گاهی مرز میان حق و باطل آنقدر باریک شده و با هم امتزاج مییابند و بهگونهای در هم تنیده میشوند که تشخیصشان از یکدیگر بسیار دشوار میگردد. در برخی از موقعیتها حق و باطل چنان مختلط میگردند که باطل حقنمایی کرده و لباس حق بر تن میکند، در چنین شرایطی بصیرت نافذی لازم است تا بتواند با دقت تام و تمام، حق را از باطل جدا نماید و فریب جلوهها و جذابیتهای ظاهری باطل را نخورد، از این رو باید بطور جدی مراقب بود تا مردم در انتخاب و تشخیص حق و باطل دچار اشتباه نشوند.
دشمنشناسی یکی از ضروریات جدی و مهم جامعه و مردم ماست، چرا که به منظور آگاهییافتن از چگونگی اتخاذ واکنشهای مناسب و تصمیمگیریهای لازم در برابر دشمنان، باید ابتدا آنان را شناخت و به اهداف و نیاتشان واقف بود. بایستی کید و مکرها، تاکتیکها و نقاط ضعف و قوت آنان مورد بازشناسی مستمر و دقتهای علمی قرار گیرد، چرا که شناخت دشمنان و راههای مبارزه با آنها، مقدمهی امنیت اجتماعی و خنثینمودن توطئههای آنان خواهدبود، بنابراین بصیرتافزایی در شرایط کنونی از اهم وظایف همهی دغدغهمندان است.
بدون تردید، بصیرت در همهی عرصهها الزامی و ضروریست اما باید توجه داشت که برخی شرایط و موقعیتها به دلیل ویژگیهای خاصشان بصیرت بیشتری را میطلبند.
خصوصیت چنین موقعیتهایی این است که مرز بین حق و باطل در آنها آنقدر باریک میشود که حق و باطل با هم امتزاج مییابند و بهگونهای درهم تنیده میشوند که تشخیص حق از باطل بسیار دشوار میگردد، گاهی حق و باطل چنان مختلط میگردند که باطل حقنمایی کرده و لباس حق بر تن میکند، در چنین شرایطی بصیرت نافذی لازم است تا بتواند با دقت تام و تمام، حق را از باطل جدا نماید و فریب جلوهها و جذابیتهای ظاهری باطل را نخورد، از این رو باید بطور جدی مراقب بود تا مردم در انتخاب و تشخیص حق و باطل دچار اشتباه نشوند.
واضح و روشن است که امروز دشمنان، با چهرههای گوناگون ظاهر میشوند و با روشها و توطئههای مختلفی عمل میکنند. باید سطح هوشیاری، آگاهی و بصیرت اجتماعی آنچنان ارتقاء یابد تا مردم بتوانند با حفظ وحدت، اتحاد و یکپارچگی، دشمنان را با هر شعار، لباس و هر چهرهای به راحتی بشناسند و برای هر مقطع زمانی اسباب و وسایل مقابلهی متناسب با آن زمان را به کار گیرند.
امروز مواجهه با استکبار، قیام در مقابل انحرافات، مبارزه علمی و عملی و تعلیم و تربیت جوانان در جهت پاسداری از اهداف و آرمانهای الهی، پيشرفتهای علمی توأم با اقتدار و کسب بصیرت و شناخت از دسیسههای دشمنان از اولویتهای راهبردی در عرصه عملکردهای اجتماعی و مبارزه با نقشههای قدرتهای مستکبر و سلطهطلب میباشد.
بنابراین لازم است به عوامل اقتدار ملی نیز توجه جدی داشت، مهمترین عوامل اقتدار ملی در جامعه ما، ایمان راسخ به وحدانیت پروردگار، اعتقادات دینی، روحیه اخوت و برادری، حیا و عفت عمومی، ارزشهای جهاد و مقاومت، اهداف مقدس شهداء، روحیه استقلالطلبی و آزادیخواهی است، امروز دشمنان بطور جدی میخواهند این عوامل را کمرنگ، تضعیف و نهایتا از بین ببرند. از این رو همواره برای ضربهزدن به عوامل اقتدار ملی، در کمیناند، چون فهمیدهاند که در غیر اینصورت شکست خواهند خورد و به اهداف شومشان نخواهند رسید.
