صدها هزار نفر از شهروندان کابل در پیوند به تغییر مسیر لین برق ۵ صد کیلوولت ترکمنستان، تظاهرات کردند.
در این میان، موانعی از سوی نیروهای امنیتی، سد راه این معترضان شد و تظاهرکنندگان نتوانستند به مکان اصلی تجمع شان در برابر ارگ ریاست جمهوری برسند.
تظاهرکنندگان از مسیرهای مختلف در شهر کابل به حرکت مدنی شان آغاز کردند و به دلیل انسداد خیابان ها در ساحه دهمزنگ متوقف شدند.
معترضان با شعارهای "اشرف غنی، عبدالله، کجاست وعدهها؟"، "ما عدالت میخواهیم"، " توتاپ خط قرمز ماست" و "ما روشنایی میخواهیم"، خواهان تغییر مسیر پروژۀ برق ۵۰۰ کیلوولت ترکمنستان به کابل از مسیر بامیان شدند.
در همین حال، ارگان های امنیتی، چهار طرف کاخ ریاست جمهوری و جاده های بزرگ شهر را با گذاشتن کانتینرها بسته بودند و هیچ راهی برای عبور از این مسیرها وجود نداشت.
معترضان اما با اهدای گل به نیروهای امنیتی، به تلاش دولت برای انسداد مسیرهای راه پیمایی و اعلامخ حکومت نظامی در کابل، پاسخ دادند.
همه این رویدادها در کنار همدیگر، روز دوشنبه را به روزی بزرگ و تاریخی برای مردم افغانستان تبدیل کرد.
اگرچه اشرف غنی؛ رییس جمهور در پایان روز، از مسؤولیت پذیری تظاهرکنندگان، تشکر کرد و از نیروهای امنیتی نیز به دلیل «تامین امنیت تظاهرکنندگان» ستایش نمود و داکتر عبدالله به بهانه سفری اقتصادی، راهی چین شد تا سکوتش در قبال خواسته های میلیون ها شهروند مستحقی که در انتخابات به او رأی داده بودند را کامل کند؛ اما منتقدان می گویند برخورد حکومت هرگز با آنچه از سوی تظاهرکنندگان و جمعیت انبوه معترض، به نمایش گذاشته شد، همخوانی و تناسب نداشت.
حکومت پاسخ زنان و مردان دسته گل به دست را با برافراشتن کانتینر، سد کردن مسیرهای اصلی و استقرار انبوهی از نیروهای نظامی با ادوات و سلاح های جنگی داد.
این بی تردید، خبر از یک هراس آشکار و بزرگ می داد. این در حالی است که حکومتی که از میان مردم برخاسته باشد، متکی و مبتنی بر آرای آنها باشد و نسبت به نیازها و خواسته های اولیه و مشروع آنها، بی تفاوت نباشد، چرا باید از مردم خویش هراس داشته باشد؟
مردمی که امروز در کابل و بامیان و در روزهای گذشته در غزنی و هرات و بلخ و بامیان و دایکندی و... راه پیمایی کردند، نه مسلح به بمب های آتش زا بودند و نه واسکت های انتحاری به کمر بسته بودند. آنها با شاخه گل، پارچه نوشته، پرچم های سه رنگ افغانستان و لباس های مأموران تنظیف شهرداری به خیابان آمده بودند تا به حکومت بگویند که حق خواستن، هرگز یک حرکت براندازانه قومی نیست.
آنها به حکومت پیام دادند که نه در پی براندازی نظام اند و نه می خواهند با توسل به خشونت، در قبال تبعیض و بی عدالتی و قوم گرایی شایع در سیاست گذاری های کلان، مقابله کنند.
آنها آمده اند تا به حکومت و دیگران، مدنیت، صلح دوستی، مسالمت جویی، اعتراض به مفهوم انسانی و دموکراتیک کلمه را آموزش بدهند و یادآور شوند قومی که در طول سال ها قربانی تبعیض و ستم و محرومیت و محدودیت سازمان دهی شده و آگاهانه دولت مرکزی شده، هنوز حاضر است در کنار حکومت بماند و مطالبات مشروع خود را از مسیرهای کاملا امن و صلح آمیز و مدنی، ابراز کند.
این برای حکومت و کسانی که ایده برافراشتن کانتینرهای بزرگ را در مسیرهای اصلی تظاهرکنندگان، مطرح و عملیاتی کرده بودند و نیز کسانی که با نام بردن از رهبران سیاسی یک قوم، آنها را تهدید به دستگیری کرده بودند، مایه خجالت، سرافکندگی و شرمساری است که پاسخ گل را با برافراشتن کانتینر دادند و زبان گفتگو و مطالبات مدنی را با تهدید و توهین و هشدار، ترجمه کردند.
جنبش اعتراضی توتاپ برای مردمی که برای رسیدن به یک حق ابتدایی خود، به خیابان آمده اند، تازه آغاز شده است؛ اما هول و هراس سنگین ناشی از آن برای حکومتی که به آنسوی کانتینرهای بلند پناه برده است، با پایان یافتن تظاهرات دیروز، شاید پایان یافته باشد. این فاصله بزرگ و عمیقی است که بر روابط ملت و دولت در افغانستان سایه انداخته و ریشه اصلی بسیاری از نابسامانی ها و آشفتگی های کنونی در حوزه های سیاست و امنیت و اقتصاد و فرهنگ کشور محسوب می شود.