رئیس جمهور امریکا در جریان مصاحبه ای به سوالات چند نفر از ایران و اسرائیل در مورد توافق وین پاسخ داده است.
غزل حکمی از ایران از آقای اوباما پرسید چرا با تحریم های سنگین تا این حد به مردم ایران فشار آورده و آیا راه دیگری برای رسیدگی به مشکل برنامه اتمی ایران نیافته؟
اوباما پاسخ داد:"متاسفانه راه بهتری برای انجام این کار نداشتیم."
او در مورد چشم انداز روابط ایران و امریکا گفت:"قبلا بارها گفته ام که ایران یک کشور فوق العاده با استعداد است، با فرهنگی کهن با مردمی بسیار هوشمند... باید تحولی، حتی تدریجی، در داخل ایران روی دهد تا به این نتیجه برسند که شعار مرگ بر امریکا یا انکار هولوکاست در میان رهبران این کشور یا تهدید به نابودی اسرائیل یا رساندن سلاح به حزب الله که در لیست گروه های تروریستی است باعث می شود ایران در چشم بخش بزرگی از جهان منزوی شود و به شما تضمین می دهم که در لحظه ای که حکومت ایران دست از این شعارها و رفتارها بکشد، به لطف اندازه، استعدادها و منابعش فورا شاهد بالا گرفتن نفوذ و قدرتش در جهان خواهد بود."
پاسخی که رییس جمهوری امریکا به سوال شهروند ایرانی در مورد تحریم «مردم» این کشور داده است، از نظر کارشناسان، آشکارا نشان می دهد که امریکا به دلیل اختلافش با دولت ایران، مردم این کشور را هدف گرفته و مجازات کرده است.
اگرچه در نظام های مردم نهاد، تفاوت و توفیری میان ملت و دولت نیست؛ اما کاری که امریکا در این خصوص انجام داده از نظر اصول و ضوابط حاکم بر روابط بین المللی، هیچ توجیهی ندارد.
این مانند آن است که ایران به هدف انتقام از دولت و نظامیان امریکایی، شهروندان عادی این کشور را آماج قرار دهد. در حالی که هرگز چنین رفتاری نمی کند و سالانه هزاران امریکایی برای بازدید از ایران، وارد این کشور می شوند، با مردم ایران، ارتباط برقرار می کنند، از اماکن تاریخی، توریستی و دیدنی ایران بازدید می کنند و بدون هیچ محدودیتی در این کشور، گشت و گذار می کنند.
البته در امریکا نیز همینگونه است. ایرانی های زیادی در آن کشور زندگی می کنند؛ اما این در مقایسه با مجازات دسته جمعی مردم ایران با اعمال تحریم های فلج کننده و غیر انسانی که بسیاری از آنها اصولا ارتباطی با برنامه هسته ای این کشور ندارند، بلکه تحریم های عادی اقتصادی، مالی، دارویی، بهداشتی و... هستند، بسیار ناچیز و بی اهمیت است.
به این ترتیب، به باور صاحب نظران، رییس جمهوری امریکا با این پاسخ، پذیرفته است که امریکا برای تحت فشار قرار دادن دولت ایران، مردم این کشور را نشانه رفته و آماج تحریم قرار داده است.
نکته دوم، نظر رییس جمهوری امریکا در مورد چشم انداز روابط دو جانبه ایران و امریکا در سایه توافق هسته ای وین است.
آنچه رییس جمهور امریکا از ایران مطلوب خود ترسیم کرده است، به وضوح نشانگر آن است که برای امریکا هنوزهم رابطه با ایران به معنای سلطه بر این کشور، مصادره تمامی اصول، ارزش ها و دستاوردهای انقلابی آن و در نهایت، پذیرش «برتری کیفی» و سروری اسراییل در خاور میانه است.
به تعبیر دیگر، ایرانی مطلوب امریکاست که از تمامی اصول انقلابی خود دست بردارد، حمایت از گروه های مقاومت ضد صهیونیستی را متوقف کند، سلطه استکبار را بپذیرد، نفت و ذخایر زیرزمینی خود را ارزان و رایگان در اختیار کارتل ها و تراست های چند ملیتی غربی قرار دهد، خون میلیون ها شهید خود در مبارزه با استکبار، سلطه گری، استبداد و مزدوری را فراموش کند تا در نهایت، مطلوب امریکا قرار گیرد و بتواند با آن کشور، رابطه داشته باشد.
این در حالی است که ایرانی ها و همه جهانیان، شاهد تجربه های مشابه آن در مورد روابط رژیم غیر دموکراتیک و استبدادی عرب با امریکا هستند.
اعراب دقیقا زمانی توانستند مورد تفقد امریکا قرار بگیرند که سرزمین ها و آب های سرزمینی شان میزبان نظامیان، ناوهای غول پیکر و هواپیماهای جنگی و جاسوسی امریکا شد، از داعیه آزادی قدس شریف و مبارزه با صهیونیزم، عقب کشیدند و منابع سرشار از طلای سیاه خود را ارزان و رایگان در اختیار شرکت های غربی قرار دادند و پول حاصل از آن را نیز صرف رونق بخشیدن به بازار راکد سلاح های مرگبار امریکایی کردند؛ البته با این شرط که همواره ضعیف تر و ناتوان تر از اسراییل و در نتیجه زیر سلطه آن رژيم بمانند.
در مورد ایران نیز امریکا درست به دنبال چنین الگویی است؛ اما این خواب، هرگز آنگونه که اوباما می خواهد تعبیر نخواهد شد.