چکیده
جنگ واژه و مفهومی است که همواره زندگی بشر را در طول تاریخ تحت تاثیر قرار داده است. اسلام هم به عنوان یک دین و نظام کامل، رویکرد خاصی به پدیده جنگ داشته و سعی کرده جنگ را برای دفاع از دین الهی، مسلمانان و ملل مظلوم غیرمسلمان که مورد ظلم و تعدی قرار گرفتهاند، تجویز نماید. در حقوق اسلامی، صلح حالت اصلی است و از جنگ در حالات اضطرای برای دفع خطر خارجی و رهانیدن انسانها از بند اسارت استفاده میشود. در این مقاله ما به دنبال فهم و چگونگی جنگ در تفکر اسلامی هستیم. سوال اصلی مقاله این است: چه تعریفی از جنگ در منظومه فکری اسلام و جود داشته و در چه مواردی مورد استفاده قرار میگیرد؟ برای اینکه سوال اصلی ما به شکل بهتری تبیین گردد، سوالاتی فرعی مطرح شده است، مانند اهداف جنگ و انواع جنگ در اسلام چگونه میباشد. فرضیه ما این است که در اسلام، صلح اصل بوده و جنگ در حالت اضطراری مطرح میشود.
مقدمه
جنگ واژهای است که از بدو پیدایش انسان و در مرحله زندگی اجتماعی انسانها در روابط انسانها جا باز میکند و به عنوان یک رابطه اجتماعی در جامعه عرض اندام مینماید. جنگ در ابتدا به شکل انتقام شخصی متبلور میشود و سپس در جنگهای قبیلهای نمایان میگردد تا اینکه بعد از شکلگیری دولت ـ ملتها، جنگها وجهه ملی میگیرند.
در قرون معاصر بیشترین جنگها میان کشور های غربی صورت پذیرفته که مهمترین آن همان جنگهای صد ساله مذهبی و دو جنگ بزرگ جهانی است که میلیونها انسان را به کام مرگ کشانید و جوامع اسلامی را برای سالیان متمادی در قهقرا قرار داد. عامل اساسی این تلفات بزرگ انسانی منطق صرف مادی آن است که جز بدبختی برای بشر، هدیهای دیگری به ارمغان نیاورد؛ در حالی که جنگ تحت عنوان جهاد در تفکر اسلامی مبتنی بر وحی الهی بوده و برای رشد بشر مقرر شده است؛ چون هدف آن دفاع از حریت، آزادی و گسستن زنجیرهای بردگی و استکبار است. در این مقاله به تعریف جنگ، اهداف، انواع و ساز و کار آن در تفکر دینی پرداخته شده و با درنظرداشت حوصله زمان و محدویت منابع، تحقیق سامان یافته است.
جنگ
واژه جنگ اگرچه ظاهری زشت و دهشتآور دارد، ولی در مواردی دارای بار ارزشی مثبت میشود و هالهای از تقدس به خود میگیرد، چرا که در مواردی حیات انسان و هر موجود دیگری از طریق جنگ با عوامل مخرب طبیعی یا انسانی دوام مییابد. تاریخ زندگی بشر نشاندهنده جنگهای بیشمار است. این جنگها از انتقام خصوصی آغاز شده تا جنگهای قبیلهای و بعدها، جنگها میان دولتها، و اوج این برخوردها در جنگهای جهانی اول و دوم، نشاندهنده کاربرد آن در سطح وسیع است.
جنگها همیشه دو جناح را در خود داشته است؛ یک جناح مهاجم که طرف مقابل آن جناح مدافع بوده است. هدف طرفهای مهاجم توسعهطلبی و ثروتاندوزی بوده و خواست طرف مقابل، دفاع از ارزشها و بقای خویش. جنگ به اقدامات دولتها اطلاق میگردد که در آن نیروی نظامی سازمان یافته و مشخصی با به کارگیری جنگافزارهای مرگبار علیه نیروهای مسلح یک یا چند کشور به کار گرفته میشود، و از آن به عنوان ابزار به دست آوردن منافع استفاده میکنند. به همین جهت، قوانین و امور مربوط به آن، ذهن بشر را در ادوار مختلف تاریخ، به خود مشغول داشته است.
