سیدحسن مدثر/ مدت کوتاهی از شیوع ویروس کرونا میگذرد و جمعیت زیادی در جهان به آن مبتلا شده و تعدادی نیز به کام مرگ رفتهاند. هرچند عدهای بر این باورند که کُشندگی این ویروس در حد پایین است و قربانیان این مرض را با قربانیان سرماخوردگی و امراض دیگر مقایسه میکنند و تحلیل دارند که کرونا کشندگی زیادی ندارد، اما آنچه واقعیت امر به حساب میرود چیزی فراتر از مرز باورهای تودهی مردم است.
اگر با دقت به این مرحله از روند زندگی انسانی نگاه بیاندازیم، به وضوح مشاهده میکنیم که در مرحلهی گذار و یک جنگ بزرگ بیولوژیکی قرار داریم. جنگی که سرانجام نظام حاکم را دگرگون خواهد نمود و جهانی دیگر با مناسباتی دیگر خلق خواهد کرد.
در شرایطی به سر میبریم که پیچیدگی و سردرگمی مفرط و بحرانهای مختلف و عظیمی دامن جهان را فراگرفته است. اکنون به عینیت و وضوح با نظریهی معروف آنتونی گیدنز که تعبیر لوکوموتیو افسار گسیخته را به کار میبرد روبرو هستیم. گیدنز جهان امروزی را به قطاری تشبیه میکند که با سرعتی بسیار زیاد و باحجم و توانی عظیم به یک سمت در حرکت میباشد، به گونهای که احدی توان کنترل و مدیریت آن را ندارد و نخواهد داشت، این قطار در نهایت یا به سرمنزل مقصود میرسد و یا از پرتگاه روال زندگی انسانی میافتد و به سقوط میانجامد.
جهان امروز در یک تزلزل شکننده و کشنده قرار دارد که هر آن امکان سقوط و یا از دست رفتن لجام آن از کنترل بشر وجود دارد. هر پدیدهای در جهان امروز -بخصوص علم- قدرت و توانایی نامحدودی را در اختیار دارد. هر کسی که از توانایی و مهارت علمیِ بیشتری برخوردار باشد سلاحی بزرگ و ابزاری مهارکننده را به دست خواهد داشت.
شرایط کنونیِ جهان که از یک زاویه، نوع خاصی از جنگها بویژه جنگ علمی و بیولوژیکی در آن جریان دارد، بیانکنندۀ قدرت علم و از سویی نشاندهندۀ عدم توانایی انسان و قدرت نظامی و صنعت در مقابل علم و جنگ بیولوژیک است.
جهان در فازی از قدرت علمی و جنگ جهانی بیولوژیک وارد شده که پیامدهای ناگواری در پی خواهد داشت. همانگونه که از سرعت و گیرندگی و مبتلایان به ویروس کرونا مشاهده میشود، کتله بزرگ انسانی و جمعیت عظیمی درگیر آن خواهند بود و با توجه به سرعت زیاد ابتلا به آن، ترس و وحشت فزایندهای را نیز در بین ممالک مشاهده میکنیم که منجر به انزوا گزینی، حاشیه طلبی و عدم ارتباطات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی شده و خواهد شد. این در حالی است که جهان امروز جهان ارتباطات و تبادلات اقتصادی و شبکهای از روابط کشوریاند. هر کشوری محتاج به کشورهای دیگر است.
این سلاح علمی و بیولوژیکی در روال عادی زندگی اجتماعی تزلزل ایجاد کرده و زندگی اجتماعی و فردی را تغییر جهت میدهد. در اقتصاد مردم خلل وارد خواهد شد. با توجه به این اصل که اقتصاد زیربنای زندگی انسانی را تشکیل میدهد، دگرگونی اقتصادی در واقع تغییرات بنیادین زندگی اجتماعی شمرده میشود و این تغییرات با شروع و شیوع ویروس کرونا یا جنگ جهانی بیولوژیکی آغاز مییابد و پیامدهای بسیار شکننده و بارزتری نسبت به جنگ جهانی اول و دوم خواهد داشت.
ضمن اینکه بی طرفی در خیلی از کشورها در دو جنگ جهانی ملحوظ بود، اما هیچ کشوری در این جنگ مصئون نخواهد ماند و دامن همه کشورها به آن آغشته خواهد شد. روند کنونی تسریع مبتلایان افراد و بررسی رویارویی کشورهایی با تجهیزات بهتر بویژه اتحادیه اروپا، ما را به این نکته میرساند که با وجود آنکه آنان پیشرفتهترین تجهیزات و امکانات لازم را در دست دارند، اما در مقابل این ویروس کوچک دست به دهان ایستادهاند. اتحادیه اروپا نتوانست روال گذشتهشان را حفظ کند، افغانستان که آن امکانات لازم و پیشگیرانه را ندارد، چه خواهد کرد؟
بدون شک اگر توجه لازم و ضروری و در اسرع وقت روی دست گرفته نشود و اقدامات مناسب برای جلوگیری از مصاب شدن به این مرض برداشته نشود، یک فاجعهی عظیم و بزرگ اتفاق خواهد افتاد که تصور آن از اذهان خارج است.
بنابراین انتظار میرود که مردم در شرایط فعلی حفظ همدلی، وحدت، اخوت، اتفاق، برادری، تعاون و همکاری لازم را داشته باشند و مسئولین مرتبط هم تلاشهای بیشتری در رساندن مواد اولیه و ضروریات مهم زندگی را برای شهروندان این کشور به خرج بدهند.