محمدعظیم فکوری/ سالروز پرواز روح بلندآوازهی آزادی و آگاهی و عروج ملکوتی بزرگترین تاریخساز جهان و مدافع مظلومان و مبارز ضد ظالمان که در روز چهاردهم جوزای 1368 آرام و مشتاقانه به سوی معشوقاش پرواز کرد و آسمانی شد؛ برای همهی رهپویان و رهروان خط آزادی و انسانیت و عدالت و کسانی که جهت احیای حقوق محرومان و آزادی بردگان و ستمدیدگان و علیه ستمگران تاریخ بال و پر می زنند، صمیمانه تسلیت و از طرفی تهنیت عرض می دارم. تهنیت به خاطر آنکه که این چنین روح بزرگ در تاریخ درخشید و تابید و شور آزادی ایجاد کرد و حماسهی حیات آفرید.
خمینی بزرگ، با فکر بزرگ و حیاتآفرین و تاریخسازش آسمانی شد و به دیار یار شتافت. اما شور و شعوری که در هنگام عروج ملکوتی خمینی و بعد از آن در سراسر جهان بین پیروان و رهرواناش بلند شد، به کمال وضاحت آشکار ساخت که روح پر تحرک و نورانی خمینی چگونه در دلهای رنجدیدگان و ستمکشیدگان میدرخشد و پرتوافشانی میکند و به خوبی نمایان کرد که خمینی از دل طبقهی مستضعفین و از میان مظلومان و محرومان برخاست و تا آخر زندگیاش با مستضعفین بود و علیه ستمگران و مستکبران پیامبرگونه و دلیرانه و قهرمانانه مبارزه کرد و در طول جبههگیری هایش در برابر نیروهای استکباری جهان، همیشه در کنار مردم بود و از مردم مستضعف و مظلوم و محکوم دفاع نمود و آخر هم از متن مظلومان تاریخ، عروج ملکوتی نمود و آسمانی شد.
خمینی؛ با نبرد فرهنگی و نظامی اش، دژهای آهنین و تحکیم یافته ی جریان ویرانگر استکباری جهان را که در سرتاسر جهان، دستگاه های آزادی ستیز و عدالت کش و پایگاه های وحشتناک ترور و قتل عام مستقر کرده بود، ویران و درهم کوبید و همه ی مراکز استعمار و استحمار و استثمار را باژگون و یا هم لرزاند و جریان های انسان ستیز و بازیگر با ماهیت انسانی وابسته به استکبار را فرو شکستاند و دستگاه های تبلیغاتی حیرت آور که همه چیز را وارونه تفسیر و توجیه می کردند و آبادگر و ویرانگر و خدمت و خیانت و آزادی و بردگی و خادم و ظالم را یکجا در یک ظرف می ریختند و بیرون می انداختند، توسط بزرگ مرد تاریخ حیات و حرکت خاموش و قید زده شد.
خمینی، به همهی توده های مستضعف آموزاند که اگر می خواهید به نظام سلطه پایان ببخشید، بایستی سکوت مرگبار و ننگین را بشکنید و حرکت کنید. ملت مظلوم و محروم و همیشه تحت ستم و سلطه ی ایران، قدرتمندانه برخاست و فریاد آزادی بلند کرد و آنچنان قهرمانانه راه رفت که تا حیات اساسی خویش را از چنگ و قبضه ی دستگاه ستم نگرفت، آرام ننشست و حرکت انسانی و اسلامی و انقلابی را متوقف نکرد. اینجا بود که تاریخ شرق عوض شد و در متن جامعه ی تحت سلطه ی ستمگران، تحول و تغییر بنیادی به وجود آمد.
این تحول بزرگ، با طلوع و ظهور و حرکت خمینی بزرگ، بر شرق و سپس غرب به گردش درآمد و فضای جهانی را نیز درنوردید که بعد از آن، قطب بندی های کمونیسم و لیبرالیسم همچنان فرو ریخت و قدرت دیگر از متن مستضعفین برای نجات مستضعفین شکل گرفت که پدید آورنده ی این تحول و دگرگونی تاریخی، بزرگ مردی از تبار نسل محکوم تاریخ بود.
