آتشبس میان حکومت و طالبان که غوغای زیادی را در افغانستان و صحنهی بینالمللی به میان آورد، یکی از نقاط عطف در جنگ چهلسالهی افغانستان به شمار میآید. گرچه خیلیها تصور نمیکردند که چنین مامول در زمینهی جنگ پیچیدهی افغانستان به این زودی به وقوع بپیوندد، اما تحقق این امر و حضور طالبان شانه به شانه با نیروهای امنیتی و دفاعی کشور و استقبال گستردهی مردم و جامعهی جهانی از این امر، مایهی تعجب بسیاری از تحلیلگرهای افغانستان بود. در این شکی نیست که هر دو طرف، هم حکومت افغانستان و هم طالبان دستاوردی از این حرکت داشتند. در این مضمون به صورت فشرده دستاوردهای دو طرف عنوان شده و احتمال انکشاف این حرکت به صلح دایمی در کشور به بحث گرفته شده است.
دستاورد حکومت
۱. نمایش اراده برای صلح به همه جناحها به شمول کشورهای همسایه و جامعهی جهانی: یکی از روایتهای مهم طالبان و پاکستان متهم کردن حکومت افغانستان به نداشتن صداقت روی موضوع صلح است. اعلام آتشبس از جانب حکومت افغانستان میتواند این ادعا را به شدت تضعیف کرده، حقانیت افغانستان را نسبت به صلح ثابت کند.
۲. نمایش چهرهی اسلامی جامعه به کسانی که عملاً ادعا میکنند در مناطق خارج از کنترول طالبان حتا در مساجد نماز برگزار نمیشود: این امر باعث میشود که فلسفهی وجودی جنگ نزد عساکر طالبان تضعیف شده و به ایشان ثابت شود که از آنها به عنوان هیزم کار گرفته میشود.
۳. تقویت داعیه و روایت صلح در جامعه.
۴. ایجاد فرصت برای انسانیسازی رابطه میان طالبان و نیروهای دفاعی و امنیتی که خود باعث میشود داعیهی صلح میان جنگجویان طالب تقویت شود.
۵. خلق تجربهی صلح میان طالبان: صلح به خصوص بعد از چهل سال جنگ به یقین شیرینترین تجربهی زندهگی هر افغان است.
دستاورد طالبان
۱. قدرت نمایی: آمدن طالبان به پایتخت و بقیه شهر های کشور نشان میدهد که ایشان در حوالی شهر ها بخصوص پایتخت کشور موقعیت داشته و این ترس را پیش همگی افزایش داد که طالبان هر لحظه میتوانند به شهر ها، خصوصا کابل که اهمیت استراتیژیک دارد، حمله گسترده انجام دهند.
۲. طالبان توانستند چهرهی انسانی از خود نمایش داده و وحشتی را که در ذهن مردم نسبت به ایشان وجود داشت کاهش دهد. در ذهن بسیاری افغانها انتحاریها معرف اصلی گروه طالبان بود. مگر امروز آنها به نمایش گذاشتند که این گروه فراتر از انتحاریها و انفجاریها میباشد. این دستاورد به دلیل این که یک بخش مهم جنگ فعلی، رقابت هر دو جناح- حکومت و طالبان- روی مشروعیت میباشد، قابل ملاحظه است.
۳. همانند حکومت، طالبان هم به نمایش گذاشتند که ایشان مخالف صلح نبوده و در صورتی که نیروهای نظامی امریکا از افغانستان خارج شود، ایشان به صلح تن میدهند. این بخشی از تلاشهای طالبان به خاطر هویتزدایی و تقویت داعیه و روایت این گروه است.
۴. طالبان ممکن با استفاده از این فرصت تعدادی از نیروهای خود را در شهرهای مهم همچو کابل جابهجا کرده و از آن در عملیاتهای گروهی استفاده کنند.
مهم این است که ما عجولانه حالت هیجان را اختیار نکرده و عمیقتر فکر کنیم. صلح معمولاً در کشورها بعد از یک پروسهی طولانی صلحسازی به میان میآید، چیزی که تا هنوز در افغانستان صورت نگرفته است. در ضمن، با در نظر داشت پیچیدهگی معادلات جهانی و منطقوی در رابطه به افغانستان، در نبود اجماع میان امریکا و کشورهای منطقه به گونهای که بتواند منافع همهگی را متناسب به خواستها، اهمیت و نفوذشان بالای جنگ افغانستان تأمین کند، صلح خیلی دشوار به نظر میرسد.
از جانب دیگر با در نظر داشت رشد بیپیشینهی افراطگرایی دینی در کشور، حتا اگر طالبان هم به صلح بپیوندند، یکتعداد زیاد نیروهای ایدیولوژیک افراطی این گروه با گروه داعش یکجا شده و خشونت ادامه پیدا میکند.
چیز دیگری که در این امر خیلی مهم است، شفافیت این تلاشها و سهیم ساختن گروههای سیاسی و جامعهی مدنی در این پروسه میباشد. دیروز در بعضی مناطق سه پرچم بلند شده بود؛ پرچم حکومت، پرچم طالبان و پرچم حکومت مجاهدین. چند پارچهگی نیروهای مطرح سیاسی اجتماعی باعث میشود که موانع جدی فراروی صلح قرار گیرد.
