بنیامین نتانیاهو؛ نخست وزیر رژیم اسرائیل که همراه مقامات نظامی و اطلاعاتی این رژیم به مسکو رفته، با ولادیمیر پوتین؛ رئیس جمهور روسیه در مورد کمکهای نظامی و حضور روسها در سوریه گفتگو کرد.
نتانیاهو گفت که لازم بود به اینجا بیاییم و موضع خود را روشن کنیم تا از بروز هرگونه سوءتفاهم میان نیروهایمان جلوگیری شود.
نخست وزیر رژیم اسرائیل همچنین نگرانی خود را در این مورد با آقای پوتین در میان گذاشت که سلاح های ارسالی به سوریه ممکن است به دست حزب الله لبنان بیفتد.
او ارتش سوریه و ایران را متهم کرد که می خواهند "جبهه دومی" علیه اسرائیل ایجاد کنند.
اما آقای پوتین اطمینان داد که عملکرد روسیه در خاورمیانه همواره "مسؤولانه" بوده و گفت که سوریه در وضعیتی نیست که حتی اگر بخواهد، بتواند جبهه دومی علیه اسرائیل ایجاد کند.
در آستانه سفر نتانیاهو به مسکو، گزارش هایی از حضور هواپیماهای نظامی پیشرفته روسی در سوریه منتشر شد.
سفر نتانیاهو به روسیه برای بسیاری از ناظران مسایل خاور میانه در مقطع حاضر، غیر مترقبه و ناگهانی بود.
این سفر در حالی صورت گرفت که روابط رژیم اسراییل و روسیه در پی بروز بحران سوریه از نزدیک به پنج سال پیش تاکنون به نحو ملموسی سرد و تیره شده است.
روسیه و اسراییل در سوریه، عملا از دو صف مخالف و متخاصم حمایت می کنند و این امر، منافع دو طرف در بسیاری از زمینه های دیگر را نیز تحت الشعاع قرار داده و به روابط عادی آنها آسیب وارد کرده است.
اسراییلی ها انتظار داشتند با سقوط سریع دولت ملی سوریه می توانند بار دیگر روابط روسیه و اسراییل را احیا کنند و به این ترتیب، هم از این طرف، بساط یک دولت ضد اسراییلی در خاور میانه را برمی چینند و هم از آنسو، روابط عادی خود با مسکو را نجات می دهند و دو باره احیا می کنند؛ اما در حال حاضر، در هر دو زمینه، شکست خورده اند.
دولت ملی سوریه به رهبری بشار اسد، بیش از آنچه رژیم اسراییل و هم پیمانان غربی و عربی این رژيم انتظار داشتند، در برابر هجم سنگین هجمه های سیاسی و تبلیغاتی و حمله های ویرانگر و همه جانبه نظامی از سوی گروه های تروریستی مورد حمایت غرب و اعراب و اسراییل و ترکیه، مقاومت و ایستادگی کرد و این برخلاف همه رویاهایی بود که اسراییل از ابتدای بروز بحران سوریه، در صدد تعبیر و تحقق آنها بود.
از جانب دیگر، این رژيم، دوستی با روسیه را قربانی ضدیت خود با تنها متحد عرب روسیه یعنی سوریه کرد و برای براندازی دولت ملی سوریه، عملا از حساب دوستی و روابط گرم خود با مسکو هزینه کرد و این چیزی نبود که روسیه از آن چشم بپوشد.
روس ها در این اواخر دست به یک اقدام انقلابی و غافلگیرکننده زده اند. سیاست همیشگی روسیه در قبال بحران سوریه، به یکباره، تقویت شد. روسیه حمایت های نظامی و سیاسی خود از ارتش و دولت سوریه در برابر تروریست های مورد حمایت امریکا و اعراب و اسراییل را به نحوی کم سابقه، چندین برابر افزایش داد و این چیزی نبود که اسراییلی ها در محاسبات خود در خصوص بحران سوریه، آن را در نظر گرفته باشند.
آنها تصور می کردند حمایت های مسکو از دمشق در نهایت، به پشتیبانی از دولت سوریه، تاکید بر بقای بشار اسد و مخالفت با گروه های تروریستی فعال در سوریه، محدود خواهد ماند و ولادیمیر پوتین، هیچگاه مستقیما وارد معرکه سوریه نخواهد شد.
به همین دلیل، اسراییلی ها و متحدان شان انتظار داشتند که با حمایت از تروریزم و تنگ تر کردن روزافزون عرصه بر ارتش و نیروهای وفادار به حکومت و مردم سوریه می توانند به زودی شمارش معکوس برای سقوط دولت دمشق را آغاز کنند.
مسکو اما هوشیارانه مترصد وضعیت بود و وقتی به این نتیجه رسید که حمایت سیاسی و تبلیغاتی از دولت ملی سوریه و ارتش این کشور، دیگر کافی و کارساز نیست، ترجیح داد به تجاوز و قدرت نمایی زورگویانه قدرت های حامی تروریزم در سوریه، با اقداماتی مشابه پاسخ دهد.
این اتفاق و حضور نظامی روسیه در سوریه، نتانیاهوی آشفته و نگران را به مسکو کشاند تا از نزدیک، مراتب نگرانی و پریشانی اش را به مقام های مسکو نشان دهد.
نتانیاهو گفته است نگران برخورد تصادفی نیروهای روسی و اسراییلی در سوریه هستیم. این یعنی او حاضر است بر سر حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه با روسیه وارد معامله شود؛ اما این چیزی نیست که مردم، دولت و ارتش سوریه، نزدیک به پنج سال تمام، برای آن مبارزه کرده اند.
