آب مرکبی است که ۶۷ حصه جهان را پوشانده است. از جمله این آب سه فیصد آن شیرین است که دو فیصد آن در قطبهاست و تنها یک فیصد آن در دسترس بشر دارد.
کانادا، چین، کلمبیا، پرو، برزیل، روسیه، ایالات متحده آمریکا، اندونزی و هند کشورهایی هستند که ۶۰ فیصد آب شیرین را بهخود تخصیص داده اند. متباقی ۸۰ کشور به قلت آب مبتلا هستند. روزانه بشر بخشی از آب شیرین را زهری مملو از مرکبات کیمیاوی ساخته در طبیعت و یا بحر رها می کند. آب شیرین در ابحار نبوده؛ بلکه در عمق زمین، کوهها، جنگلات و دریاها می باشد. اگر آب شیرین در ابحار میبود دوبی و کشورهای عربی داری بارندگی میبود. ضرورت است تا آب شیرین استفاده شده در کشور دوباره تصفیه شده به طبیعت و آبیاری مزارع استفاده شود.
با رشد نفوس ناموزون مقدار آبهای آلوده و چرب ازدیاد یافته و ظرفیت آبهای شیرین پائین میآید. در سال ۲۰۱۱ تعداد متولدین ۱۳۴ میلیون و تعداد وفیات ۵۶ میلیون بوده. این رشد اکثراً در کشورهای در حال توسعه یا عقب مانده میباشد. در دو طرف افغانستان دو کشور قرار دارد که رشد نفوس آن از ۲ درصد اضافه است این حتماً بالای کشورهای همسایه تأثیر ناگوار دارد بهخصوص بالای ظرفیتهای آب.
در منطقه آسیای میانه افغانستان با داشتن کوهها یگانه کشوری است که ۷۵ میلیارد متر مکعب آب شیرین دارد صرف از ۲۰ میلیون آن استفاده نموده متباقی به کشورهای همسایه میریزد.
با رشد کشورهای آسیائی جنگ آب شروع میشود
در ۳۰ سال که افغانستان مصروف جنگ بود کشورهای همسایه از آب دریاهای افغانستان در کشورهای خود پروژههایی را بنا نمودند که برای آنها نیز حیاتی است. این پروژهها طوری بنا شدهاست که اصلاً آبی برای افغانستان باقی نخواهد ماند.
آب دریای کابل در حصه اتک به دریای سند ریخته و سرزمینهای ملتان، علی پور و حیدرآباد را سیراب و سرسبز میسازد. پاکستان کشوری است که نان گندم در آن خیلی اساسی است و پاکستان پروژههای کشت گندم خود را از همین آب تأمین میکند. در حالیکه از مدت ۳۰ سال است که پاکستان بندر تجارتی آبی خود را بالای افغانستان به منظورهای خیلی ناروا مسدود نمودهاست که خلاف موازین کشورهای محاط به خشکه است.
کشورهای تاجیکستان و قرغیزستان که مانند افغانستان دارای منابع غنی آب اند نیز معضلات آب با سایر کشورهای آنطرف آمو دارند؛ ولی آنها آب و برق ۲۴ ساعته طور نارمل دارند.
آن عده کشورهای آسیای میانه که در حوزه جهیل اورال قرار دارند مهمترین تأمینکننده آب شیرین برای این کشورها همین جهیل بهشمار میرود. ۹۰ درصد آب جهیل اورال از ریختن آبهای رود آمو میباشد. کانال معروف قراقروم شریان حیاتی آب ترکمنستان میباشد. رودخانه آمو به عنوان بزرگترین تأمینکننده آب برای این کانال بهشمار میرود. ترکمنستان جز آب این کانال دیگر منبع آبی ندارد که تمام ترکمنستان را آبیاری نماید. کانال قراقروم برای حل مشکلات خشکسالی و کمآبی ترکمنستان احداث شده و از جمله بزرگترین پروژههای عمرانی داخلی شوروی سابق بهشمار میرفت. این کانال حجم بسیار زیاد آب رودخانه آمو را در شرق ترکمنستان گرفته و به داخل خاک این کشور جاری میسازد. کانال قراقروم دارای ۱۳۰۰ کیلومتر طول بوده و در مسیر شرق به غرب جریان دارد. این کانال حدود یک میلیون هکتار زمین کشاورزی را که شامل کشتزارهای پنبه میباشد، آبیاری میکند.
ترکمنستان خشکترین منطقه آسیای میانه است. با مهار آب دریای آمو چندان آب برای ازبکستان و ترکمنستان باقی نخواهد ماند.
کشور تاجیکستان علاوه بر استفاده وسیع در بخش کشاورزی از آب آمو، در نظر دارد که به تعداد ۱۴ نیروگاه برقی را با توان مجموعی چهارهزار میگاوات، بالای رودخانه آمو اعمار کند که بزرگترین آنها نیروگاه دشت جم با ظرفیت تولیدی ۱۵٫۶ میلیارد کیلووات ساعت برق در سال خواهد بود. هزینه این پروژه تقریباً چهار هزار میلیون دالر آمریکایی تخمین شدهاست.
