غلامرضا سادات/ افغانستان و ایران دارای تاریخ طولانی مشترک و روابط عمیق فرهنگی و دینی هستند. گستردگی روابط دو کشور حداقل در چهار دههی گذشته و مشخصا بیست سال اخیر در سطح دولتها بسیار حایز اهمیت است.
ایران در طول این مدت همواره بصورت فعال در زمینههای، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در کنار مردم افغانستان بوده است. حضور ایران از دوران جهاد تا زمینهسازی برای اتحاد احزاب متخاصم شیعی و سالهای مقاومت در برابر طالبان، تا گفتمانهای همپذیری مذهبی بین تشیع و تسنن در دههی هفتاد، و حمایتهای فرهنگی و مالی و سیاسی از نظام پسابُن، در عین پذیرش ملیونها مهاجر افغانستانی؛ همهی اینها غیر قابل کتمان است.
ایران در طول دو دههی گذشته با وجود حضور نظامی و منطقوی امریکا در افغانستان و پیمان نظامی کابل واشنگتن، -که بر خلاف میل و منافع آن کشور است- همواره بر اصل روابط دوجانبه و دوستانه در راستای پیشرفت و انکشاف افغانستان تاکید کرده است.
کمک دهها ملیون دالریِ ایران در بخشهای بازسازی در افغانستان و حمایتهای سیاسی در راستای تحقق و استحکام نظام سیاسی بر هیچ کسی پوشیده نیست.
حالا با توجه به تمام این موارد، عدهای با طرز دید و گرایشات خاصی که دارند، همواره تلاش کردهاند که روابط دوستانهی دو کشور و فعالیتهای مهم ایران را بر عکس و خلاف منافع عامه در افغانستان جلوه داده و از ایران و کارکردهای آن بذر نفرت و انزجار بکارند. البته در روابط متقابل کشوری گاهی تنش نیز وجود دارد، اما آنچه در دو دههی پسین شاهد هستیم کمتر مسألهای توانسته روابط مهم و تاریخی دو کشور را به چالش کشیده و تیره کند.
با این حال، این روزها چالش سیاسی بوجود آمدهی ناشی از انتخابات که جمعیت سیاسی کشور را به دو طیف مهم تقسیم کرد و همچنین بحران سیاسی بوجود آمده نه تنها نگرانی داخلی ایجاد کرده، بلکه کشورهای منطقه و جهان نیز هر کدام نگرانیهایی دارند. در این میان ایران نیز دغدغههای خودش را در این زمینه داشته و دارد.
آنچه مهم بنظر میرسد این است که ایران هیچگاه پالیسی و سیاست نرم و همه جانبهاش را قربانی احساسات نکرده و همواره سیاستی همهجانبه و متکی بر دیپلماسی فعال داشته است. از همین رو در راستای تفاهم و همپذیری در افغانستان نیز بعد از بحران اخیر قدمهایی را برداشت. از نخستین اعلامیه وزارت خارجه آن کشور گرفته، و به تازگی هم نماینده خاص وزارت خارجه آن کشور که آستین بالا زده و برای رسیدن به اجماع سیاسی بین دو تیم پیشتاز انتخاباتی ملاقاتهایی را انجام داده تا بلکه بر چالش سیاسی پیش آمده در افغانستان نقطهی پایان گذاشته شود.
اما ظاهرا افرادی با گرایشات خاص، از این تلاشها چندان راضی به نظر نمیرسند. چرا که آنها انتظار حمایت یکجانبه را داشته و منتظر پیام تبریکی بودند، اما ایران با سیاست دوراندیشی این کار را نکرد.
با این وجود ایران نسبت به پیمان استراتیژیک امنیتی کابل با واشنگتن که دشمن دیرینهی ایران است نگرانی جدی دارد، در عین حال که امریکا بارها با پیمان شکنی و عدول و عبور از پیمانها به منافع کشورهای مخالفش تاخته است. برای ایران در این زمینه تضمین جدی وجود ندارد. همچنین گرایشات یک جانبه افغانستان به رقیبهای منطقوی ایران، نظیر حمایت از عربستان در جنگ یمن، برای ایران رضایتبخش نبوده است.
حالا نیز تلاشهای ایران با توجه به موضع کلان منطقوی و مسأله صلح و جنگ در افغانستان و حضور امریکا و چالش داخلی و ثبات سیاسی و اقتصادی منطقه، جملگی مهم است. به عبارت دیگر حرکت و تلاش ایران در راستای تفاهم سیاسیون و تشکیل حکومت فراگیر با اشتراک طیفهای مختلف، حسابشده دقیق و قابل درک است.
در این روزها فراخوان و تلاش ایران برای حل تنش سیاسی و نزدیکی تیمهای پیشتاز به انعطافپذیری و تشکیل حکومت فراگیر، واکنشهای متفاوت و مختلفی به همراه داشته است. از این میان تعدادی به سیاست جمهوری اسلامی ایران تاخته و ایران را به دوگانگی و حمایت از تیم و دستهای خاص متهم کردهاند. البته نارضایتی این افراد و انتقاد از تلاشهای ایران بیشتر حاصل قضاوتی یکجانبه و دگم است.
این در حالی است که در هنگام اجرای تشریفات در حد یک رئیسجمهور برای مایک پمپئو و با وجود عدم تلاش صادقانهای که با برخورد و تهدید نیز همراه بود و سپس تهدید به قطع کمک یک میلیار دالری، اما هیچ اشکالی به امریکا و رفتار متقابل با این کشور وارد نشد.
بیانصافی سیاسی خواهد بود اگر از تلاش بخش دیپلماتیک کشورِ همسایهای که در سالهای سرد و گرم در کنار مردم و میزبان ملیونها مهاجر بوده و در حقیقت همسایهای برای همه فصول میباشد؛ صرفا بخاطر حضور نیافتن نمایندهشان در مراسم تحلیف ارگ و نفرستادن پیام تبریکی، رنجید و تلاش غیرصادقانۀ امریکا را خوب دانست و تلاش برای تفاهم سیاسی از جانب ایران را ناپسند برشمرد.