در این میان، اسلام که دین جامعی است و برای تمامی شئون فردی و اجتماعی، پاسخی فراخور حال او دارد، به طور کامل و دقیق به این مساله پرداخته است.(ضیایی بیگدلی، اسلام و حقوق بین الملل، 1393)
در اسلام زمانی به زور متوصل شدن جایز است که استفاده از زور جنبه دفاعی داشته باشد، که اسلام از آن به عنوان جنگ مقدس یاد کرده و عنوان جهاد را به آن داده است. جنگ و جهاد دو مفهوم متفاوت است و کلمه جنگ را نمیتوان برای جهاد به کار برد. در خصوص رابطه آن دو، این اصل همواره در نظرگرفته شده که هر جنگی، جهاد نیست، و جهاد، هر جنگی نیست.
در قرآن کلمه جهاد 35 بار ذکر شده است، درحالی که کلمه حرب که به معنی جنگ است، صرف 4 بار آمده است. بر این مبنا جنگها به خاطر کسب ثروت، منفعت و غنیمت به راه انداخته میشود، در حالی که جهاد برای صیانت از جان، مال و عزت انسانها به کار میرود؛ پس نباید جنگ و جهاد را با هم مساوی دانسته، منطق جهاد در اسلام را در حد منطق جنگ تنزل دهیم. شاخصه جهاد رهایی بخشیدن انسانها از قیود اسارت است، در حالی که جنگها برای به اسارت کشیدن به راه انداخته میشوند(رستمی نسب، ابراهیمی، 1394). در تفکر اسلامی اصل بر صلح است و جنگ استثنا لحاظ شده است. در اسلام تنها جنگی مشروعیت دارد که منطبق با جهاد باشد، و هرگونه توجیهی از جنگ، غیر از جهاد مورد پزیرش نیست.
جهاد
جهاد در منظومه فکری اسلام دارای دو مفهوم عام و خاص است که در اینجا به توضیح آنها میپردازیم.
مفهوم عام جهاد: هر نوع مبارزه در راه خدا را جهاد گویند؛ مانند جهاد با نفس، صبر در راه خدا و غیره.
مفهوم خاص جهاد: جنگ مقدس یا جنگ به خاطر دین و در راه حق و دفاع از آزادیهای والای اسلامی و یا در یک تعریف دیگر: کارزار با دشمنان و به کار گرفتن حداکثر توان و نیرو، چه زبانی و چه عملی جهت گسترش پرتو اسلام برای تحقق اهداف حقطلبانه و عدالتخواهانه اسلام(رستمی نسب، ابراهیمی، 1394).
بنابراین شمشیر گرفتن زمانی جواز پیدا میکند که به خاطر دفاع از جان، مال مسلمانان و یا هم دفاع از مستضعفین جهان، همچنان دفاع از احکام خداوند و ارزشهای اسلامی باشد. جهاد به عنوان ابزاری برای حفظ مسلمانان در مقابل ظلم تعبیه شده و به عنوان جنگی مشروع، به منظور دفاع از مذهب، نظم عمومی و جلوگیری از تجاوز و بیعدالتی توسعه یافته است. جهاد همیشه خصوصیت جنگ نگهدارنده، دفاعی، تأدیبی و بازدارنده را داشته است و هرگز به عنوان یک اقدام متجاوزانه تلقی نشده است. جهاد از فعل جاهد و از نظر لغوی به معنی ستیزه و جنگ افراطی و شدید است و در اصطلاح حقوقی، به عنوان جنگ و مبارزه در راه خدا با همه ابزارها از جمله بیان، جان و مال تعریف شده است.(مطهری، 1366، ص 15)
جنگ واژه و مفهومی است که همواره زندگی بشر را در طول تاریخ تحت تاثیر قرار داده است. اسلام هم به عنوان یک دین و نظام کامل، رویکرد خاصی به پدیده جنگ داشته و سعی کرده جنگ را برای دفاع از دین الهی، مسلمانان و ملل مظلوم غیرمسلمان که مورد ظلم و تعدی قرار گرفتهاند، تجویز نماید. در حقوق اسلامی، صلح حالت اصلی است و از جنگ در حالات اضطرای برای دفع خطر خارجی و رهانیدن انسانها از بند اسارت استفاده میشود. در این مقاله ما به دنبال فهم و چگونگی جنگ در تفکر اسلامی هستیم. سوال اصلی مقاله این است: چه تعریفی از جنگ در منظومه فکری اسلام و جود داشته و در چه مواردی مورد استفاده قرار میگیرد؟ برای اینکه سوال اصلی ما به شکل بهتری تبیین گردد، سوالاتی فرعی مطرح شده است، مانند اهداف جنگ و انواع جنگ در اسلام چگونه میباشد. فرضیه ما این است که در اسلام، صلح اصل بوده و جنگ در حالت اضطراری مطرح میشود.
