در چنین روز با برکتی از سال مشهور به عامالفیل، آن نور حی سرمدی، آن شمس هدایت و عبد خدا، نور چشم آمنه و عبدالله، پیامبر نورانی اسلام، حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله، گام بر عرصهی این گیتی گذاشت و اهالی نیکطینت ارض و سماء را شادمان و خیال شیاطین و بدطینتان را آشفته و پایههای کاخهای سلاطین طاغوت را به لرزه انداخت. همچنین بنابر نظر مشهور تاریخنویسان، در همین روزِ پر میمنت از سال 83 هجری قمری، جعفربن محمد، عزیز دل زهرا و علی، آیینهی ایمان و یقین، علمدار مبارزهی با جهل و خرافه و بدعت، صادق آل احمد علیهالسلام، در مدینه منوره متولد گشت.
روز ولادت سراسر نور پیامبر اسلام (ص) از نظر مشهور شیعیان، هفدهم ربیعالاول و از نظر مشهور اهل سنت دوازدهم ربیعالاول است. فاصلهی بین این دو روز، به عنوان هفته وحدت امت اسلامی نامگذاری شده است.
پیامبر در شهر مکه متولد شدند. منابع تاریخی، رخدادهایی را در شب میلاد حضرت محمد ص نقل کردهاند که به ارهاصات یا هشدارها مشهور شده است. برخی از این رخدادها عبارتند از: لرزیدن طاق کسرا و سقوط ۱۴ کنگرهی آن، خاموش شدن آتش در آتشکده فارس پس از هزار سال، خشکیدن دریاچهی ساوه و همچنین خواب عجیب موبدان و پادشاه ساسانی.
برخی از ابعاد شخصیتی پیامبر اسلام در نهجالبلاغه:
حضرت امام علی علیهالسلام درباره دودمان پاک نبی گرامی اسلام بیاناتی دارد و از آن جمله میفرماید:
فاستودعهم فی افضل مستودع و اقرهم فی خیر مستقر، تناسختهم کرائم الاصلاب الی مطهرات الارحام. کلما مضی منهم سلف قام منهم بدین الله خلف حتی افضت کرامة الله سبحانه و تعالی الی محمد(ص) فاخرجه من افضل المعاون منبتا و اعز الارومات مغرساً من الشجرة التی صدح منها انبیاءه و انتجب منها امناءه. عترته خیر العتر و اسرته خیر الاسر و شجرته خیر الشجر (1)
خداوند نطفهی پاک پیامبران را در بهترین جایگاه به ودیعت نهاد و در بهترین مکانها آنها را مستقر ساخت، صلب کریم پدران آنان را به رَحِم پاک مادران منتقل نمود. هرگاه یکی از آنان بدرود حیات میگفت، دیگری بعد از او برای پیشبرد دین خدا به پای خاست. تا اینکه این منصب بزرگ نبوت از جانب خداوند ـ سبحانه و تعالی ـ به محمد(ص) رسید. او را از بهترین اصلها و مکانها که با ارزشترین روییدنیها از آن به دست میآید استخراج کرد و نهال وجود او را در اصیلترین و عزیزترین سرزمینها غرس کرد و شاخههای هستی او را از همان درختی که پیامبران را از آن آفرید به وجود آورد. از همان شجرهای که امینان درگاه خود را از آن برگزید. فرزندانش بهترین فرزنداناند و خاندانش بهترین خاندان و دودمانش بهترین دودماناند.
امام علی علیهالسلام درباره تربیت ویژه نبی گرامی اسلام از دوران کودکی میفرماید:
لقد قرن الله به صلی الله علیه و آله من لدن ان کان عظیماً اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره (2)
از همان زمان که رسول خدا (ص) را از شیر گرفتند، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خویش را مأمور ساخت تا شب و روز، وی را به راههای بزرگواری و درستی و اخلاق نیکو سوق دهد.
امام علی علیهالسلام دربارهی لزوم پیروی و تأسی به نبی گرامی اسلام صل الله علیه و آله در نهجالبلاغه تأکیدات فراوانی دارند و از جمله میفرمایند:
و لقد کان فی رسول الله کاف لک فی الاسوة. فتأس بنبیک الاطیبالاطهر فان فیه اسوة لمن تأسی و عزاة لمن تعزی واحب العباد الی الله المتأسی بنبیه والمقتص لأثره (3)
و حقیقتاً مقتدا قرار دادن رسول اکرم برای تو کافی است. از پیامبری که پاکیزهترین و پاکترین مردم است پیروی کن، زیرا راه و رسمش سرمشق و الگویی است برای هر کسی که تأسی جوید و انتسابی است عالی برای هر کس که بخواهد منتسب گردد، و محبوبترین بندگان خداوند کسی است که از پیامبرش سرمشق گیرد و قدم جای قدم او گذارد.
حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام
امام جعفر صادق در هفدهم ربیعالاول سال 83 هجری قمری در مدینه منوره متولد گردید. کنیه ایشان ابو عبدالله و لقبشان صادق میباشد. پدر ارجمند آن حضرت امام باقر و مادرش ام فروه است. لقب آن حضرت، «صادق» بود و کسی از ایشان جز سخن حق نشنیده بود. امام صادق (ع) ۱۲ سال در کنار جد بزرگوارش، امام زین العابدین (ع) و ۱۹ سال بعد از رحلت آن حضرت با پدر گرامیاش امام محمد باقر (ع) به سر برد و بعد از رحلت ایشان مدت ۳۴ سال امامت مسلمانان را عهده دار بود.
امام جعفر صادق علیه السلام از نظر علم و فضل سرآمد روزگار خود به شمار میآمد، چنان چه مالک بن انس از شاگردان ایشان و پیشوای مذهب مالکی، درباره آن حضرت گفته است: «در فضیلت و دانش و عبادت و پارسایی، هیچ دیدهای چون جعفر بن محمّد را ندیده و هیچ گوشی توصیف او را نشنیده و بر هیچ قلبی خطور نکرده است، او بسیار سخی، خوش برخورد و پر فایده بود». همچنین هنگامی که از ابوحنیفه درباره فقیهترین کسی که دیده، پرسش شد گفت: «فقیهترین کسی که دیده ام جعفر بن محمّد بوده است.»
...................................................
1- نهجالبلاغه، خطبه 94
2- همان، خطبه 192
3- همان، خطبه 160