حضرت عمر زاخیلوال سفیر کبیر افغانستان در اسلامآباد به یک دیپلومات ارشد غربی گفته است که او با وزارت خارجهی افغانستان کار نمیکند بلکه مستقیما به ریاستجمهوری پاسخگو است. این دیپلومات خارجی که نمیخواهد از او نام برده شود، میگوید که از اظهار نظر سفیر افغانستان در اسلامآباد شگفت زده شده است.
این یکی از واقعیتهای تلخ نظام اداری و سیاسی افغانستان است. چهرههایی که به مقامهای بلندپایه در این دیار تکیه میزنند، صرف به مرجعی پاسخگو هستند که از آن حکم تقرر خود را دریافت کردهاند.
سیستم، سازوکارهای قانونی و سلسله مراتب اداری و نهادها، حتا در میان بلندپایهگان پشیزی ارزش ندارد.
در تمام دنیا معمول است که سفیران از دستهی سیاسی رییسجمهور یا نخست وزیر میباشند. اما همین سفیرها به وزارت خارجه پاسخگو هستند و از نزدیک با وزیر خارجهی کشورشان کار میکنند.
تمام سفارتخانهها زیر مجموعه وزارت خارجه هستند. بنا بر این باید به نهادها و سلسله مراتب اداری و نهادی احترام گذاشته شود.
در افغانستان بیاعتمادی قومی، سیاسی و تیمی در اوج است. هر کسی از هر جناحی که حکم نصباش را دریافت کند، به همانجا وفادار است. وقتی وزیر از یک جناح باشد و رییس زیر مجموعه وزارتخانه از یک جناح دیگر، امکان تعامل سازنده میان این دو خیلی کم است. بارها دیده شده است که در درون وزارتخانهها اختلافها به اوج رسیده و سبب کندی کار شده است.
اما مقامهای دولتی باید حداقل در خارج از مرزها، به سلسله مراتب اداری و نهادی احترام بگذارند. در خارج از مرزهای کشور، هر سفیر نمایندهی تمام افغانستان است، نه نمایندهی یک جناح سیاسی.
سفیر پاکستان در افغانستان، به گونهای فعالیت میکند که همه باور کنند که او از تمام نهادها و جامعهی پاکستان نمایندگی میکند.
او هیچگاهی وانمود نمیکند که نمایندهی ویژهی نوازشریف یا قمر بجوا است. سفیر پاکستان به هر جناحی که تعلق داشته باشد، تلاش میکند که خودش را اینجا در کابل نمایندهی کلیتی به نام پاکستان، نشان بدهد.
بسیار ضروری است که سفیران ما هم همین روش را اختیار کنند. آقای زاخیلوال نمایندهی کلیتی به نام افغانستان در اسلامآباد است.
او نباید این اشتباه را ایجاد کند که فقط از یک جناح سیاسی یا یک نهاد نمایندگی میکند و با دیگران کاری ندارد.
سفیر افغانستان در اسلامآباد باید بیشتر از هر سفیر دیگر خودش افغانستانشمول رفتار کند خودش را نمایندهی کلیتی به نام دولت، معرفی کند.
پاکستان کشوری است که طالبان در آنجا پایگاه دارند. ارتش پاکستان با طالبان، همپیمان است. پاکستان با آن که دولت افغانستان را به رسمیت میشناسد، اما در سایه، از طالبان حمایت میکند و در جنگ افغانستان متحد طالبان است. حامیان طالبان در پاکستان هم تلاش میکنند که این روایت را به دنیا بفروشند که افغانستان به عنوان یک دولت وجود خارجی ندارد.
روایت آنان این است که اقوام افغانستان در حال جنگ اند و پاکستان مدافع نمایندگان سیاسی یکی از اقوام است. تمام کسانی که با افغانستان آشنایی دارند، میدانند که این روایت کاذب است. در افغانستان اختلافهای قومی و سیاسی زیاد است، اما نه در این حد که بخشی از مردم افغانستان نیروی نیابتی یک کشور و شمار دیگر آنان نمایندهی یک کشور دیگر باشند. سفیر افغانستان در پاکستان باید به گونهای رفتار کند که روایت حامیان طالبان در پاکستان دروغ ثابت شود.
سفیر افغانستان در پاکستان باید نشان دهد که دولت افغانستان یک کلیت واحد است و جناحهای تشکیل دهندهی آن حداقل در سیاست خارجی وحدت نظر دارند. سفیر افغانستان در اسلامآباد باید بیشتر از هر سفیر دیگر، نظم دولتی حاکم بر وطنش را به رخ میزبانها و مهمانهایش بکشد و به آنان بفهماند که ظرفیت حکومتداری نورمال و دولت مدرن در افغانستان تولید شده است. زیر سوالبردن سلسله مراتب اداری و نهادی نظم دولتی افغانستان، به کسی سود سیاسی نمیرساند.