بنابراین، امروز که سه دهه از عروج ملکوتی امام خمینی می گذرد، از نسل حاکم در جهان و بخصوص نسل ساکن در کشور های اسلامی دعوت می شود تا خط خمینی را به بررسی و بازنگری بکشد و ببیند که این خط چگونه مسیر خود را با موفقیت پیموده است؟
مسیری که انقلاب اسلامی پیموده، مسیر تحول و تغییر است. زیرا این مسیر با تحول آغاز شد. تحولی که با طلوع و ظهور خمینی بزرگ رقم خورد، دمیدن روح حیات بر پیکر مستضعفین زیر ستم مستکبرین بود. هر تحولی به زودی یا بی اثر و ثمر می گردد و یا هم کهنه می شود، اما تحولی که با حرکت امام خمینی رنگ گرفت، همچنان پر رنگ ادامه دارد. نه تنها کهنه نشده و از اثر و ثمر باز نمانده که با قدرت و قوت، تاریخ می سازد. از همین رو، انقلاب اسلامی، انقلاب مستضعفین علیه مستکبرین بود و اینک نیز این جبهه در برابر استکبار قرار دارد و با قدرت مبارزه و مقابله می کند.
جبهه ای که از سوی امام خمینی حمایت می گردید، جبهه ی تازه تأسیس نبود. بلکه خمینی خطی را حامی بود که در آن خط، ابراهیم و اسماعیل و محمد و علی و فاطمه و حسین راه رفته بودند. آن گاه امام خمینی خط ابراهیمی و محمدی را به عنوان راه حیات و نجات مستضعفین برگزید و بازنگری کرد و بروز و تازه برای دمیدن روح حیات به جامعه های نیم جان، تفسیر و تحویل مردم نمود. به همین جهت، خط خمینی، حیات آفرین و نجات دهنده و تاریخ ساز شد.
انقلاب و ایستادگی امام خمینی هم به این دلیل ثمر گرفت و به پیروزی نشست که خط او با آموزه های انسانی و اسلامی مخالف و مغایر نبود. همان طوری که قرآن کتاب نجات مستضعفین است، خمینی نیز مطابق با دستور قرآن و برای نجات مستضعفین شتافت و با هر گونه بن بست و مشکل و مانع مبارزه کرد تا مستضعفین از حیات برخودار گردند و نجات پیدا کنند. نجات مستضعفین از چنگ مستکبرین، سرلوحه ی حرکت خمینی بود. امام برای نجات توده های تحت ستم، دست به کارهای بزرگ از جمله دعوت به وحدت انسانی و اسلامی زد. چون بی وحدت و متشتت، حرکت ضد ظلم پا نمی گیرد و مقتدر نمی شود. با وحدت انسانی و اسلامی که اولویت دعوت اسلام است، می توان جبهه ی مضبوط و مقتدر ساخت و از مستضعفین دفاع نمود.
امروز هم خط خمینی، به عنوان خط حیات بخش و نجات دهنده ی مستضعفین، بر فراز تاریخ می درخشد. اگر کمونیسم پا نگرفت و فرو پاشید و اگر لیبرالیسم صعود نکرد و در حال سقوط است، عامل آن راه اندازی جبهه ی مضبوط و مستحکم مستضعفین علیه مستکبرین می باشد که توسط امام خمینی صورت گرفت. پس نیکوست که خط خمینی که در قرن بیست به راه افتاد و به ثمر نشست و مستدام گردید، همچنان پر قدرت ادامه یابد و سرلوحه ی تمام نمای زندگی سرافرازانهی ملت ها گردد تا در چنین فضایی، مستضعفین به عظمت و قدرت برسند و مستکبرین از ستمگری و ویرانگری دست بردارند.