هرج و مرج در خاورمیانه دشمنان اسرائیل را تضعیف کرده و احتمال درگیر شدن این رژيم را در جنگ در سال ۲۰۱۷ میلادی کاهش داده است.
این ارزیابی تازه ارتش رژيم اسرائیل از تهدیدهای موجود علیه آن رژيم است.
ارتش آن رژيم به این نتیجه رسیده که نیروهای حزب الله در لبنان و حماس در نوار غزه، هیچکدام علاقه‌ای برای ورود به یک درگیری تازه با اسرائیل ندارند.
یک مقام نظامی اسرائیل به شرط به فاش نشدن نامش، گفته که حزب الله در جنگ داخلی سوریه گرفتار شده و تلفات سنگینی متحمل شده است و حماس هم به دلیل از دست دادن حمایت‌های خارجی‌اش در شرایطی بحرانی قرار دارد و تمایلی به درگیری با اسرائیل ندارد.
این مقام نظامی افزود که حتی اگر جنگی هم رخ دهد به احتمال زیاد جنگی ناخواسته خواهد بود که هیچکدام از طرف‌ها خواهان آن نبوده‌اند.
اسرائیل در سال ۲۰۰۶ درگیر جنگی ۳۳ روزه با حزب الله شد و از آن زمان تاکنون سه بار هم با حماس وارد جنگ شده است.
این ارزیابی ارتش رژیم اسراییل از دید کارشناسان، نشان دهنده آن است که این رژيم، هرگز در مقطع کنونی نمی خواهد وارد جنگی تازه با حزب الله یا حتی حماس شود؛ زیرا در این صورت ممکن است جبهه سوریه پیروز می شود و تمامی اهداف امریکا و متحدانش علیه آن کشور نقش بر آب گردد؛ زیرا غرب و اعراب در پی درهم کوبیدن حزب الله هستند و راه این اقدام را نابودی سوریه می دانند.
از سوی دیگر، به عقیده کارشناسان مسایل خاور میانه، در صورت ورود اسراییل به جنگی دیگر در منطقه، افکار عمومی جهان عرب با سوریه و متحدانش مانند حزب الله همراه می گردد. در حالی که اسراییل نمی تواند با اعراب امریکایی مانند رژیم سعودی و قطر و ترکیه علیه حزب الله جبهه واحدی تشکیل دهد.
استراتژيست های صهیونیست به خوبی می دانند که اگر جنگی دیگر میان این رژيم با حزب الله یا حماس آغاز شود، پروژه جاری در سوریه، عراق و سایر سرزمین های عربی به زیان رژیم اسراییل و مزدوران عرب آن، تغییر مسیر خواهد داد و افکار عمومی جهان عرب، بار دیگر در کنار حزب الله، حماس و حتی دولت سوریه قرار خواهد گرفت و این مهم، نه تنها موجب تحمیل شکست سنگین دیگر بر رژيم اسراییل به لحاظ نظامی خواهد شد؛ بلکه از نظر سیاسی و امنیتی، جبهه تروریستی مورد حمایت رژيم اسراییل و اعراب دنباله رو این رژيم در سوریه را به شدت تضعیف خواهد کرد و آنها را بیش از پیش، در نزد افکار عمومی دنیای عرب، بی اعتبار و غیر مشروع جلوه خواهد داد.
نکته مهم دیگر، امید اسراییل به جدایی انداختن میان حماس، حزب الله و کشورهای متحد و حامی محور مقاومت در منطقه خاور میانه است و استراتژيست های صهیونیست، تنها راه تحقق این هدف را دامن زدن به خون ریزی های منطقه ای مبتنی بر فرمول عربی – عربی یا اسلامی - اسلامی می دانند که در نتیجه آن، قدرت عرب ها و مسلمانان برای مقابله بالقوه با دشمن تاریخی و دیرینه خود یعنی اسراییل، شدت تحلیل خواهد رفت و آنها در پی کشتارهای مخوف ناشی از جنگ های خونین و ویرانگر جاری در منطقه، دیگر یارای ایستادگی و مقابله با اسراییل را نخواهند داشت؛ ضمن آنکه اگر هدف اصلی از نبرد جاری در سوریه یعنی براندازی دولت دمشق، محقق شود، شریان ارتباطی اصلی موجود میان محور مقاومت در لبنان و فلسطین با قدرت های حامی این محور، قطع خواهد شد و به این ترتیب، اسراییل به سادگی و بدون تحمل جنگ و تقبل تلفات و خون ریزی، به همان هدفی دست پیدا خواهد کرد که سال ها به دنبال آن بود: تضعیف و در نتیجه فروپاشی محور مقاومت در منطقه.
با این حساب، ارزیابی تازه ارتش رژيم اسراییل مبنی بر اینکه امکان جنگی دیگر در سال ۲۰۱۷، کاهش یافته نیز بر پایه این خوش بینی و امیدواری پیشین، بنا شده است که بر بنیاد آن، اسراییل و متحدانش هنوز امیدوار اند جنگ سوریه، طومار سوریه و حزب الله و سایر اضلاع محور مقاومت را یکجا درهم بپیچد و بر این اساس، در پایان این نبرد خونین، اسراییل جشن پیروزی برگزار کند و در حالی که پول های نفتی و تسلیحات امریکایی و انگلیسی و فرانسوی و تروریست های تکفیری عرب را برای رسیدن به اهداف دیرینه خود به خدمت گرفته، پایان کابوس هایش را در خاور میانه ای خالی از دشمن، گرامی بدارد؛ اما زهی خیال باطل!
جریان وضعیت کنونی در سوریه، شهادت می دهد و تاریخ نیز گواه است که تمامی خواب هایی که اسراییل و حامیانش برای آینده خاور میانه و جهان اسلام دیده اند، وارونه تعبیر خواهد شد.
