عافیتطلبی بلای بزرگ جامعهی اسلامیِ آن روز بود. چه بسیار بزرگانی که صدای حجت خدا را شنیدند اما به یاریاش نشتافتند و به جای لبیک گفتن، به صدور فتواهای عافیتطلبانهی خود سرگرم شدند.
همگیمان مخاطب ندای هلمنناصرینصرنیِ امام حسینع هستیم
خبرگزاری صدای افغان(آوا) کابل , 31 حمل 1397 ساعت 4:19
عافیتطلبی بلای بزرگ جامعهی اسلامیِ آن روز بود. چه بسیار بزرگانی که صدای حجت خدا را شنیدند اما به یاریاش نشتافتند و به جای لبیک گفتن، به صدور فتواهای عافیتطلبانهی خود سرگرم شدند.
در روزهای آغازین ماه مبارک شعبان قرار داریم؛ ماهی که سراسر سرور و شادیست.
امروز نیز روز سوم شعبان و سالروز میلاد پُر برکت حضرت امام حسین علیهالسلام میباشد. این روز عزیز و خجسته بر همهی عاشقان اباعبدالله ع فارغ از هر دین و آیینی مبارک باد.
آری حسین علیهالسلام متعلق به همهی بشریت است. عشق به حسین ع کودک و پیر و جوان و زن و مرد نمیشناسد؛ چرا که عشق حسین به خدایش زن و فرزند و حب و مقام و جایگاه و پایگاه نمیشناخت.
حسین فنای فیالله و ثارالله است. خونِ سرخ حسین همچون آب حیاتیست بر کالبد خشکیدهی نسیانکارانی که در دامنهای به پیکرهی تاریخ حضور دارند.
به راستی که امام حسین ع کشتی نجات و چراغ هدایت است. در زمان خروج آن حضرت امت اسلامی به سبب دنیاطلبی و عافیت طلبیهای مردم و سکوت و بیبصیرتیِ خواص و نفاقِ منافقان و استبدادِ حاکمان در وضعیت بسیار اسفناکی قرار داشت.
امت اسلامی شاهد رشد وحشتناک اشرافیت و بیعدالتی و ظلم در جامعه بودند. خواص و بزرگان جامعه هم به خوبی واقفِ به اوضاع بودند اما لب به سخن و اعتراض نمیگشودند. کیان وشالودهی اسلام در خطر قرار گرفته بود. خروجِ شبانهی امام حسین ع و تمام خانوادهاش از مدینه را باید از این دریچه نگریست. یعنی احساس تکلیف امامِ حاضر در راستای یاری دین خدا.
ورود آن امام به سرزمین مکه معنا و تفسیر خاصی دارد. آن حضرت با ورودشان به مکه نشان دادند که عالِمنماها اعتباری ندارند حتی اگر در بین مردم داردسته ایجاد کرده و خدم وحشم داشته باشند.
امام حسین ع به مکه آمد و آمدن او به مکه آزمایش بزرگی برای مدعیان دینِ خدا در کنار خانهی خدا بود. آن حضرت در تمام عمر با برکتش مشغول روشنگری و هدایت مردم بود. امام حسین ع جدا کننده و معیار جبههی حق و باطل بود. او حجت خدا روی زمین بود. و خداوند به وسیلهی آن حضرت بر تمامی مردم بخصوص خواص جامعه حجت تمام کرد.
عافیتطلبی بلای بزرگ جامعهی اسلامیِ آن روز بود. چه بسیار بزرگانی که صدای حجت خدا را شنیدند ولی به یاریاش نشتافتند. آنها صدای هل من ناصر ینصرنیِ امام را شنیدند اما به جای لبیک گفتن، به صدور فتواهای عافیتطلبانهی خود سرگرم شدند. همان خواصی که بعضی از آنها بعدها و پس از شهادت حجت خدا در کربلا، در تراژدی قیام توابین حضور به هم رساندند.
آیا ندای حقطلبانهی امام حسین ع محدود به همان زمان و مکانِ خود آن حضرت بود؟ قطعا مخاطبان ندای هل من ناصر ینصرنیِ امام حسین ع گسترهای به وسعت تاریخ داشته و خواهند داشت. پس بر ما که در این نقطه از تاریخ قرار داریم واجب است تا به ندای امام حسین ع لبیک بگوییم.
لبیکی که لازمهی آن داشتن تحلیل درست از شرایط جهان و جبههی حق و باطل است. باید تاریخ صدر اسلام را با نگاهی تحلیلی مطالعه کرد. باید رویکرد و روش مبارزهی پیامبر ص و ائمه علیهمالسلام را با خط نفاق به دقت بررسی کرد. باید از عبرتهای حماسهی عاشورا درسها فرا گرفت. ما باید دشمنِ اصلی خود و اسلام را و ابزارهای او را به خوبی بشناسیم. حجم عظیمی از خطبههای امام حسین ع به بحث دشمنشناسی و خط نفاق اختصاص دارد.
بیاییم و در روز میلاد آن امام عزیز سخنان و فرمایشات ایشان در طول مسیر حرکتشان را مطالعه کرده و با شرایط فعلیِ جهان بسنجیم تا به شناخت صحیحتری از جبههی حق و باطل دست پیدا کنیم؛ که امام حسین ع چراغ هدایت است.
کد مطلب: 162153