مقدمه
جنگ واژهای است که از بدو پیدایش انسان و در مرحله زندگی اجتماعی انسانها در روابط انسانها جا باز میکند و به عنوان یک رابطه اجتماعی در جامعه عرض اندام مینماید. جنگ در ابتدا به شکل انتقام شخصی متبلور میشود و سپس در جنگهای قبیلهای نمایان میگردد تا اینکه بعد از شکلگیری دولت ـ ملتها، جنگها وجهه ملی میگیرند.
در قرون معاصر بیشترین جنگها میان کشور های غربی صورت پذیرفته که مهمترین آن همان جنگهای صد ساله مذهبی و دو جنگ بزرگ جهانی است که میلیونها انسان را به کام مرگ کشانید و جوامع اسلامی را برای سالیان متمادی در قهقرا قرار داد. عامل اساسی این تلفات بزرگ انسانی منطق صرف مادی آن است که جز بدبختی برای بشر، هدیهای دیگری به ارمغان نیاورد؛ در حالی که جنگ تحت عنوان جهاد در تفکر اسلامی مبتنی بر وحی الهی بوده و برای رشد بشر مقرر شده است؛ چون هدف آن دفاع از حریت، آزادی و گسستن زنجیرهای بردگی و استکبار است. در این مقاله به تعریف جنگ، اهداف، انواع و ساز و کار آن در تفکر دینی پرداخته شده و با درنظرداشت حوصله زمان و محدویت منابع، تحقیق سامان یافته است.
جنگ
واژه جنگ اگرچه ظاهری زشت و دهشتآور دارد، ولی در مواردی دارای بار ارزشی مثبت میشود و هالهای از تقدس به خود میگیرد، چرا که در مواردی حیات انسان و هر موجود دیگری از طریق جنگ با عوامل مخرب طبیعی یا انسانی دوام مییابد. تاریخ زندگی بشر نشاندهنده جنگهای بیشمار است. این جنگها از انتقام خصوصی آغاز شده تا جنگهای قبیلهای و بعدها، جنگها میان دولتها، و اوج این برخوردها در جنگهای جهانی اول و دوم، نشاندهنده کاربرد آن در سطح وسیع است.
جنگها همیشه دو جناح را در خود داشته است؛ یک جناح مهاجم که طرف مقابل آن جناح مدافع بوده است. هدف طرفهای مهاجم توسعهطلبی و ثروتاندوزی بوده و خواست طرف مقابل، دفاع از ارزشها و بقای خویش. جنگ به اقدامات دولتها اطلاق میگردد که در آن نیروی نظامی سازمان یافته و مشخصی با به کارگیری جنگافزارهای مرگبار علیه نیروهای مسلح یک یا چند کشور به کار گرفته میشود، و از آن به عنوان ابزار به دست آوردن منافع استفاده میکنند. به همین جهت، قوانین و امور مربوط به آن، ذهن بشر را در ادوار مختلف تاریخ، به خود مشغول داشته است.
