از تلۀ فقر و بدبختی رهایی یابد، نیاز به یک فشار قوی می باشد تا افغانستان را از خط فعلی کنده و در راه توسعه و رشد اقتصادی به حرکت در بیاورد. برای این هدف ما نیاز به یک سرمایه گذاری بزرگ بیرونی داریم تا هزاران کارمند را در افغانستان جذب نماید و همچنان راه خوشبختی را به ما نشان بدهد. لذا از آن عده وطن دوستان دوآتشه که آمریکا را خدای توسعه و پیشرفت می دانند تقاضا می کنیم تا بجای سر خم کردن به آمریکا به دنبال یک کشور دوست بگردیم تا دلسوزانه وارد خاک ما شده و به ما کمک نماید تا بتوانیم از این فلاکت و ناهنجاری ها فرار کنیم.
اینکه آمریکا و متحدانش در طول این سالها در افغانستان کوچکترین سرمایهگذاری نکردهاند پس تا ابد نیز این کار را نخواهند کرد؛ بنابراین بهتر است پشت آمریکا را رها کنیم تا به سعادت برسیم. آمریکا اگر برای ما اشک بریزد این اشک ترحم و دلسوزی نیست بلکه اشک شیطنت و دورویی میباشد. دوستان گرامی و وطندوستان محترم! فریب این اشکها را نخورید!