امروز وظیفهی ملّت و مردم ما، مبارزه در جهت روشنگری اقشار مختلف جامعه است. البته در این رابطه وظیفه علما، فرهنگیان، روشنفکران و همهی تحصیل کردههاست که با آگاهیبخشی دقیق و بموقع، حقایق جهان اسلام و دشمنیهای بیوقفه و بیپایان استکبار جهانی را برای تودهها و اقشار مختلف مردم بیان کنند. بدون تردید بخاطر ضعفهای فاحش تبلیغی در جامعه ما، عدهای دچار انحرافات و گمراهی شده و از آموزههای درخشان و الهی دین فاصله گرفتهاند.
بنابراین، بصیرت بسیار مهم است. نقش نخبگان و خواص تنها بصیرتافزایی در خودشان نیست، بلکه الزامی و ضروری است که بعنوان یک وظیفهی مقدس، بصیرت را در دیگران به وجود آورند. اما متأسفانه برخی از نخبگان خودشان نیز دچار بیبصیرتیهستند. بگونهای موضع میگیرند و تبلیغ میکنند که کاملا به نفع جبهه باطل تمام میشود. این دسته از خواص انسانهای بدی نیستند، اما بیبصیرتند و در مسیر اهداف دشمنان قرار گرفتهاند.
عدهای دیگر با بیبصیرتی و به خیال اینکه برای اسلام کار میکنند آسایش و آرامش را از مسلمانان گرفته و به جای دشمن، با مسلمانان میجنگند.
گروههای تکفیری، چون معرفت درست الهی و بصیرت دینی ندارند، وظایف دشمن را به عهده گرفتهاند، بین مسلمانها اختلاف ایجاد میکنند و خواسته یا ناخواسته آب به آسیاب دشمن میریزند، چون جزئی از طرحها و نقشههای دشمن میباشند.
و نکته دیگر اینکه اساساً ماهیت تشکیلات جبههی باطل اقتضاء میکند که برای نابودی اسلام انقلابی از هیچ توطئه و تلاشی فروگذار نکنند، چون با محققشدن اهداف اسلام ناب محمدی (ص) تمام سیاستها و منافع جبهه کفر در معرض نابودی و در آستانه سقوط قرار میگیرد و به طور حتم، تقویت محورهای مقاومت، نابودی دشمنان اسلام را بهدنبال خواهد داشت.
بدون تردید یکی از بزرگترین خطراتی که سرنوشت هر جامعه و ملتی را تهدید میکند این است که از دشمنشناسی ضعیفی برخوردار باشند، و یا دشمنانشان را نشناسند، از اهداف و نیات دشمنان بیاطلاع باشند، و بدترین وضعیت این است که دشمنانشان را دوست بدانند، در نتیجهی چنین غفلت و بخوابرفتگی، باید همواره یوغ استبداد و استعمار دشمنان را در ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی به دوش بکشند.
نکته مهم دیگر در موضوع دشمنشناسی این است که فرهنگ غرب و اروپا، فرهنگ مبتذل و مهندسیشده برای توسعه و گسترش فساد، در ابعاد مختلف و گوناگون است، فرهنگ دشمنی و بغض با ارزشها، کرامتها و فضيلتهای انسانی است.
برای مبارزه مستمر و پیگیر با تهاجم فرهنگی غرب و نفوذ آن بين اقشار مختلف مردم و جامعه بهخصوص جوانان تحصیلکرده، بايد فرهنگ و سبک زندگی قرآنی بهعنوان عالیترین و درخشانترین روش بصیرتافزایی در جامعه ترويج شود.
لزوما باید به سمت ارتقاء سواد قرآنی در سطوح گسترده رفت و اقدامات جدی صورت گیرد و از علاقهمندیهای شدید مردم و دیگر ظرفيتها و پتانسيلهای موجود، برای رسيدن به کمال مطلوب در اين حوزه بهرهگیری شود؛ چون تنها راه نجات جامعه و ملت ما از کید و مکرهای خصمانهی دشمنان خبیث و اشغالگر، و پيروزی بر آنان، حفظ ارتباط عمیق با خداوند متعال، توكل به الطاف و عنایات پروردگار، انس واقعی با آیات وحی، نترسيدن از قدرت پوشالی و ظاهری دشمنان خدا و حمايت و حراست همهجانبه از ارزشهای جهاد و مقاومت است.
نویسنده: سیدمحمد هاشمی راستی