آیا تبرک جستن به آثار اولیای الهی شرک و حرام است؟
وهابیان "تبرک به آثار اولیا" را شرک میدانند و کسی را که محراب و منبر پبامبر را ببوسد، مشرک میخوانند؛ هرچند در آن به هیچ نوع الوهیت معتقد نباشد، بلکه مهر و محبت پیامبر سبب شده که آثار مربوط به او را ببوسند.
حال باید از آنها پرسید که درباره پیراهن حضرت یوسف چه میگویند؟ که گفت: «اذْهَبُواْ بِقَمِيصىِ هَاذَا فَأَلْقُوهُ عَلىَ وَجْهِ أَبىِ يَأْتِ بَصِيرًا وَ أْتُونىِ بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِين»
(اين جامه مرا ببريد و بر روى پدرم اندازيد تا بينا گردد. و همه كسان خود را نزد من بياوريد)
حضرت یعقوب(علیهالسلام) نیز پیراهن یوسف را بر دیدگان خود میافکند و در همان دم، بینایی خود را بازمییابد. اگر حضرت یعقوب چنین کاری را در برابر "نجدی"ها و پیروان محمد بن عبدالوهاب انجام میداد، با او چگونه معامله می کردند؟ و عمل پیامبر مصون از گناه و خطا را چگونه توصیف مینمودند؟!
حال اگر مسلمانی خاک قبر، ضریح و مرقد خاتم خاتم پیامبران(ص) را بر دیده بگذارد و قبر و ضریح پیشوایان را به احترام ببوسد و یا به آنها تبرک جوید و بگوید: خداوند در این خاک چنین اثر گذارده است و در این کار از یعقوب زمان پیروی نماید، چرا باید مورد سب و لعن و تکفیر واقع شود؟!
کسانی که با تاریخ زندگی پیامبر(ص) گرامی آشنایی دارند، به خوبی میدانند که یاران و اصحاب حضرت پیوسته در تبرک با آب وضوی پیامبر به یکدیگر سبقت میجستند، اینک نمونههایی را از دو کتاب صحیح مسلم و بخاری محضر خوانندگان عزیز ارائه میشود.
1ـ بخاری در صحیح خود ج3، ص 255 در سرگذشت "صلح حدیبیه" مینویسد: هرگاه پیامبر وضو میگرفتند، یاران او برای ربودن قطرات آب وضوی آن حضرت، بر یکدیگر سبقت میگرفتند.
2ـ همچنین ایشان در باب "صفات پیامبر" از وهب بن عبدالله نقل کرده است که مردم دستهای پیامبر را به صورت خویش میکشیدند ومن نیز دست آن حضرت را گرفته، به صورت خود کشیدم و دست او خوشبوتر از مشک بود.
3ـ مسلم درصحیح ج4 و کتاب فضائل الصحابه از انس نقل میکند که پیامبر(ص) سر خود را میتراشید و یاران در اطرافش بودند و هر تاری از موی ایشان، در دست یکی از یاران بود.
اینها نمونههایی از علاقۀ صحابه به پیامبر و تبرکجویی آنان به آثار رسول خدا(ص) است.
خوانندگان گرامی برای اطلاع بیشتر، با مراجعه به صحیح بخاری، در اواخر کتاب جهاد و همچنین در باب زره، عصا، شمشیر، مهر، انگشتر، مو وکفن پیامبر با نمونههای بارزی از این تبرکها آگاه شوند.
گردآورنده: سید اسدالله حسینی
وهابیان "تبرک به آثار اولیا" را شرک میدانند و کسی را که محراب و منبر پبامبر را ببوسد، مشرک میخوانند؛ هرچند در آن به هیچ نوع الوهیت معتقد نباشد، بلکه مهر و محبت پیامبر سبب شده که آثار مربوط به او را ببوسند.
حال باید از آنها پرسید که درباره پیراهن حضرت یوسف چه میگویند؟ که گفت: «اذْهَبُواْ بِقَمِيصىِ هَاذَا فَأَلْقُوهُ عَلىَ وَجْهِ أَبىِ يَأْتِ بَصِيرًا وَ أْتُونىِ بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِين»
(اين جامه مرا ببريد و بر روى پدرم اندازيد تا بينا گردد. و همه كسان خود را نزد من بياوريد)
حضرت یعقوب(علیهالسلام) نیز پیراهن یوسف را بر دیدگان خود میافکند و در همان دم، بینایی خود را بازمییابد. اگر حضرت یعقوب چنین کاری را در برابر "نجدی"ها و پیروان محمد بن عبدالوهاب انجام میداد، با او چگونه معامله می کردند؟ و عمل پیامبر مصون از گناه و خطا را چگونه توصیف مینمودند؟!
حال اگر مسلمانی خاک قبر، ضریح و مرقد خاتم خاتم پیامبران(ص) را بر دیده بگذارد و قبر و ضریح پیشوایان را به احترام ببوسد و یا به آنها تبرک جوید و بگوید: خداوند در این خاک چنین اثر گذارده است و در این کار از یعقوب زمان پیروی نماید، چرا باید مورد سب و لعن و تکفیر واقع شود؟!
کسانی که با تاریخ زندگی پیامبر(ص) گرامی آشنایی دارند، به خوبی میدانند که یاران و اصحاب حضرت پیوسته در تبرک با آب وضوی پیامبر به یکدیگر سبقت میجستند، اینک نمونههایی را از دو کتاب صحیح مسلم و بخاری محضر خوانندگان عزیز ارائه میشود.
1ـ بخاری در صحیح خود ج3، ص 255 در سرگذشت "صلح حدیبیه" مینویسد: هرگاه پیامبر وضو میگرفتند، یاران او برای ربودن قطرات آب وضوی آن حضرت، بر یکدیگر سبقت میگرفتند.
2ـ همچنین ایشان در باب "صفات پیامبر" از وهب بن عبدالله نقل کرده است که مردم دستهای پیامبر را به صورت خویش میکشیدند ومن نیز دست آن حضرت را گرفته، به صورت خود کشیدم و دست او خوشبوتر از مشک بود.
3ـ مسلم درصحیح ج4 و کتاب فضائل الصحابه از انس نقل میکند که پیامبر(ص) سر خود را میتراشید و یاران در اطرافش بودند و هر تاری از موی ایشان، در دست یکی از یاران بود.
اینها نمونههایی از علاقۀ صحابه به پیامبر و تبرکجویی آنان به آثار رسول خدا(ص) است.
خوانندگان گرامی برای اطلاع بیشتر، با مراجعه به صحیح بخاری، در اواخر کتاب جهاد و همچنین در باب زره، عصا، شمشیر، مهر، انگشتر، مو وکفن پیامبر با نمونههای بارزی از این تبرکها آگاه شوند.
گردآورنده: سید اسدالله حسینی