عاشورا، یک مکتب است. مکتبی که در آن روحیهی بلند انسانی و تفکر اصیل اسلامی متبلور است. این مکتب، پرورشگاه نیروی انسانی است که بر اساس اندیشهی توحیدی ابراهیمی بنیان یافته و جهت ایجاد یک جامعهی آرمانی و تشکیل مجدد جامعهی محمدی و با هدف استقرار جریان ابراهیمی و احیای تفکر اسلامی به وقوع پیوسته است.
در متن قضیهی عاشورا و آنچه که برنامه و خط مشی مکتب حسینی را شکل میبخشد، قرآن است. عامل اصلی حادثهی عاشورا، زیر پا رفتن آموزههای قرآنی و عبور از روش حرکت پیامبر میباشد. در زمانی که همه چیز به قبضهی دستگاه فساد و تباهی قرار بگیرد و برنامهی اسلام و تفکر محمدی تضعیف و به اهانت گرفته شود و از آزادی، عدالت، انسانیت و ارزشهای انسانی حرفی در میان نباشد، آن هنگام به قرآن توهین شده است. این چنین مسایل و شرایطی امام را به صحنه کشاند تا برای احیای مجدد برنامههای محمدی کاری کند. امام به صحنه آمد برای این که اسلام را زنده نماید؛ یا از طریق اصلاحات گسترده و یا هم دست به اقدام مسلحانه بزند و دستگاه فاسد را دگرگون کند.
یکی از مسایل مهم در جریان حرکت امام، مسئلهی وحدت امت اسلامی برای سرنگونی دستگاه حکومتِ از قلمرو خارج شده، میباشد. یعنی در زمان حرکت امام، سران حکومت با راهاندازی تبلیغات گسترده، امام را متهم به شورشگری و اختلافانگیزی نمودند که نه تنها این عامل در آن زمان، مردم را پراکنده کرد بلکه در شرایط امروزی نیز جریان عاشورایی را به ایجاد تفرقه و پراکندگی میان امت اسلامی متهم می کنند.
گر چه طبیعی مینماید هر جریان اصلاحی، سیاسی، فرهنگی و... که به سوی پیشرفت گام بگذارد، مخالفت مخالفان خویش را بر می انگیزد. اما آنچه در حرکت امام و حادثه ی عاشورا بیشتر برجسته است، ایجاد و تحکیم وحدت امت محمدی بر اساس تفکر اصیل اسلامی میباشد. یعنی امام از نخستین روزهای حرکتاش، در مدینه و مکه و سرزمین طَف از یاران خویش دعوت برای وحدت و مبارزه ی متحدانه نمود.
نامه های امام برای مردم کوفه و هدف تشکیل حکومت اسلامی نشان بارز وحدت طلبی امام است. امام خواست از طریق تشکیل حکومت اسلامی، وحدت امت اسلامی را تحکیم ببخشد و تفکر اسلامی را احیا نماید و دست های مزدور تفرقه انداز فساد گستر را از جامعه ی اسلامی کوتاه بسازد.
بی تردید، امام از آغاز تا فرجام قیام، از وحدت و یکپارچگی امت اسلامی سخن گفت و حمایت کرد و همواره مسلمانان را دعوت به وحدت اسلامی در برابر جریان های خودکامهی ضد دینی نمود. یعنی قیام امام، به جهت وحدت امت اسلامی و جلوگیری از پراکندگی و جدایی امت محمدی بود. امام قیام کرد به خاطر این که مسلمانان با هم و به صورت برادر دینی (انما المؤمنون اخوه) از اسلام دفاع نمایند و در مقابل دستگاه تکتاز بنی امیه قرار بگیرند و به مبارزه بپردازند.
قیام امام جهت وحدت امت اسلامی در برابر دستگاه اموی استبداد پیشه و هر دستگاهی که نظم جامعه را بهم می ریخت و سد راه حیات مسلمانان و ستمدیدگان میشد، بود و پیام انقلاب کربلا نیز در همه ی اعصار و قرن ها، پیام وحدتگستر و اختلاف ستیز می باشد.
پیام انقلاب کربلا، الگوی حیات وحدت امت اسلامی است. امت اسلامی با توجه به معنای واقعی پیام قیام امام حسین، در هر زمان و مکانی باید در برابر حرکت های استکباری و استحماری دست وحدت بدهند و علیه ستم سالاران مبارزه کنند و اجازه ندهند که جریان های اختلاف انگیز از اسلام و امت اسلامی سوء استفاده نمایند.
