این گروه برای تحریم ساختن مسجد بر قبور اولیا الهی به چند حدیث استدلال کرده که ابتدا حدیث را نقل میکنم و بعد استدلال آنها را پاسخ خواهم گفت.
1ـ مسلم در صحیح خود، کتاب الجنائز ج 2، ص 111، و نسائی در کتاب الجنائز خود ج 2، ص 871، این حدیث را نقل کرده است. متن حدیث از این قرار است: «وقتی حسن بن علی "علیه السلام" درگذشت، همسر او (خیمهای) بر قبر او زد و پس از یک سال برداشت، شنیدند که شخصی داد میزد، آیا آنچه را که گم کرده بودند، پیدا کردند، دیگری پاسخ داد: نه، ناامید شدند و تغییر وضع دادند».
2ـ حدیث دوم «خداوند یهود و نصاری را از رحمت خود دور کند، زیرا قبرهای پیامبران خود را مسجد اتخاذ کردهاند، (عایشه) گفت: اگر بیم این نبود که قبر پیامبر مسجد گردد، مسلمانان قبر او را آشکار میکردند(و دور او حائلی قرار نمیدادند)، جز این که بیم آن دارم که قبر او مسجد شود...»
3ـ «رسول خدا "صلیالله علیه و آله" زنانی را که قبور را زیارت میکنند و کسانی که آنها را مسجد اتخاذ کرده، چراغ روشن میکنند، لعن کرده است».
«ابن تیمیه» که پایهگذار این نوع عقاید است، و «محمد بن عبدالوهاب» که پیوسته از نیمخورده او بهره میگیرد، احادیث یاد شده را چنین تفسیر میکند که؛ «هرگز جایز نیست روی قبر مرد صالح و یا جوار آن، مسجد ساخته شود». باز ابن تیمیه در زیارة القبور، ص 106 مینویسد: «علمای ما گفته که هرگز جایز نیست بر روی قبر مسجدی بنا کرد».
اکنون باید به متن حدیث دقت کرده و مفاد صحیح آنرا به دست آورد، و نباید از یک اصل اساسی چشمپوشی نمود، و آن، اینکه همانطور که آیه قران را با آیه دیگر میتوان تفسیر و ابهامزدایی کرد، یک روایت را نیز میتوان با روایت دیگر تفسیر و روشن ساخت.
گروهی وهابی به ظاهر یک حدیث چسپیده و از آن چنین برداشت کردهاند و هر نوع مسجدسازی بر روی قبور اولیا و یا جوار آنان را حرام و ممنوع میدانند، در حالیکه اگر آنان همه احادیث را با هم بررسی میکردند، میتوانستند به هدف رسول خدا(ص) از این لعن، پی ببرند.
ما باید ابتدا نسبت به هدف روایت شناخت پیدا کنیم، و اینکه پبامبر(ص) یهود و نصاری را لعن کرده، باید نحوه عمل آنان را در کنار قبور پیامبران را بدانیم؛ زیرا پیامبر(ص)، ما را از عملی که آنان انجام میدادند، بازمیدارد. اگر حدود کار آنان برایمان روشن شود، محدوده حرمت در اسلام نیز مشخص خواهد شد.
در روایات قراینی وجود دارد که گواهی میدهد مردم قبور پیامبران را قبله خود قرار داده و از توجه به قبله واقعی، سر باز میزدند. بلکه بالاتر، در کنار قبور پیامبران، به جای اینکه خداوند را بپرستند، پیامبران خود را میپرستیدند و یا آنان را در عبادت، شریک خداوند قرار میدادند.
اگر مفاد احادیث، این باشد که قبور آنان را قبله خود اتخاذ نکنیم(و یا آنان را با خدا شریک در عبادت نکنیم)، هرگز نمیتوان با این احادیث بر تحریم مسجدسازی بر روی قبور اولیا و یا جوار صالحان و پاکان استدلال کرد؛ زیرا زائرین آنان نه قبر را قبلۀ خود قرار میدهند و نه آنان را میپرستند، و در حال نماز رو به کعبه میایستند و هدفشان از ساختن مسجد در جوار اولیا، تبرک از مکان آنهاست.
قرینهها در روایات
بسیاری از شارحان صحیح بخاری و مسلم، حدیث لعن یهود و نصاری توسط پیامبر(ص) را اینگونه تفسیر و معنا کرده و همچنین قسطلانی در «ارشاد الساری» میگوید: یهود و نصاری برای احیای خاطره گذشتگانشان، صورتهای صالحان خود را در کنار قبرهایشان نصب میکردند و در کنار قبر آنان، خدا را میپرستیدند، ولی اخلاف و جانشینان آنان، تحت تأثیر وسوسههای شیطانی قرار گرفته و در کنار قبور آنان، صورتها را پرستش میکردند.(ارشاد الساری فی شرح صحیح البخاری، و ابن حجر در فتح الباری، ج3، ص 2088)
بیضاوی نیز در تفسیرش اینگونه نقل میکند: «از آنجا که یهود و نصاری قبور پیامبران خود را برای تعظیم، قبله برگزیده و هنگام نماز، به آن توجه مینمودند، قبور آنان موقعیت بت پیدا میکرد، از این جهت مسلمانان از این کار ممنوع گردیدند، اما اگر کسی در جوار قبر مرد صالحی، به عنوان تبرک مسجدی بسازد، نه برای پرستش آنان و نه به خاطر توجه به آن در موقع نماز، هرگز مشمول این اخبار نخواهد بود».
گردآورنده: سید اسدالله حسینی