در این میان، اسلام که دین جامعی است و برای تمامی شئون فردی و اجتماعی، پاسخی فراخور حال او دارد، به طور کامل و دقیق به این مساله پرداخته است.(ضیایی بیگدلی، اسلام و حقوق بین الملل، 1393)
در اسلام زمانی به زور متوصل شدن جایز است که استفاده از زور جنبه دفاعی داشته باشد، که اسلام از آن به عنوان جنگ مقدس یاد کرده و عنوان جهاد را به آن داده است. جنگ و جهاد دو مفهوم متفاوت است و کلمه جنگ را نمیتوان برای جهاد به کار برد. در خصوص رابطه آن دو، این اصل همواره در نظرگرفته شده که هر جنگی، جهاد نیست، و جهاد، هر جنگی نیست.
در قرآن کلمه جهاد 35 بار ذکر شده است، درحالی که کلمه حرب که به معنی جنگ است، صرف 4 بار آمده است. بر این مبنا جنگها به خاطر کسب ثروت، منفعت و غنیمت به راه انداخته میشود، در حالی که جهاد برای صیانت از جان، مال و عزت انسانها به کار میرود؛ پس نباید جنگ و جهاد را با هم مساوی دانسته، منطق جهاد در اسلام را در حد منطق جنگ تنزل دهیم. شاخصه جهاد رهایی بخشیدن انسانها از قیود اسارت است، در حالی که جنگها برای به اسارت کشیدن به راه انداخته میشوند(رستمی نسب، ابراهیمی، 1394). در تفکر اسلامی اصل بر صلح است و جنگ استثنا لحاظ شده است. در اسلام تنها جنگی مشروعیت دارد که منطبق با جهاد باشد، و هرگونه توجیهی از جنگ، غیر از جهاد مورد پزیرش نیست.
جهاد
جهاد در منظومه فکری اسلام دارای دو مفهوم عام و خاص است که در اینجا به توضیح آنها میپردازیم.
مفهوم عام جهاد: هر نوع مبارزه در راه خدا را جهاد گویند؛ مانند جهاد با نفس، صبر در راه خدا و غیره.
مفهوم خاص جهاد: جنگ مقدس یا جنگ به خاطر دین و در راه حق و دفاع از آزادیهای والای اسلامی و یا در یک تعریف دیگر: کارزار با دشمنان و به کار گرفتن حداکثر توان و نیرو، چه زبانی و چه عملی جهت گسترش پرتو اسلام برای تحقق اهداف حقطلبانه و عدالتخواهانه اسلام(رستمی نسب، ابراهیمی، 1394).
بنابراین شمشیر گرفتن زمانی جواز پیدا میکند که به خاطر دفاع از جان، مال مسلمانان و یا هم دفاع از مستضعفین جهان، همچنان دفاع از احکام خداوند و ارزشهای اسلامی باشد. جهاد به عنوان ابزاری برای حفظ مسلمانان در مقابل ظلم تعبیه شده و به عنوان جنگی مشروع، به منظور دفاع از مذهب، نظم عمومی و جلوگیری از تجاوز و بیعدالتی توسعه یافته است. جهاد همیشه خصوصیت جنگ نگهدارنده، دفاعی، تأدیبی و بازدارنده را داشته است و هرگز به عنوان یک اقدام متجاوزانه تلقی نشده است. جهاد از فعل جاهد و از نظر لغوی به معنی ستیزه و جنگ افراطی و شدید است و در اصطلاح حقوقی، به عنوان جنگ و مبارزه در راه خدا با همه ابزارها از جمله بیان، جان و مال تعریف شده است.(مطهری، 1366، ص 15)
عوامل جنگ در اسلام
• یکی از عوامل توسل به جهاد در تفکر دینی، همان گسترش ساحه اعمال حاکمیت الهی و تطبیق احکام الهی بر همه مردم است و آیت ذیل دال بر این مدعا است: قاتِلوا الذینَ لا یؤمنونَ باللهِ ولا بالیومِ الاخِر؛ یعنی با آنانی که به خدا و قیامت و به هیچ دین حق ایمان ندارند، بجنگید و یا هم آیت دیگر قرآن کریم که میفرماید: و قاتلوهم حتی لا تکون فتنة و یکون الدین لله؛ با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد در زمین نماند.