شرایط امروزی مستلزم تلاش و مبارزه جهت احیای اندیشه ی اصیل اسلامی است. احیای تفکر اسلامی بدون وحدت و همبستگی دینی امت اسلامی امکان پذیر نیست. وحدت امت اسلامی و تبلور مسلمانان به عنوان امت واحد، زمینه ی پیروزی اسلام را فراهم و در احیای تفکر دینی یاری خواهد رساند. سربلندی و شکوه مسلمانان، در وحدت و یکپارچگی است. وحدت باید وحدت دینی باشد. اسلام در پرتو وحدت دینی امت اسلامی، زنده می شود.
عاشورا، مرکز و پایگاه حرکت های دینی اسلامی آزادیبخش استکبارستیز در سراسر جهان و در هر عصر و شرایطی می باشد که در این راه جز اندیشه ی انسانی و اسلامی، دیگر هیچ نمایی از جلوه های رفتار بشر، عامل تجمع و به حرکت درآوردن جبهه های مبارز ضد ستم و استبداد نبوده و نخواهد بود. در عاشورا، تنها تفکر اسلامی عامل جهش های استکبارستیز عدالت گستر است.
شعار امام حسین در کربلا، عزت طلبی بود. از عزت دفاع کرد و مقابل ذلت (هیهات من الذله) ایستاد. آزادی، عدالت، وحدت و... شاخصه های بارز مردم عزتمند است. پیام امام برای نسل های آینده نیز عزت طلبی و ذلت ستیزی است. تمام نسل های بعد از انقلاب کربلا مخاطب پیام امام هستند. نسل قرن 21 نیز به عنوان مخاطب پیام انقلاب شکوهمند ابراهیمیوار طَف است.
بنابراین، ما که به عنوان نسلی از نسل های مخاطب پیام انقلاب کربلا هستیم، از برنامه و خط مشی کربلا درس زندگی بگیریم و برای تحکیم آزاد اندیشی و آزاد زیستی و وحدت دینی امت اسلامی به تفکر عاشورا مراجعه کنیم. زیرا پیام عاشورا، پیام آزادی و وحدت امت اسلامی است. عاشورائیان باید جهت احیای خط مشی مکتب سرخ عاشورا که ادامه ی خط حرکت محمدی است، با هم و در کنار هم مقابل ستم و استبداد و دستگاه های خیانت و جنایت و جریان های انحرافی و ارتجاعی زمان بایستند و مبارزه کنند و نگذارند آتش دستگاه جرم و جنایت بیش از این شعله بکشند و حیات تفکر عاشورایی را متأثر بسازند و از حرکت باز دارند.
عاشورا، تفکر حیات و حرکت است. پس پیروان عاشورا نیز باید حیات داشته باشند. حیات عاشورائیان تنها در سایه ی وحدت و همبستگی دینی قابل بازتاب و درخشش می باشد. تابش تفکر اسلامی و احیای برنامه های عاشورایی نیازمند اتحاد امت اسلامی است تا با حرکت متحدانه، از دین و برنامه های دینی پاسداری به عمل آیند که این وظیفه ی اصلی مسلمانان می باشند.
اتحاد و همبستگی امت اسلامی در مقابل ظلم و ستم و جبهه های استکبار و جهت برپایی نظم عزت آور ذلت ستیز آزادیخواه و مستقل؛ تنها شعار اساسی انقلاب کربلا و پیام جهانی نبرد طف است که در سراسر جهان و در تمام عرصه ها و عصرها بازتاب داشته و به عنوان برنامه ی عملی پیروان مکتب حسینی در شرق و غرب و در میان سیاه و سفید مطرح بوده و تطبیق می شدند و هیچ گاه مرز مذهبی و قومی و زبانی و سمتی سد راه ترویج پیام جهانی انقلاب کربلا نشد بلکه همه ی آزاد منشان و عدالت خواهان تاریخ از اطراف و اکناف جهان پیرو و انعکاس دهنده ی برنامه عاشورا بودند و تا پایان تاریخ زندگی بشر در کره خاکی، تشعشع و متبلور خواهد ماند.
این است که عاشورا، پیام وحدت امت اسلامی در طول تاریخ بوده و بعد از این نیز همچنان خواهد بود.
نویسنده: محمد عظیم فکوری