وزارت خارجه ایران، روز جمعه به بسام دلهان الدوسری؛ کاردار بحرین در تهران ۷۲ ساعت مهلت داد تا ایران را ترک کند.
این اقدامایران پس از آن صورت میگیرد که روز پنجشنبه بحرین کاردار ایران در منامه را "عنصر نامطلوب" خوانده و به او مهلتی ۷۲ ساعته برای ترک بحرین داده بود.
وزارت خارجه ایران هم کاردار سفارت بحرین در تهران را متقابلا "عنصر نامطلوب" خوانده و او را اخراج کرده است.
وزارت خارجه بحرین همچنین روز پنجشنبه سفیر خود را از تهران فراخوانده بود و بسام دلهان الدوسری، نفر دوم سفارت این کشور در تهران بود.
وزارت خارجه بحرین در بیانیهای دلیل این تصمیم خود را "مداخلههای ایران در پادشاهی بحرین... برای به راه انداختن درگیری فرقهای و بسط سلطه خود" عنوان کرده بود.
وزارت خارجه ایران این ادعای بحرین را "اتهامهای بی اساس" خوانده است.
همزمان شایعاتی در مورد قطع روابط دیپلماتیک ایران و یمن نیز منتشر شده؛ اگرچه مقام های رژیم سابق یمن آن را تکذیب کرده اند.
کارشناسان مسایل خاور میانه می گویند که رژیم بحرین، وجودی مستقل ندارد؛ بلکه تمام تصمیم های این رژیم در ریاض مهندسی می شود و از منامه اعلام و اعمال می گردد؛ همان چیزی که در مورد دولت مستعفی و متواری عبد ربه منصور هادی در یمن هم صادق است.
عربستان سعودی از آنجا که خود را ولی نعمت رژيم های کوچک و خودکامه و غیر مشروع عربی می داند و از آنها حمایت های مالی و امنیتی می کند، به خود حق قیمومیت می دهد و خودخواهانه در باره سرنوشت سیاسی و امنیتی، روابط دیپلماتیک و داد و ستدهای تجاری و اقتصادی این رژيم ها تصمیم گیری می کند.
در مورد بحرین اما این حق قیمومیت سعودی ها پررنگ تر و شدیدتر از هر رژيم دیگری در خاور میانه است.
زمانی که چهار سال پیش، انقلاب دموکراسی خواهانه و آرام و مسالمت آمیز مردم بحرین بر علیه اقلیت حاکم برگماشته از سوی عربستان سعودی، آغاز شد، یکی از گزینه هایی که عربستان سعودی، فورا در دستور کار قرار داد، الحاق و ضمیمه بحرین به خاک خود بود!
بر بنیاد گزارش هایی که در آن زمان به رسانه ها درز کرد، مقام های سعودی برای عملیاتی کردن این رویای رنگین، تا آنجا پیش رفتند که حتی آن را در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس که در ریاض برگزار شد نیز مطرح کردند؛ اما با مخالفت برخی اعضای مهم این شورا رو به رو شد و در نتیجه ناکام ماند.
با این حال، حمایت بی چون و چرای سعودی ها از رژیم خودکامه، غیر مردمی و حداقلی بحرین همچنان ادامه یافت و این رژيم حداقلی برای آنکه بتواند در برابر فشارهای سنگین سیاسی ناشی از اعتراضات خیابانی دموکراسی خواهان، مقاومت کند، اقدام به فرافکنی هایی کرد که نسخه آن از ریاض تجویز و صادر می شد.
یکی از این فرافکنی ها، حمایت ایران از انقلاب مردم بحرین بود. اخیرا با وقوع تجاوز نظامی سعودی به یمن و گسترش دامنه ایران هراسی های این رژيم در خاور میانه، چند حادثه تروریستی کاملا صوری و مهندسی شده نیز در روستاهای شیعه نشین بحرین علیه نیروهای امنیتی رژیم، توسط سعودی ها، سامان دهی شد تا فرافکنی های مورد نظر با چاشنی اتهام حمایت نظامی ایران از انقلابیون بحرین نیز همراه شود و راه برای سرکوب انقلاب، بیشتر از پیش فراهم شود.
رهبران ارشد انقلاب، هنوز هم در زندان به سر می برند و اینهمه در حالی است که تاکنون حتی یک مورد از اقدام به خشونت و درگیری انقلابیون دموکراسی خواه بحرینی دیده نشده است.
کارشناسان مسایل خاور میانه می گویند که همه این اتفاقات در کنار قطع روابط دیپلماتیک ایران و بحرین و احتمالا ایران و یمن، ناشی از فتنه انگیزی های جنگ طلبانه، هراس افکنانه و فرقه گرایانه رژیم منحط سعودی است که در پی دستیابی ایران و جهان به توافق هسته ای و در نتیجه، بهبود روابط ایران و جهان صورت می گیرد.
سعودی ها هم مانند اسراییل از این امر ناراحت اند که چرا امریکا و هم پیمانانش، به جای حمله نظامی به ایران، گزینه سازش سیاسی را انتخاب کرده و به همین دلیل، خود سعی می کنند به نیابت از امریکا، نقش ژاندارم منطقه را بازی کنند و خاور میانه را به آتش بکشند.
جنگ سوریه، وضعیت عراق و طولانی شدن جنگ یمن نیز بر حجم عصبیت های سعودی نسبت به ایران، افزوده و آنها را به اقدامات تحریک آمیز و جنگ طلبانه شان، تشجیع کرده است.
با این حساب، به نظر می رسد اکنون خاور میانه در میانه همگرایی سازنده و صلح جویانه دستگاه دیپلماسی ایران و واگرایی ویرانگر و جنگ طلبانه دستگاه امنیتی سعودی- صهیونیستی، گرفتار شده است و روشن نیست چه آینده ای در انتظار آن است.