• جهاد در اسلام بعد دفاعی داشته و برای دفاع از نوامیس اسلامی علیه دشمنان تجویز شده است: قاتِلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم؛ با آنهایی که با شما میجنگند، جهاد کنید.
• عامل دیگری که استفاده از جهاد را موجه میسازد، دفاع از مستضعفین است. همانگونه که قرآن تصریح میسازد: ومالکم لا تقاتلون فی سبیل الله المستضعفین من الرجال و النساء والولدان؛ خداوند در این آیه میفرماید که چرا در راه خدا و مردم بیچاره از مردها، زنان و بچهها که تحت شکنجه قرار گرفتهاند، نمیجنگید. بنابراین یکی دیگر از فلسفههای جهاد یا جنگ مقدس، همان دستگیری و حمایت از مستضعفان است. بر مبنای آیه فوق، رسالت مسلمانان این است که برای رفع ظلم از جوامع، چه اسلامی و چه غیراسلامی، سعی و تلاش کنند که در صورت لزوم استفاده از شمشیر و به راهاندازی جنگ مقدس، مشروعیت مییابد.(مطهری،1366،ص24)
اهداف جنگ در اسلام
هدف جنگ در اسلام جدا از اهداف عالیه دین اسلام نیست، اما میتوانیم آن را در این دو جمله خلاصه کرد؛
1. گسترش و ترویج شریعت اسلام تا مرحله جهانشمولی و برقراری صلح جهانی.
2. از میان برداشتن شرکها، چپاولها، بنیادگراییها و جهالتها از سراسر جهان. "عباده بن صامت"، سفیر رسولالله(ص) در جواب سوال "خسرو" که پرسید چرا با امپراطوری اراده نبرد کردهاید، جواب داد: "سپاه مسلمانان برای آزادکردن ستمدیدگان آمده است". ما از این پاسخ به هدف جهاد در اسلام که همان گسستن تمام زنجیرهای استبداد، خودکامگی، بندگی و آزاد شدن از همه قید و بندهایی است که به وسیله انسانهای ظالم برای محصور کردن انسانهای دیگر کشیده شده است.
3. آزمایش مومنان: خداوند مومنان را با جهاد در راه خود میآزماید، تا آنانی که بر دشواریهای اوامر الهی شکیبا اند، مشخص شود. خداوند در این آیه بیان میکند که "و لنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلوا اخبارکم"(محمد، 31)؛ و قطعا شما را میآزمایم تا از میان شما کسانی را که در راه خدا جهاد میکنند و بر دشواریهای اوامر الهی شکیبا اند، مشخص کنیم.
4. رفع فتنه: خداوند از مومنان میخواهد که با کافران بجنگند تا فتنهای برجا نماند و دین(حاکمیت) یکسره از آن خداوند باشد؛ وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین کله لله(انفال: 39)
5. عدم تسلط باطل بر حق: خداوند در قرآن هرگونه تسلط کافرین بر مؤمنین را مردود میداند: "ولن یجعلالله للکافرین علیالمؤمنین سبیلا"(نسا: 141)؛ و خدا هرگز هیچ راه سلطهای به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است.
6. عزت اسلام: یکی از آثار جنگ نشان دادن عزت اسلام است؛ چنانکه حضرت علی(ع) فرود: "والجهاد عزا للاسلام"
7. ایجاد روحیه فعالیت: خداوند توان و قدرت 20 مجاهد شکیبا را برابر با 200 کافرپیشه میداند و 100 تن از مجاهدان شکیبا را بر هزار تن از کفرپیشگان پیروز میداند: "ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مائتین و ان یکن منکم........."(انفال:65)(برزنونی،1379، ص 30)
نویسنده: سید مصطفی احمدی
• یکی از عوامل توسل به جهاد در تفکر دینی، همان گسترش ساحه اعمال حاکمیت الهی و تطبیق احکام الهی بر همه مردم است و آیت ذیل دال بر این مدعا است: قاتِلوا الذینَ لا یؤمنونَ باللهِ ولا بالیومِ الاخِر؛ یعنی با آنانی که به خدا و قیامت و به هیچ دین حق ایمان ندارند، بجنگید و یا هم آیت دیگر قرآن کریم که میفرماید: و قاتلوهم حتی لا تکون فتنة و یکون الدین لله؛ با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد در زمین نماند.
