رسالت اصلی حضرت زینب (س) پس از واقعهی عاشورا و با جمعآوری اطفال یتیم و زنان مصیبتزده آل رسول آغاز شد. این رسالت با سخنرانیها و افشاگریهای عقیله بنیهاشم دختر بزرگ علی (ع) با همکاری امام زینالعابدین (ع) به اوج بلوغ سیاسی اجتماعی و اثرگزاری خود رسید.
هرچند تصور غالب همیشه این است که مقاومتِ زنان نسبت به مردان در برابر مشکلات کمتر است و این قشر در مواجهه با پیشامدهای ناگوار زودتر میشکنند و روحیه را میبازند، اما پایمردی حضرت زینب (س) در شرایط بسیار حساس و خطرناکِ پس از حادثهی کربلا نشان داد که نیروی ایمان و قدرتِ معنوی، هر انسانی را سرسخت و استوار نگاه میدارد و در این وادی تفاوتی میان زن و مرد نیست.
حادثه کربلا که سراسر تراژدی و مظلومیت است و در آن بهترین فرزندان آدم به صورت فجیع به شهادت میرسند، به راستی هر مرد و زن شجاع و مقاومی را کمر میشکست، اما بر عکس حضرت زینب (س) را مقاومتر و برای مدیریت نهضت جدیدِ فرهنگیسیاسی آمادهتر کرد.
یزید و اطرافیانش که گمان میکردند با کشتن حسین و یارانش و اسارت اهلبیت به همه چیز خاتمه دادهاند، ناگهان با برنامهریزیهای مدبرانهی دختر علی و امام زینالعابدین در مبارزهی فرهنگی مواجه شدند. فرزند نحس معاویه تا قد راست کرد دید با موجی از انتقادها و اعتراضها در سطح جهان اسلام روبرو شده است.
زنان مسلمان امروز باید به وجود حضرت زینب افتخار کنند و کارنامهی این بیبی را سرلوحه زندگی خود قرار دهند تا با پیروی از این اسطورهی دانایی و کیاست زندگی عزتمندانه را تجربه کنند.
دستگاه تبلیغاتی یزید، پس از شهادت حسین و یارانش با تمام قدرت وارد میدان عمل شده بود و تلاش میکرد تا ماهیت انقلاب امام را نیز مسخ کند و با برجسته کردن اصطلاحاتی مانند خارجی و نسبتهای ناروایی مانند شورشگر همه چیز را در کربلا دفن کند، اما حضرت زینب و امام زینالعابدین(ع) در این عرصه با سیاست و تدبیر قویتری وارد عمل شدند و تمام نقشههای حکومت بنیامیه را با بیان حقایق عاشورا نقش بر آب کردند.
دستگاه تبلیغاتی یزید که میخواست نام اهلبیت را تحت عنون خارجی پنهان کند و اسارت خاندان پیامبر را از اذهان مردم بیرون نماید، با یک خطبه حضرت زینب (س) در بازار کوفه که فرمود "الصدقه علینا حرام" تمام رشتهها و بافتههایش پنبه شد و همه دانستند که این اسرا از خاندان اهلبیت هستند.
زنان مسلمانِ امروز باید حداقل این درس را از حضرت زینب (س) بیاموزند که استقامت و پایمردی و زمانشناسی و حرکت مدبّرانه رمز پیروزی حق بر باطل در هر شرایطی است.
پس از حادثه کربلا رسالت بزرگی بدوش حضرت زینب افتاد و آن ادامهدادن نهضت عاشورا بود، چرا که رهبری این حرکت باید بدوش گرفته میشد تا فریاد لبیک یا حسین تا قیام قیامت در سراسر عالم ادامه پیدا کند.
حضرت زینب که شاهد تمام واقعه کربلا از آغاز تا پایان بود و صحنههای دلخراش شهادت برادرش حسین، جوانان بنیهاشم و اصحاب را به چشم دیده بود، طبیعتا باید مانند زنی جوانمرده زانوی غم در بغل میگرفت و گریه میکرد، اما برعکس کوچکترین تزلزلی بر ارادهی این بانوی قهرمان بوجود نیامد و با فکری آرام و تسلط بر خویشتن صحنههای پس از عاشورا را مدیریت کرد. اصلا تصور این صحنه سخت است که یک زن آنهم در لباس اسیری در حالی که هر لحظه احتمال خطر قتل او نیز وجود دارد، بدون ترس و هراس ضمن افشاگری، آمادگی خود را برای ادامهدادن انقلاب امام حسین در برابر ابنزیادی که مست قدرت بود نشان بدهد.
وقتی که پسر زیاد از حضرت زینب سوال میکند در کربلا چه دیدی در جواب میگوید "ما رایت الا جمیلا" در کربلا جز زیبایی چیزی ندیدم، به این معنا که هر آنچه برای خدا باشد زیبا است ولو جاندادن و اسارت خاندان باشد؛ خلاف آنچه تو "ابن زیاد" تصور میکنی.
تمرکز روی هدف، صبر و استقامت و اعتماد به نفس که رمز موفقیت هر انسانی در زندگی میباشد در شیوه مبارزاتی حضرت زینب و امام زین العابیدن (ع) بوضوح دیده میشود و این روش و منش تا دنیا باقیست جانمایهی فکری و عقیدتی برای تمام آزادگان و آزاداندیشان جهان خواهد بود.
صحنهسازیهایی که دستگاه تبلیغاتی بنی امیه کرده بود، عرصه را بر خاندان پیامبر تنگ نموده بود. برگردادن جایگاه اهلبیت در آن شرایط که تقریباً همه علیه خاندان پیامبر بودند کار دشوار و طاقتفرسایی به نظر میرسید و خیلی درایت میخواست که اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را با چند سخنرانی به صورت شگفتآور عوض کرد، اما حضرت زینب (س) و امام زینالعابدین (ع) این کار را انجام دادند و شرایط را کاملاً بر وفق مراد عوض کردند.
حضرت امام زین العابدین (ع) در شهر شام تا قرار گرفتن در پلههای منبر، به عنوان اسیر خارجی در دستگاه یزید مشهور بود، اما زمانی که گفت "انا ابن محمد المصطفی" بر تمام شعلههای باطل یزید آب ریخت و او را با تمام شأن و شوکتش بیچاره و ذلیل ساخت. امام در همان پلههای منبر در حالی که دست و پایش نیز بسته بود سرور و آقای مردم معرفی شد.
نویسنده: سیدهاشم علوی