عمر داوودزی؛ وزیر داخله و سفیر پیشین افغانستان در پاکستان گفته است که باید انتظار صلح از پاکستان را رها کرد و دنبال راه جدیدی بود.
او گفته که تجربه سال های گذشته نشان می دهد که 'پاکستان اهداف خود را دنبال می کند' و انتظار همکاری از آن کشور در ارتباط با صلح در افغانستان سودی نخواهد داشت.
آقای داوودزی گفت:"پاکستان خواسته هایی دارد که این دولت و یا هم کدام دولت دیگری آن را نمی تواند برآورده کند."
او همچنین می گوید که دولت کنونی افغانستان با وصف تلاش ها در ارتباط به صلح، در همان نقطه ای قرار گرفته که دولت کرزی بود.
او تاکید کرده که اتکا به عوامل خارجی چاره ساز مشکل افغانستان نخواهد بود.
پس از آغاز مذاکرات گروه هماهنگی چهارجانبه برای صلح، دولت پاکستان برای نخستین بار پذیرفت که روی طالبان نفوذ نسبی دارد و می تواند آنها را به میز مذاکره بکشاند؛ اما عملا هیچ نتیجه ای به دست نیامده است.
کارشناسان می گویند که پاکستان در آغاز کار حکومت وحدت ملی، سعی کرد افغانستان را از هند دورتر کند، عوامل نزدیک به خود را در سمت های مهم امنیتی و سیاسی در افغانستان، تقویت نماید و مهم تر از همه اینکه یک امیدواری کاذب با قدرت پایداری بالاتر را برای حکومت افغانستان به وجود آورد. با همه این احوال، به باور آگاهان، نتیجه همان چیزی است که آقای داوودزی گفته است: بازگشت به نقطه اول.
هرچند این موضع گیری داوودزی لزوما به معنای آن نیست که او و حکومتی که برای آن کار کرد، در زمان خود، تصمیم های درستی در قبال صلح با طالبان یا تعامل با پاکستان اتخاذ می کردند.
به عقیده شمار قابل توجهی از ناظران و کارشناسان، آنچه حکومت وحدت ملی به رهبری اشرف غنی، اکنون آن را دنبال می کند، دقیقا همان میراثی است که از دوره ۱۴ ساله کرزی به جا مانده است که عناصری مانند آقای داوودزی هم در تدوین و توسعه و پیشبرد آن، نقشی اساسی ایفا می کردند.
آقای داوودزی، از نزدیک با جزئیات مربوط به روند صلح، آشنایی دارد؛ زیرا خود در آن زمان یکی از بازیگران مهم و اصلی در این زمینه بود. او سفیر افغانستان در پاکستان و وزیر داخله افغانستان بود.
با این حساب، او چرا در همان زمان نگفت که روند صلح با طالبان، بیهوده است و تحقق نتایج مورد نظر در آن، منوط به تحقق خواسته های اصلی پاکستان است؟
آقای داوودزی همچنین نه در زمان قدرت اش در دولت کرزی و نه اکنون که به منتقد سیاست های دولت اشرف غنی در زمینه صلح و رابطه با پاکستان، تبدیل شده، هرگز افشا نمی کند که چه عواملی مانع از تحقق صلح می شود و پاکستان دقیقا چه خواسته هایی از افغانستان دارد و چرا نه این حکومت و نه هیچ حکومت دیگری توان عملی کردن این خواسته ها را ندارند.
انتقاد کردن، شاید ساده ترین کار ممکن باشد؛ اما وقتی انتقاد بدون استدلال، بی بهره از مایه های اندکی از حقیقت و صداقت و بدون تعهد و تنها به منظور تضعیف طرف مورد انتقاد، صورت می گیرد، منتقد، اعتبار، وجهه و مقبولیت مورد انتظارش را از دست می دهد.
صرف نظر از اینها، این کاملا حقیقت دارد که به رغم تلاش های وسیعی که صورت گرفته، هزینه های سنگینی که صرف شده، زمان و انرژي فراوانی که به مصرف رسیده، امیدواری های بزرگی که ایجاد شده و وعده های بلند بالایی که داده شده است، روند صلح همچنان به نقطه اول بازگشته است؛ زیرا طالبان که اصلی ترین گروه مورد نظر برای صلح است، هنوز حاضر نشده پای میز مذاکره حضور پیدا کند؛ این در حالی است که صرف این حضور هم موفقیت محسوب نمی شود و تنها آغاز یک راه دشوار و طولانی خواهد بود.
به نظر می رسد اشرف غنی؛ رییس جمهور هم به این جمع بندی رسیده که افغانستان برای رسیدن به نتیجه ای با طالبان و سایر گروه های تروریستی، نیاز به رسیدن به نتیجه ای با پاکستان دارد؛ اما اظهارات داوودزی حاکی از آن است که هیچ نتیجه ای با پاکستان، متصور نیست نه در این دولت و نه در هیچ دولت دیگری.
آقای داوودزی دنبال کردن راه های جدید را توصیه می کند؛ راه هایی که با توجه به نتایج ناامیدکننده گذشته، وضعیت نابسامان کنونی و افق تیره آینده، هیچکس نمی داند، دقیقا چیست و از کجا و چگونه می توان آن را آغاز کرد و ادامه داد.