عمرانخان، نخستوزیر پاکستان در اظهارات تازهای گفته است که افغانستان دیگر عمق استراتژیک پاکستان نیست.
عمران خان که در موسسه صلح وابسته به وزارت خارجه آمریکا سخنرانی میکرد، گفته است که او و ارتش پاکستان در این مساله همنظر هستند و باور دارند که باید در رابطه با آوردن صلح در افغانستان کمک کنند. آقای خان همچنین گفته است که طالبان باید در انتخابات شرکت داده شوند و او هم حاضر است با رهبران طالبان صحبت کند. سخنان عمران خان به جز مطرح کردن این مساله که افغانستان دیگر عمق استراتژیک پاکستان نیست، نکته تازهای نداشت.
البته بحث عدم دخالت پاکستان در امور افغانستان پیش از این هم مطرح شده بود. وزیر خارجه پاکستان نیز چند روز پیش در نشستی که با حضور تعدادی از سیاستمداران افغان در اسلامآباد پایتخت پاکستان برگزار شد، گفته بود که افغانستان عمق استراتژیک پاکستان نیست. بحث حضور طالبان در انتخابات در افغانستان مسالهای است که بارها از سوی دولتمداران افغان مطرح شده است. هم حامد کرزی و هم اشرف غنی در دوران حکمروایی خود بارها از طالبان خواستند که بدون هیچ واهمهای در انتخابات شرکت کنند و نفوذ خود را در افکار عمومی مردم محک بزنند. اما طالبان هیچگاه به این درخواست لبیک نگفتند.
مشکل اصلی طالبان، عدم محبوبیت در نزد افکارعمومی نیست. طالبان در کل با مقوله انتخابات مشکل دارند. آنان نظام انتخاباتی را نمیپذیرند زیرا پیرو نظام خلافتی هستند که در آن خلیفه یا امیرالمومنین تنظیمکننده همه مسائل است. بههمین دلیل هم در صورت شکلگیری توافق صلح یکی از اصلهایی که طالبان در قدم اول مطرح خواهند کرد، تغییر قانون اساسی است.
با اینکه رهبران سیاسی افغانستان، نظام فعلی موجود در افغانستان را خط قرمز برای گفتگوهای صلح میخوانند، ولی احتمال اینکه برای رسیدن به یک توافق فراگیر بسیاری از دستاوردهای ۱۸ سال اخیر را قربانی کنند، وجود دارد.
بههمین دلیل به نظر میرسد اظهارات عمران خان در مورد گفتگو با رهبری طالبان برای شرکت در انتخابات، بیشتر سوژه رسانهای باشد تا دیدگاه واقعی سیاست خارجی عمران خان. اما دم خروس را باور کنیم یا قسم همسایه را.
مطرح کردن بحث عدم مداخله در امور افغانستان و بیرون شدن افغانستان از عمق استراتژیک پاکستان به نظر میرسد یک دروغ دیپلماتیک پاکستانیها باشد که همیشه میگویند. بررسیهای امنیتی و اطلاعاتی نشان داد که حمله تروریستی هفته گذشته در ولایت قندهار، در خاک پاکستان طراحی شده بود. حتی بیشترین حملات انتحاری که با هجوم تروریستها همراه است، به طور یقین در پاکستان و با حمایت اطلاعاتی این کشور تنظیم میشود. زیرا پیچیدگی شیوه حمله، انتخاب اهداف برای حمله و پیدا کردن نقاط ضعف هدف مورد حمله، همه و همه نشان میدهد که در پس این حملات مغز متفکر قدرتمندی حضور دارد که به خوبی از نقاط ضعف و قوت اماکن مهم که تحت کنترل شدید امنیتی قرار دارند، آگاه است.
البته این احتمال که حکومتهای پاکستان زیاد به فکر تنشآفرینی در افغانستان نباشند وجود دارد. پاکستان دارد به سختی تاوان یک عمر حمایت تروریستها در خاک این کشور را پرداخت میکند. اقتصاد این کشور به صورت شدیدی دچار رکود شده است. قرضهای بینالمللیاش نجومی شدهاند و در افکار عمومی جهانی به عنوان کشور تروریستپرور مشهور شده است.
مسلما حکومتهای پاکستان دوست نداشتند و ندارند که چنین تاوان پر هزینهای به خاطر افغانستان بپردازند. اما این ارتش پاکستان است که بیشتر روی عمق استراتژیک پاکستان در افغانستان تاکید دارد.
سیاست پاکستان در قبال افغانستان، هند محور است و به همین دلیل پاکستان به جز حکومتی دستنشانده و قهقرایی که به شدت تحت کنترل پاکستان باشد، به حکومتهای دیگر نمیتواند اعتماد کند. تا زمانی که هند و پاکستان به یک توافق درازمدت و رابطه دیپلماتیک دوستانه از سر صدق نرسند، به نظر نمیرسد پاکستان دست از سر افغانستان بردارد. شواهد نشان میدهد که عمران خان بیشتر به خاطر بیرون رفتن از زیر فشارهای بینالمللی در مورد سیاست این کشور در قبال افغانستان، آن گفتهها را بیان کرده و به جملات خارج شده از دهانش اعتقاد قلبی ندارد.
نویسنده: سیدمرتضی احمدی