ازبکستان
زیادترین آب دریای آمو را جمهوری ازبکستان در کشت نباتات به مصرف میرساند. دریای آمو دو بار داخل ازبکستان شده در اخیر به جهیل اورال میریزد که کشور قزاقستان از آن نیز استفاده مینماید. مزارع شش ولایت ازبکستان از آّب دریای آمو سرسبز است. هکذا ازبکستان سد بزرگ (تورپالانگ) در جنوب ولایت سرخان دریا اعمار نمودهاست. کانال بزرگ بخارا به منظور آبیاری و استحصال آب استیشن برق نوایی نیز بالای آب این دریا است. همچنین ازبکستان چندین بند و کانال از این دریا ساختهاست.
در این اواخر ترکمنستان و ایران سد دیگری را در مسیر دریای مرغاب اعمار نمودهاند که هردو کشور آز آن استفاده مینمایند.
ولی با اینهمه کانالها و سدهایی که ساخته شدهاست یکی از این کشورها نه به افغانستان توجه کردهاند نه به حیثیت بینالمللی. تا حال چندین بار نشست نمودهاند ولی اصلاً به افغانستان اطلاع ندادهاند. در حالی که مردم این کشور از گرسنگی و بی آبی میمیرند.
ایران
ایران کشوری است که نفوس ۸۰ میلیونی دارد؛ ولی ایران بهدلیل سیاست آن بیشترین مصارف را بالای زراعت تخصیص داده است. این کشور نیم نفوس را در جنگ و سیاست نیم نفوس را غرض تامین احتیاجات تخصیص داده است.
شمال ایران دارای منابع آبی بوده؛ ولی جنوب آن خشک و بی آب میباشد که یگانه منبع آبی آن هامون، فراه رود، هریرود و رود هلمند می باشد.
ایران کشور همسایه غربی افغانستان از دریای هلمند و هریرود استفاده مینماید. دولت ایران طی خشکسالیهای اخیر با استفاده از مشورتهای تخصصی جاپانیها، آب رودخانه هلمند را در گودالهایی که در کنار مرز با افغانستان اعمار گردیده هدایت نموده و ذخیره مینماید. این ذخیره گاههای مصنوعی در ایران به نام چاههای نیمه زابل یاد میشود که قبلاً تعداد آنها به سه حلقه میرسید و این چاهنیمهها به ظرفیت ۰٫۷ میلیارد متر مکعب برای مصرف آشامیدنی و حقابه زیستمحیطی تالاب بینالمللی هامون احداث گردیده بود؛ اما دولت ایران با احداث چاهنیمه چهارمی ظرفیت آنها را به ۱ میلیارد متر مکعب رسانید. برای احداث چاه نیمه چهارم در مجاورت چاهنیمههای قبلی که با میلیونها دالر احداث شدهاند مبلغ هشتاد میلیون دالر پول به مصرف رسیده و کار احداث آن در اوایل سال ۱۳۸۳ شمسی به پایان رسید.
طرح احداث خط لوله ۱۹۲ کیلومتری آب برای شهر یک میلیون جمعیتی زاهدان از پروژههای مهم دیگری است که جهت انتقال آب ذخیره شده از رود هلمند، در چاهنیمهها به شهر زاهدان در سال ۱۳۸۳ به بهرهبرداری سپرده شد. قرار است که آب انتقال شده توسط این خط لوله که مقدار آن به ۳۷ میلیون متر مکعب برسد، نیازهای آبی هشتصد هزار نفر از ساکنان شهر زاهدان مرکز سیستان و بلوچستان را در سال تأمین کند. برای اجرای این پروژه هم مبلغی در حدود ۷۵ میلیون دالر به مصرف رسیدهاست. این در حالی است که به اساس معاهده سال ۱۳۵۱ در مورد تقسیم آب رودخانه هلمند، جانب ایران حق استفاده از آب هلمند را بهطوریکه در حال حاضر جریان دارد، دارا نمیباشد؛ زیرا مطابق به مفاد قرارداد تقسیم آب لمند بین دوکشور از مجموع ۱۷۶ متر مکعب فی ثانیه آب هلمند، حقابه ایران صرف ۲۶ متر مکعب فی ثانیه که معادل ۸۲۰ میلیون متر مکعب در سال میشود، تعیین گردیدهاست.
تأمین آب مورد نیاز شهر زاهدان با جمعیت تخمیناً یک میلیونی آن از ذخیرههای آب هلمند، برخلاف مواد موافقتنامه تقسیم آب هلمند میان ایران و افغانستان است؛ زیرا در هیچ ماده آن افغانستان تعهدی به ایران نسپرده تا آب مورد نیاز مرکز سیستان و بلوچستان و بخصوص شهر زاهدان را از رودخانه هلمند تهیه کند.
آیا آب هلمند دو باره قرار داد شود یا خیر؟
آب دریای هلمند در ۲۱ حوت سال ۱۳۵۱ بین موسی شفیق؛ صدر اعظم افغانستان و امیرعباس هویدا؛ صدر اعظم ایران به امضا رسید. این سند پا برجا بوده و آینده های دور در آن دیده شده است؛ اما قرارداد وقتی به امضا رسیده بود که افغانستان تحت هیچگونه فشار سیاسی قرار نداشت. بنا بر این تمدید قرارداد در حال حاضر به ضرر افغانستان است.