ابوبکر البغدادی در سال ۲۰۱۴ خلافت خودخواندۀ خود را تحت عنوان دولت اسلامی عراق و شام بصورت رسمی اعلان کرد و شعار اصلی خود را تشکیل خلافت اسلامی در سراسر بلاد اسلامی عنوان نمود. گروه داعش به سرکردگی البغدادی از هیچ جنایتی فروگذار نکردند. حالا و بعد از پنج سال نبرد و خونریزی، خلافتی که خون هزاران افراد بیگناه به دست آن به زمین ریخته شد، با کشتهشدن خفتبار رهبرِ خود روبرو شده است.
کشتهشدن این تروریست سفاک دقیقا همانند سناریوی قتل اسامه بنلادن است که در مقطع و زمان خاص و وقتی که آمریکا قرار بود رویکرد و پالیسی جدیدی را در پیش بگیرد اجرایی شد.
امروز افکار عمومی جهان از سیاستهای نفاقافگنانه و تخریبی آمریکا آگاه شده است. منطقۀ غرب آسیا (خاورمیانه) با داشتن بیشترین سطح انرژی آبستن حوادث زیادی بوده و میباشد که توسط استکبار و به خاطر استفاده از منابع انرژی آن و حضور محوری در این منطقه شکل گرفتهاند.
با شروع ناآرامیهای سوریه در سال ۲۰۱۱ به واسطۀ نقش محوری آمریکا، جنگی تمامعیار در این کشور آغاز شد. آمریکا با طرح این شعار که هر گروهی که مقابل دولت سوریه بجنگد از آن حمایت مالی و تسلیحاتی خواهیم کرد، به جنگ داخلی در این کشور دامن زد. بلافاصله گروههای مختلفی از جمله داعش و جبهةالنصره شکل گرفتند.
وقتی داعش در سال ۲۰۱۴ به صورت سیلآسا بسوی شهرهای عراق سرازیر شد و الانبار، موصل و تکریت را تصرف کرد آمریکا نه تنها واکنش جدی و قابل توجهی نداشت که حتی با تبلیغات منفی، برای حضور داعش در عراق زمینهسازی میکرد. اما زمانی که نیروهای عراقی و داوطلبان مردمی تحت عناوین حشد الشعبی و سازمان بدر، با فتوای آیتالله سیستانی ایجاد و پیشروی داعش را مهار کردند، امریکا باز هم با نیرنگی جدید قدم رو به جلو گذاشته و با تأسیس ائتلاف ضد داعش و حملات هوایی پراکنده و نمایشی، تلاش کرد تا خود را در جبهۀ ضد داعش نشان دهد.
حالا بعد از چندین سال، سیاستهای آمریکا در راستای بر اندازی دولت سوریه و بشاراسد شکست قطعی خورده و ناگزیر باید بدون دستآورد از سوریه خارج شود. داعش و گروههای افراطی دیگر نیز با آن همه جنایت سرنوشتی جز مرگ خفتبار در انتظارشان نیست.
آمریکا در یک سناریوی جدید و عوامفریبانه، رهبر داعش را -که خود او را پرورش داده بود- ظاهرا به هلاکت رساند تا در صورت گرفتاریِ وی، ردپایی از افشای هرچه بیشتر سیاستهای هراسافگنانه و تخریبکنندۀ امریکا باقی نماند.
کشته شدن البغدادی در شرایط حساسی صورت گرفته که آمریکا نیروهایش را از سوریه بیرون میکشد. و این تقریبا شبیه همان سناریویی است که آمریکا هنگام خروج نیروهای عملیاتیاش از افغانستان علیه اسامه انجام داد و او را که دیگر به مهرهای سوخته تبدیل شده بود نابود کرد.
آنچه که بوضوح قابل تأمل است این است که گروههای افراطی با عناوین و پسوند و پیشوند اسلامی به نحوی دستپروردۀ آمریکا و غرب هستند. آمریکا طی چند دهۀ اخیر این گروهها را تحت عناوین و پوششهای اسلامی ایجاد کرد تا از یک طرف بتواند به وجهۀ اسلام به عنوان مهمترین مکتب فکری بنیادی و ایدئولوژیک که سریعترین رشد را در جهان داشته و چالش اصلی و اساسی فرا راه مکتب لیبرالیسمِ جهانخوار بوده ضربه بزند و در عین حال چهرۀ اسلام اصلی و واقعی را که شعار و عملش اعتدال، صلح، همزیستی و عدالت در سراسر جهان است، خدشهدار کند.
آمریکا همچنین از سویی با ایجاد و تمویل گروههای خشن و خونریز افراطی جنگهای نیابتی را تحت پوشش دین و مذهب در کشورهای مختلف اسلامی ایجاد میکند تا زمینۀ حضور استعمار برای نفوذ منطقوی و غارت طلای سیاه کشورهای غرب آسیا و عربی فراهم شود.
اکنون ظاهرا رهبر مهمترین گروه تروریستی یک دهۀ اخیر یعنی داعش به هلاکت رسیده و یک جلاد و خونریز دیگر از صفحۀ گیتی محو شده است. اما مطمئنا آمریکا با سیاستهای جهانخواری و سلطهجویانهای که دارد درصدد ترفندی جدید برای گرم نگه داشتن آتش فتنه و جنگ در غرب آسیا خواهد بود.
اما به این پرسشها که دقیقا گام بعدی این فتنه چه خواهد بود و آمریکا گروههای تروریستی را چگونه مدیریت خواهد کرد و سرنوشت بازماندگان داعش و دیگر گروههای دهشتافگن چه خواهد شد، زمان پاسخ خواهد داد.
نویسنده: سیدغلامرضا سادات