این اقدامایران پس از آن صورت میگیرد که روز پنجشنبه بحرین کاردار ایران در منامه را "عنصر نامطلوب" خوانده و به او مهلتی ۷۲ ساعته برای ترک بحرین داده بود.
وزارت خارجه ایران هم کاردار سفارت بحرین در تهران را متقابلا "عنصر نامطلوب" خوانده و او را اخراج کرده است.
وزارت خارجه بحرین همچنین روز پنجشنبه سفیر خود را از تهران فراخوانده بود و بسام دلهان الدوسری، نفر دوم سفارت این کشور در تهران بود.
وزارت خارجه بحرین در بیانیهای دلیل این تصمیم خود را "مداخلههای ایران در پادشاهی بحرین... برای به راه انداختن درگیری فرقهای و بسط سلطه خود" عنوان کرده بود.
وزارت خارجه ایران این ادعای بحرین را "اتهامهای بی اساس" خوانده است.
همزمان شایعاتی در مورد قطع روابط دیپلماتیک ایران و یمن نیز منتشر شده؛ اگرچه مقام های رژیم سابق یمن آن را تکذیب کرده اند.
کارشناسان مسایل خاور میانه می گویند که رژیم بحرین، وجودی مستقل ندارد؛ بلکه تمام تصمیم های این رژیم در ریاض مهندسی می شود و از منامه اعلام و اعمال می گردد؛ همان چیزی که در مورد دولت مستعفی و متواری عبد ربه منصور هادی در یمن هم صادق است.
عربستان سعودی از آنجا که خود را ولی نعمت رژيم های کوچک و خودکامه و غیر مشروع عربی می داند و از آنها حمایت های مالی و امنیتی می کند، به خود حق قیمومیت می دهد و خودخواهانه در باره سرنوشت سیاسی و امنیتی، روابط دیپلماتیک و داد و ستدهای تجاری و اقتصادی این رژيم ها تصمیم گیری می کند.
در مورد بحرین اما این حق قیمومیت سعودی ها پررنگ تر و شدیدتر از هر رژيم دیگری در خاور میانه است.
زمانی که چهار سال پیش، انقلاب دموکراسی خواهانه و آرام و مسالمت آمیز مردم بحرین بر علیه اقلیت حاکم برگماشته از سوی عربستان سعودی، آغاز شد، یکی از گزینه هایی که عربستان سعودی، فورا در دستور کار قرار داد، الحاق و ضمیمه بحرین به خاک خود بود!
بر بنیاد گزارش هایی که در آن زمان به رسانه ها درز کرد، مقام های سعودی برای عملیاتی کردن این رویای رنگین، تا آنجا پیش رفتند که حتی آن را در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس که در ریاض برگزار شد نیز مطرح کردند؛ اما با مخالفت برخی اعضای مهم این شورا رو به رو شد و در نتیجه ناکام ماند.
با این حال، حمایت بی چون و چرای سعودی ها از رژیم خودکامه، غیر مردمی و حداقلی بحرین همچنان ادامه یافت و این رژيم حداقلی برای آنکه بتواند در برابر فشارهای سنگین سیاسی ناشی از اعتراضات خیابانی دموکراسی خواهان، مقاومت کند، اقدام به فرافکنی هایی کرد که نسخه آن از ریاض تجویز و صادر می شد.
یکی از این فرافکنی ها، حمایت ایران از انقلاب مردم بحرین بود. اخیرا با وقوع تجاوز نظامی سعودی به یمن و گسترش دامنه ایران هراسی های این رژيم در خاور میانه، چند حادثه تروریستی کاملا صوری و مهندسی شده نیز در روستاهای شیعه نشین بحرین علیه نیروهای امنیتی رژیم، توسط سعودی ها، سامان دهی شد تا فرافکنی های مورد نظر با چاشنی اتهام حمایت نظامی ایران از انقلابیون بحرین نیز همراه شود و راه برای سرکوب انقلاب، بیشتر از پیش فراهم شود.
رهبران ارشد انقلاب، هنوز هم در زندان به سر می برند و اینهمه در حالی است که تاکنون حتی یک مورد از اقدام به خشونت و درگیری انقلابیون دموکراسی خواه بحرینی دیده نشده است.
کارشناسان مسایل خاور میانه می گویند که همه این اتفاقات در کنار قطع روابط دیپلماتیک ایران و بحرین و احتمالا ایران و یمن، ناشی از فتنه انگیزی های جنگ طلبانه، هراس افکنانه و فرقه گرایانه رژیم منحط سعودی است که در پی دستیابی ایران و جهان به توافق هسته ای و در نتیجه، بهبود روابط ایران و جهان صورت می گیرد.
سعودی ها هم مانند اسراییل از این امر ناراحت اند که چرا امریکا و هم پیمانانش، به جای حمله نظامی به ایران، گزینه سازش سیاسی را انتخاب کرده و به همین دلیل، خود سعی می کنند به نیابت از امریکا، نقش ژاندارم منطقه را بازی کنند و خاور میانه را به آتش بکشند.
جنگ سوریه، وضعیت عراق و طولانی شدن جنگ یمن نیز بر حجم عصبیت های سعودی نسبت به ایران، افزوده و آنها را به اقدامات تحریک آمیز و جنگ طلبانه شان، تشجیع کرده است.
با این حساب، به نظر می رسد اکنون خاور میانه در میانه همگرایی سازنده و صلح جویانه دستگاه دیپلماسی ایران و واگرایی ویرانگر و جنگ طلبانه دستگاه امنیتی سعودی- صهیونیستی، گرفتار شده است و روشن نیست چه آینده ای در انتظار آن است.