با این ملاحظات چیزی که خوشبینی را به میان میآورد، جنبش جدیدی که برای صلح در جامعه شکل گرفته است. این موجها میتواند شروع حرکت بزرگ و جدی برای صلح باشد.
نویسنده: نجیب شریفی
دستاورد حکومت
۱. نمایش اراده برای صلح به همه جناحها به شمول کشورهای همسایه و جامعهی جهانی: یکی از روایتهای مهم طالبان و پاکستان متهم کردن حکومت افغانستان به نداشتن صداقت روی موضوع صلح است. اعلام آتشبس از جانب حکومت افغانستان میتواند این ادعا را به شدت تضعیف کرده، حقانیت افغانستان را نسبت به صلح ثابت کند.
۲. نمایش چهرهی اسلامی جامعه به کسانی که عملاً ادعا میکنند در مناطق خارج از کنترول طالبان حتا در مساجد نماز برگزار نمیشود: این امر باعث میشود که فلسفهی وجودی جنگ نزد عساکر طالبان تضعیف شده و به ایشان ثابت شود که از آنها به عنوان هیزم کار گرفته میشود.
۳. تقویت داعیه و روایت صلح در جامعه.
۴. ایجاد فرصت برای انسانیسازی رابطه میان طالبان و نیروهای دفاعی و امنیتی که خود باعث میشود داعیهی صلح میان جنگجویان طالب تقویت شود.
۵. خلق تجربهی صلح میان طالبان: صلح به خصوص بعد از چهل سال جنگ به یقین شیرینترین تجربهی زندهگی هر افغان است.
دستاورد طالبان
۱. قدرت نمایی: آمدن طالبان به پایتخت و بقیه شهر های کشور نشان میدهد که ایشان در حوالی شهر ها بخصوص پایتخت کشور موقعیت داشته و این ترس را پیش همگی افزایش داد که طالبان هر لحظه میتوانند به شهر ها، خصوصا کابل که اهمیت استراتیژیک دارد، حمله گسترده انجام دهند.
۲. طالبان توانستند چهرهی انسانی از خود نمایش داده و وحشتی را که در ذهن مردم نسبت به ایشان وجود داشت کاهش دهد. در ذهن بسیاری افغانها انتحاریها معرف اصلی گروه طالبان بود. مگر امروز آنها به نمایش گذاشتند که این گروه فراتر از انتحاریها و انفجاریها میباشد. این دستاورد به دلیل این که یک بخش مهم جنگ فعلی، رقابت هر دو جناح- حکومت و طالبان- روی مشروعیت میباشد، قابل ملاحظه است.
۳. همانند حکومت، طالبان هم به نمایش گذاشتند که ایشان مخالف صلح نبوده و در صورتی که نیروهای نظامی امریکا از افغانستان خارج شود، ایشان به صلح تن میدهند. این بخشی از تلاشهای طالبان به خاطر هویتزدایی و تقویت داعیه و روایت این گروه است.
۴. طالبان ممکن با استفاده از این فرصت تعدادی از نیروهای خود را در شهرهای مهم همچو کابل جابهجا کرده و از آن در عملیاتهای گروهی استفاده کنند.
مهم این است که ما عجولانه حالت هیجان را اختیار نکرده و عمیقتر فکر کنیم. صلح معمولاً در کشورها بعد از یک پروسهی طولانی صلحسازی به میان میآید، چیزی که تا هنوز در افغانستان صورت نگرفته است. در ضمن، با در نظر داشت پیچیدهگی معادلات جهانی و منطقوی در رابطه به افغانستان، در نبود اجماع میان امریکا و کشورهای منطقه به گونهای که بتواند منافع همهگی را متناسب به خواستها، اهمیت و نفوذشان بالای جنگ افغانستان تأمین کند، صلح خیلی دشوار به نظر میرسد.
از جانب دیگر با در نظر داشت رشد بیپیشینهی افراطگرایی دینی در کشور، حتا اگر طالبان هم به صلح بپیوندند، یکتعداد زیاد نیروهای ایدیولوژیک افراطی این گروه با گروه داعش یکجا شده و خشونت ادامه پیدا میکند.
چیز دیگری که در این امر خیلی مهم است، شفافیت این تلاشها و سهیم ساختن گروههای سیاسی و جامعهی مدنی در این پروسه میباشد. دیروز در بعضی مناطق سه پرچم بلند شده بود؛ پرچم حکومت، پرچم طالبان و پرچم حکومت مجاهدین. چند پارچهگی نیروهای مطرح سیاسی اجتماعی باعث میشود که موانع جدی فراروی صلح قرار گیرد.
با این ملاحظات چیزی که خوشبینی را به میان میآورد، جنبش جدیدی که برای صلح در جامعه شکل گرفته است. این موجها میتواند شروع حرکت بزرگ و جدی برای صلح باشد.
نویسنده: نجیب شریفی