نتانیاهو گفت که لازم بود به اینجا بیاییم و موضع خود را روشن کنیم تا از بروز هرگونه سوءتفاهم میان نیروهایمان جلوگیری شود.
نخست وزیر رژیم اسرائیل همچنین نگرانی خود را در این مورد با آقای پوتین در میان گذاشت که سلاح های ارسالی به سوریه ممکن است به دست حزب الله لبنان بیفتد.
او ارتش سوریه و ایران را متهم کرد که می خواهند "جبهه دومی" علیه اسرائیل ایجاد کنند.
اما آقای پوتین اطمینان داد که عملکرد روسیه در خاورمیانه همواره "مسؤولانه" بوده و گفت که سوریه در وضعیتی نیست که حتی اگر بخواهد، بتواند جبهه دومی علیه اسرائیل ایجاد کند.
در آستانه سفر نتانیاهو به مسکو، گزارش هایی از حضور هواپیماهای نظامی پیشرفته روسی در سوریه منتشر شد.
سفر نتانیاهو به روسیه برای بسیاری از ناظران مسایل خاور میانه در مقطع حاضر، غیر مترقبه و ناگهانی بود.
این سفر در حالی صورت گرفت که روابط رژیم اسراییل و روسیه در پی بروز بحران سوریه از نزدیک به پنج سال پیش تاکنون به نحو ملموسی سرد و تیره شده است.
روسیه و اسراییل در سوریه، عملا از دو صف مخالف و متخاصم حمایت می کنند و این امر، منافع دو طرف در بسیاری از زمینه های دیگر را نیز تحت الشعاع قرار داده و به روابط عادی آنها آسیب وارد کرده است.
اسراییلی ها انتظار داشتند با سقوط سریع دولت ملی سوریه می توانند بار دیگر روابط روسیه و اسراییل را احیا کنند و به این ترتیب، هم از این طرف، بساط یک دولت ضد اسراییلی در خاور میانه را برمی چینند و هم از آنسو، روابط عادی خود با مسکو را نجات می دهند و دو باره احیا می کنند؛ اما در حال حاضر، در هر دو زمینه، شکست خورده اند.
دولت ملی سوریه به رهبری بشار اسد، بیش از آنچه رژیم اسراییل و هم پیمانان غربی و عربی این رژيم انتظار داشتند، در برابر هجم سنگین هجمه های سیاسی و تبلیغاتی و حمله های ویرانگر و همه جانبه نظامی از سوی گروه های تروریستی مورد حمایت غرب و اعراب و اسراییل و ترکیه، مقاومت و ایستادگی کرد و این برخلاف همه رویاهایی بود که اسراییل از ابتدای بروز بحران سوریه، در صدد تعبیر و تحقق آنها بود.
از جانب دیگر، این رژيم، دوستی با روسیه را قربانی ضدیت خود با تنها متحد عرب روسیه یعنی سوریه کرد و برای براندازی دولت ملی سوریه، عملا از حساب دوستی و روابط گرم خود با مسکو هزینه کرد و این چیزی نبود که روسیه از آن چشم بپوشد.
روس ها در این اواخر دست به یک اقدام انقلابی و غافلگیرکننده زده اند. سیاست همیشگی روسیه در قبال بحران سوریه، به یکباره، تقویت شد. روسیه حمایت های نظامی و سیاسی خود از ارتش و دولت سوریه در برابر تروریست های مورد حمایت امریکا و اعراب و اسراییل را به نحوی کم سابقه، چندین برابر افزایش داد و این چیزی نبود که اسراییلی ها در محاسبات خود در خصوص بحران سوریه، آن را در نظر گرفته باشند.
آنها تصور می کردند حمایت های مسکو از دمشق در نهایت، به پشتیبانی از دولت سوریه، تاکید بر بقای بشار اسد و مخالفت با گروه های تروریستی فعال در سوریه، محدود خواهد ماند و ولادیمیر پوتین، هیچگاه مستقیما وارد معرکه سوریه نخواهد شد.
به همین دلیل، اسراییلی ها و متحدان شان انتظار داشتند که با حمایت از تروریزم و تنگ تر کردن روزافزون عرصه بر ارتش و نیروهای وفادار به حکومت و مردم سوریه می توانند به زودی شمارش معکوس برای سقوط دولت دمشق را آغاز کنند.
مسکو اما هوشیارانه مترصد وضعیت بود و وقتی به این نتیجه رسید که حمایت سیاسی و تبلیغاتی از دولت ملی سوریه و ارتش این کشور، دیگر کافی و کارساز نیست، ترجیح داد به تجاوز و قدرت نمایی زورگویانه قدرت های حامی تروریزم در سوریه، با اقداماتی مشابه پاسخ دهد.
این اتفاق و حضور نظامی روسیه در سوریه، نتانیاهوی آشفته و نگران را به مسکو کشاند تا از نزدیک، مراتب نگرانی و پریشانی اش را به مقام های مسکو نشان دهد.
نتانیاهو گفته است نگران برخورد تصادفی نیروهای روسی و اسراییلی در سوریه هستیم. این یعنی او حاضر است بر سر حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه با روسیه وارد معامله شود؛ اما این چیزی نیست که مردم، دولت و ارتش سوریه، نزدیک به پنج سال تمام، برای آن مبارزه کرده اند.