سازمان دیده بان حقوق بشر گفته است که علیرغم وعده پادشاه بحرین در مورد خاتمه دادن به شکنجه افراد بازادشت شده از سوی نیروهای های امنیتی، این اقدام همچنان ادامه دارد.
در مقابل، رژیم آل خلیفه که دست نشانده آل سعود در منامه است، این ادعا را "نادرست و بی پایه" دانسته است.
سرکوب انقلاب دموکراسی خواهانه اکثریت مردم بحرین در ۴ سال گذشته که در جریان آن ده ها نفر کشته و صدها نفر مجروح و شمار زیادی دستگیر شدند، همواره از سوی مجامع بین المللی نادیده گرفته شده است.
در آن زمان، حمد بن عیسی آل خلیفه؛ پادشاه بحرین برای تحقیق درباره ادعاهای مطرح شده، کمیته ای بین المللی متشکل از کارشناسان حقوق بشر ایجاد کرد.
این کمیته در گزارشی که در نوامبر سال ۲۰۱۱ منتشر کرد گفت که سازمان امنیت ملی و وزارت داخله رژیم بحرین "یک روند سیستماتیک از سوء رفتار فزیکی و روانی را دنبال می کنند".
با این حال، به باور کارشناسان، نه تعیین آن هیات، نه نتایج آن تحقیقات، نه واکنش مثبت رژيم بحرین به یافته های هیات حقیقت یاب بین المللی و نه گزارش تازه سازمان دیده بان حقوق بشر، هیچکدام خبر از صداقت و درستکاری جامعه بین المللی در برابر آنچه بر مردم بحرین می رود، نمی دهد.
همه آنچه تاکنون در این زمینه انجام شده، صرفا به این دلیل بوده که افکار عمومی و منتقدان سیاسی، عملکرد دوگانه جامعه بین المللی، غول های رسانه ای و سازمان های حقوق بشری در مورد برخورد با انقلاب مردمی و دموکراسی خواهانه مردم بحرین را زیر سؤال نبرند.
مردم بحرین سال هاست که در اوج اختناق و خفقان اقلیت حاکم بر این کشور، انقلاب کرده اند. آنها خواستار اصلاحات سیاسی و اجتماعی اند. آنها می خواهند که مانند همه دیگر مردم جهان، در تعیین سرنوشت خویش سهیم باشند. آنها گماشتن مهره های حاکم از سوی رژيم منحط و مرتجع سعودی بر سرنوشت خود را قبول ندارند و آن را به مثابه تجاوز به حاکمیت ملی و اعمال سلطه بیگانگان می دانند.
اینها خواسته های زیادی نیست؛ حتی اگر بر پایه منطق دموکراسی لیبرال غربی سنجیده شود.
غرب در برای حمله به عراق و افغانستان، مدعی صدور دموکراسی شد؛ اما در برابر حرکت صلح آمیز و دموکراسی خواهانه و خودانگیخته مردم بحرین، سکوت کرد و آن را نادیده گرفت.
غرب در پی اعتراضات خیابانی مردم سوریه، برای براندازی دولت ملی آن کشور، به تروریست ها سلاح داد تا دولت را سرنگون کنند و به آنچه خواسته مشروع شان خوانده می شد، برسند؛ اما بحرین را مورد بایکوت و تحریم رسانه ای قرار داد تا هیچکس صدای ضجه های زینب خواجه و دیگر زنان مبارز بحرینی در برابر رژيم منحط دست نشانده سعودی را نشنود.
غرب از انقلاب مردانه و مسلحانه لیبی حمایت کرد و با اعزام هواپیماهای جنگی ناتو، گروه های تروریستی را بر قدرت آورد و سپس آن کشور را به حال خود رها کرد تا لیبی عملا به چند جزیره جداگانه تجزیه شود و به صورت ملوک الطوایفی به سبک جوامع بدوی ماقبل تاریخ اداره شود؛ اما در برابر انقلاب مترقی و مسالمت آمیز مردم بحرین که زنان سهم بزرگی در گرد همایی های صلح جویانه خیابانی داشتند، سکوت کرد و به رژيم سرکوبگر و نامشروع آل خلیفه اجازه داد تا رهبران ارشد حرکت مردمی بحرین را بازداشت و زندانی کند و انقلاب را سرکوب نماید.
غرب در این خصوص حتی مداخله آشکار رژیم منحط و غیر دموکراتیک و غیر مردمی سعودی در امور داخلی بحرین به هدف سرکوب مردم آن کشور را نیز نادیده گرفت و به آل خلیفه امکان داد با استمداد از جوخه های سرکوب مزدوران آل سعود و در سایه ناوگان پنجم ارتش امریکا در آب های آن کشور، در سکوت تلخ رسانه های بین المللی و گروه های حقوق بشری، فریادهای دموکراسی خواهانه مردم خود را در گلو بشکند.
با این حساب، گزارش هایی از نوع آنچه به تازگی از سوی سازمان دیده بان حقوق بشر منتشر شده، سرگذشت تلخ و اندوهبار انقلاب مردمی و مسالمت آمیز بحرین و سرنوشت مبهم آینده آن را تغییر نخواهد داد.
در نهایت، این مردم بحرین هستند که باید تصمیم بگیرند در برابر رژيم طاغوتی و مزدور آل خلیفه چه شیوه ای از مبارزه را باید در پیش بگیرند.
آنها باید در برابر انکار و چشم پوشی جامعه بین المللی بایستند و صدای حق خواهی و عدالت طلبی خویش را بلندتر از پیش، فریاد کنند.
پژواک این فریاد سرانجام جایی از این دنیای آشوب زده را تکان خواهد داد و وضعیت تغییر خواهد کرد.