آیا مسجدسازی در کنار قبور اولیای الهی حرام است؟ یا جایز؟ در صورت جواز، مفاد حدیثی که از حضرت پیامبر(ص) در مورد عمل یهود و نصاری نقل شده است، چیست؟ در حدیث آمده که حضرت پیامبر(ص)، دو گروه(یهود و نصارا) را برای اینکه قبور پیامبران خود را معبد اتخاذ کردهاند، لعن کرد. اینک پرسش اینجاست که آیا مسجدسازی در کنار قبور اولیاء، ملازم با آنچه که در این روایت آمده است، نیست؟!
در پاسخ به این پرسش باید گفته شود که بر اساس اصول کلی اسلام، مسجدسازی در جوار قبور اولیا و صالحان، کوچکترین مانعی ندارد، زیرا هدف از ساختن مسجد جز پرستش خداوند در کنار مدفن محبوب وی، چیزی دیگری نیست. به عبارت دیگر، هدف از مسجدسازی در کنار قبور اولیای الهی، این است که زائران این اماکن مقدس قبل از زیارت و یا بعد از زیارت، فرایض عبادی خود را در آنجا انجام دهند. از آنجایی که (حتی از نظر وهابیها) نه اصل زیارت قبور حرام است و نه اقامه نماز پس از زیارت، پس جهتی ندارد که مسجدسازی در کنار قبور اولیای الهی، برای عبادت و پرستش خداوند و انجام فرایض الهی، حرام باشد.
این عمل(مسجدسازی) حتی در شرایع پیشین نیز سابقه داشته؛ چنانکه در سرگذشت اصحاب کهف، قرآن کریم بدون اینکه انتقاد بکند، نقل نموده است: وقتی جریان اصحاب کهف پس از 309 سال برای مردم آن زمان کشف گردید، مردم درباره نحوه تجلیل از آنها به دو گروه تقسیم شدند؛
1ـ گروه اول گفتند: بنایی بر قبر آنها بسازیم، تا ضمن تجلیل از آنان، یاد و خاطره و آثارشان را زنده نگهداریم، که قرآن به نظر گروه نخست با جملۀ زیر اشاره میکند: «فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيان/ بنایی بر قبر آنها بسازید/ کهف،21».
2ـ گروه دیگر گفتند: بر روی قبر مسجد بسازیم و از این طریق تبرک جوییم.
مفسران اتفاق نظر دارند که پیشنهاد اول، مربوط به مشرکان و پیشنهاد دوم مربوط به موحدان و خداپرستان است؛ زیرا قرآن در نقل قول چنین میفرماید: «قالَ الَّذينَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدا/ آن گروه که بر گروه نخست پیروز شده بودند، گفتند که بر مدفن آنان مسجد بسازیم».
تاریخ میگوید: دوره ظهور جریان اصحاب کهف، دوره پیروزی توحید بر شرک بود، دیگر از آن فرمانروای مشرک و اخلاق او که مردم را دعوت به پرستش بتها میکرد، خبری نبود؛ طبعا این گروه غالب همان موحدان خواهند بود؛ به خصوص که متن پیشنهادی آنان موضوع «مسجدسازی برای عبادت خدا» بوده است و این خود گواه بر این است که پیشنهادکنندگان، افراد موحد و گروه نمازگزار بودهاند.
اگر مسجدسازی بر روی قبور اولیای الهی نشانه شرک است، پس چرا موحدان چنین پیشنهادی کردند و خداوند نیز بدون اینکه از کار آنان انتقادی بکند، ماجرایشان را نقل میکند. آیا نقل قرآن توأم با سکوت، گواه بر جواز آن نیست؟ هرگز صحیح نیست که خداوند نشانه شرک را از گروهی نقل بکند، بدون آنکه به طور تصریح و یا تلویحا از آن انتقاد نماید، و این استدلال همان «تقریر» است که در علم اصول از آن بحث میشود.
این کار حاکی از سیره مستمره در میان موحدان جهان است و نوعی احترام به صاحب قبر و یا تبرک به شمار میرود. شایسته بود که وهابیها پیش از استدلال به حدیث، مسأله را بر قرآن عرضه میکردند؛ سپس به طرح احادیث میپرداختند.
گردآورنده: سید اسدالله حسینی