مجلس سنای کشور با آغاز دوره کاری جدید خود در آستانه سال نو ۱۳۹۵ خورشیدی، طبق روال همیشه، مسئولانه عمل کرده و اولین جلسه خویش را به انتقاد شدید از اظهارات مقامات امریکایی در باره اوضاع افغانستان در بهار پیش رو اختصاص دادند.
طبق اظهارات برخی از مقامات امریکایی، در بهار سال آینده ناامنی ها در افغانستان بیشتر خواهد شد و حتی احتمال سقوط سیاسی نیز وجود دارد. این اظهارات سناتوران در مجلس مشرانو جرگه را به واکنش وا داشته و موجب شده تا آنان در برابر این اظهارات امریکائی ها موضع بگیرند. آنان می گویند:" امریکا با گفتارهای تخریبکارانه خود آب به آسیاب دشمن می ریزد و هدفش از اینکار تخریب اذهان عمومی و ایجاد نگرانی در بین مردم است".
چنانچه می دانیم این بار نخست نیست که مقامات امریکائی به اظهار و ابراز یک چنین نظریاتی مبادرت می ورزند. پیش از این نیز و در طول حضور نظامی آنها در افغانستان، مقامات مختلف آنان در فرصت هایی که خود می دانند، با بیان مسائل و شایعاتی که بنیاد درست و دقیق ندارد، در ایجاد فضای تشنج و بحرانهای روانی در میان مردم افغانستان نقش داشته اند.
"سیگار" که نام یک مرکز تحقیقاتی را بر خود نهاده اما در اصل یکی از زیر شاخه های راهبردی سازمان استخباراتی ciaمی باشد، در طول حضور نیروهای امریکائی در افغانستان، هر از گاهی به نشر گزارشهایی مبادرت می ورزد که به جز رعایت منافع استعماری دولت امریکا در افغانستان و منطقه، چیزی از واقعیتهای موجود در کشور ما را منعکس نمی کند.
واقعیت این است که روال این سریال تکراری مردم ما را خسته کرده است که از یک سوی بنگاههای شایعه سازی مربوط به سازمان اطلاعاتی امریکا هر از گاهی شایعه ای را پخش می کنند و در نتیجه آن جوی از نگرانی و التهاب، فضای افغانستان را مکدر می کند و مردم خسته از سالهای طولانی جنگ را زیر فشارهای ذهنی و روانی قرار می دهد و از سوی دیگر مقامات دولتی و حکومتی چه در ارگ و یا در پارلمان و یا ریاست امنیت ملی و دفاع و داخله، با رد آن گزارشهای هدفمند و مغرضانه، در صدد باز گرداندن آرامش روحی و ذهنی مردم به آنها بر میایند!
به نظر می رسد راه چاره کار این نباشد که تا کنون دولتمردان ما در پیش گرفته اند و اگر وضع به همین منوال ادامه داشته باشد، بسیار دور از ذهن می نماید که سیر و جریان این سریال شایعه پراکنی در این جاها و به همین زودیها متوقف شود و از آن سو امریکایی ها به واکنش های تند و کند مقامات ما اعتنائی داشته باشند.
پیش از این نیز و در نوشته ای تذکر داده شده که مقامات ما باید به دنبال راهکار جدید و موثری در این جهت باشند؛ تا به نتیجه دلخواه و مطلوب در این زمینه دست پیدا کنند. یکی از راهکارها چنانچه قبلاً نیز یادآوری شده است، مراجعه به سازمان ملل و شکایت از دولت ایالات متحده امریکا است که اگر چه این مورد هم نمی تواند صد در صد جواب بدهد و مقامات امریکایی را قانع سازد تا دست از تشنج و بحران آفرینی در افغانستان بر دارند؛ اما لااقل این فایده را خواهد داشت که گفتار و رفتار غیر مسئولانه دولت امریکا در افغانستان را به گوش جهانیان برساند.
راهکار بعدی احضار سفیر ایالات متحده امریکا در وزارت امور خارجه کشور است و تذکر این نکته به سفیر آن کشور که دولت متبوع وی به گونه آشکار در امور داخلی دولت افغانستان دخالت می کند. اگر چه این روش نیز با توجه به تسلط دولت امریکا بر بسیاری از زوایای پیدا و پنهان کشور ما سود چندانی را با خود به همراه نخواهد داشت؛ چرا که آنان در یک چنین مواردی در اساس دولت و ملت افغانستان را به حساب نمیاورند و با در نظر گرفتن منافع استعماری خویش، هر آنچه را صلاح بدانند عمل خواهند کرد.
اما این روش لااقل این حسن را به دنبال دارد که مقامات کشوری ما را از لاک انفعال و موضع گیری های بی سود و ثمر بیرون میاورد و آنان را در انظار عمومی مردم افغانستان و جهان، تا حدودی وطن خواه و مردم دوست معرفی می کند و از طرفی نیز به امریکایی ها می فهماند که دولتمردان افغان آن مقدار هم که آنها فکر می کردند، خنثا و بی وجود نیستند و اگر لازم باشد و در مواقع حساس و سرنوشت ساز، حاضراند برای کشور و مردم خویش حتی در برابر قدرتهای برتر جهان نیز قد علم کنند و حقوق افغانها را از آنان مطالبه کنند!.
اگر چه در این زمینه دیدگاه دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه وقتی که دولت و کشوری سلطه سیاسی و نظامی و نیز اقتصادی کشور دیگری را می پذیرد و میلیاردها دالر و دینار از آن کشور حالا به هر عنوانی دریافت می کند و از طرفی هم می داند که هیچ دولت و قدرتی برای هیچ دولت و کشور دیگری، مفت و مجانی کار نمی کند و پول و امکانات و تجهیزات نمی دهد، دیگر در واقع بعضی از ضررها را نیز پذیرفته است و پذیرفته است که در بسیاری از موارد باید امتیاز بدهد و در پاره ای از موارد نیز سکوت کند و چیزی نگوید؛ و گر نه از کمکهای اقتصادی و نظامی بعدی خبری نخواهد بود.
پاکستان و دولت آن نیز در دامن زدن به بحران و تشنج در افغانستان، دست کمی از امریکا و مقامات آن ندارد. بیشتری از شایعات پخش شده در کشور به خصوص آن شایعاتی که در جهت بزرگنمایی قدرت مخالفان مسلح دولت و در کل با هدف ایجاد تشویش ذهنی و روانی در افغانستان دامن زده می شود، بخش عمده آنها به وسیله عوامل استخباراتی آی اس آی پاکستان، انجام می شود.
با یک نگاه دقیق می توان گفت دولت اسلام آباد در یک اشتباه استراتژیک سیاسی در تیانی ناخواسته با دولت امریکا قرار گرفته و به شایعه پراکنی علیه دولت و ملت افغانستان، تشریک مساعی می کند؛ چرا که حضور طولانی مدت امریکا و متحدان غربی آن، نه خواست دولت پاکستان می تواند باشد و نه حافظ منافع استعماری اسلام آباد در افغانستان.
در هر حال، هر چه هست، دولت و ملت افغانستان در شرایط فعلی، قربانی شایعه پراکنی های دو جانبه امریکا و پاکستان اند و برای رهایی از آنها لازم است تا دولتمردان ما جدی تر از گذشته تلاش کنند و دست بکار شوند.