• جهاد در اسلام بعد دفاعی داشته و برای دفاع از نوامیس اسلامی علیه دشمنان تجویز شده است: قاتِلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم؛ با آنهایی که با شما میجنگند، جهاد کنید.
• عامل دیگری که استفاده از جهاد را موجه میسازد، دفاع از مستضعفین است. همانگونه که قرآن تصریح میسازد: ومالکم لا تقاتلون فی سبیل الله المستضعفین من الرجال و النساء والولدان؛ خداوند در این آیه میفرماید که چرا در راه خدا و مردم بیچاره از مردها، زنان و بچهها که تحت شکنجه قرار گرفتهاند، نمیجنگید. بنابراین یکی دیگر از فلسفههای جهاد یا جنگ مقدس، همان دستگیری و حمایت از مستضعفان است. بر مبنای آیه فوق، رسالت مسلمانان این است که برای رفع ظلم از جوامع، چه اسلامی و چه غیراسلامی، سعی و تلاش کنند که در صورت لزوم استفاده از شمشیر و به راهاندازی جنگ مقدس، مشروعیت مییابد.(مطهری،1366،ص24)
اهداف جنگ در اسلام
هدف جنگ در اسلام جدا از اهداف عالیه دین اسلام نیست، اما میتوانیم آن را در این دو جمله خلاصه کرد؛
1. گسترش و ترویج شریعت اسلام تا مرحله جهانشمولی و برقراری صلح جهانی.
2. از میان برداشتن شرکها، چپاولها، بنیادگراییها و جهالتها از سراسر جهان. "عباده بن صامت"، سفیر رسولالله(ص) در جواب سوال "خسرو" که پرسید چرا با امپراطوری اراده نبرد کردهاید، جواب داد: "سپاه مسلمانان برای آزادکردن ستمدیدگان آمده است". ما از این پاسخ به هدف جهاد در اسلام که همان گسستن تمام زنجیرهای استبداد، خودکامگی، بندگی و آزاد شدن از همه قید و بندهایی است که به وسیله انسانهای ظالم برای محصور کردن انسانهای دیگر کشیده شده است.
3. آزمایش مومنان: خداوند مومنان را با جهاد در راه خود میآزماید، تا آنانی که بر دشواریهای اوامر الهی شکیبا اند، مشخص شود. خداوند در این آیه بیان میکند که "و لنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلوا اخبارکم"(محمد، 31)؛ و قطعا شما را میآزمایم تا از میان شما کسانی را که در راه خدا جهاد میکنند و بر دشواریهای اوامر الهی شکیبا اند، مشخص کنیم.
4. رفع فتنه: خداوند از مومنان میخواهد که با کافران بجنگند تا فتنهای برجا نماند و دین(حاکمیت) یکسره از آن خداوند باشد؛ وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین کله لله(انفال: 39)
5. عدم تسلط باطل بر حق: خداوند در قرآن هرگونه تسلط کافرین بر مؤمنین را مردود میداند: "ولن یجعلالله للکافرین علیالمؤمنین سبیلا"(نسا: 141)؛ و خدا هرگز هیچ راه سلطهای به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است.
6. عزت اسلام: یکی از آثار جنگ نشان دادن عزت اسلام است؛ چنانکه حضرت علی(ع) فرود: "والجهاد عزا للاسلام"
7. ایجاد روحیه فعالیت: خداوند توان و قدرت 20 مجاهد شکیبا را برابر با 200 کافرپیشه میداند و 100 تن از مجاهدان شکیبا را بر هزار تن از کفرپیشگان پیروز میداند: "ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مائتین و ان یکن منکم........."(انفال:65)(برزنونی،1379، ص 30)
نویسنده: سید مصطفی احمدی