شاید برخی خوانندگان بر نگارنده خرده گیرند که نباید به مرگ دشمن شاد شد. زیرا که این راه فرا روی همه قرار دارد و همه این مسیر را سرانجام طی خواهد کرد.
باید گفت به هیچ وجه و عنوان این نوشته این سخن را بیان نمی دارد. گرچه آنکه بر مردم ظلم روا داشته و خون بی گناهی را ریخته است، یک لحطه نبودن او آرامشی برای مردم بوجود آورد غنیمت و نعمتی بزرگی است.
اما سخن نگارنده از جنس و لون دیگر است . مرگ ملاعمر برای تمام مردم، به یژه برای طالبان، این دید و بینش را به وجود می آورد که بدانند صحنه گردانان افغانستان چی کسانی بوده اند ،سرنوشت ما توسط چه کسانی رقم می خورده و مرگ ملاعمر نشان می دهد که نه ملاعمر از خود اراده ای مستقلی داشته و تصمیم گیرنده کار های خود بوده و نه هم مرگ او همانند زندگی او طبیعی بوده است.
گزارشی که در وبسایت فارسی بی بی سی منتشر شده گواه این امر است.
گروهی خود را «محاذ فدایی» می خواند و انشعابی از گروه طالبان است در اعلامیه ای گفته است که:
« رهبر سابق طالبان، به مرگ طبیعی نمرده بلکه توسط اعضای ارشد رهبری گروه طالبان به واسطه زهر کشته شده است»..
قاری حمزه سخنگوی این گروه ، در اعلامیهای که روی وبسایتهای این گروه قرار گرفته، گفته است که ملا اختر محمد منصور رهبر کنونی طالبان به پیام رسان ملا عمر داروی زهرآگینی داده و او به دلیل استفاده مکرر از این دارو از دنیا رفته است.
تحریک اسلامی محاذ فدایی که از شاخههای تندرو و جداشده از گروه طالبان است گفته که ماموران سیا به ملا منصور وظیفه داده بودند که از اوامر پاکستان اطاعت کند و در طراحی و اجرای "توطئه" مرگ ملا عمر آنها را یاری رساند.
تا این جا این ذهنیت به وجود می آید که دست سازمان استخبارات امریکا در میان طالبان گشوده بوده و درایجاد و جهت دهی حوادث ریز و درشت در درون آن گروه نقش داشته است .
اگر ملا عمر مورد غضب آن سازمان قرارگرفته ، دو معنا می دهد. یکی این که ممکن است در برخی مواقع و موارد ملا عمر در برابر خواسته های سازمان استخبارات امریکا یا پاکستان مقاومت کرده و دستور آنها را نپذیرفته و در نتیجه سبب شده است که او توسط زهر ملا منصور کشته شود .
و دیگر احتمال آنست که اختلافات داخلی و یا قدرت طلبی در داخل آن گروه باعث شده است که جناح مخالف ملا عمر با سازمان سیا نزدیک شود و مرگ ملاعمر به همکاری سازمان سیای امریکا برنامه ر یزی شده باشد.
در مجموع این گونه می توان استنباط کرد که سازمان های جاسوسی غربی در میان گروه طالبان نفوذ چشم گیر داشته و توانسته است نقش پُر رنگ و تعیین کننده ای در رهبری این گروه داشته باشد.
اگر اعلامیه این گروه -به اصطلاح "تندرو" قابل پذیرش باشد، به این معناست که سازمان استخبارات امریکا در دو طر ف جنگ دخالت موثر و مستقیم داشته است.
از یک طرف جهت دهنده طالبان بوده، از سوی دیگر در میان حکومت گران افغانستان نفوذ داشته و جهت دهنده حکومت افغانستان بوده است. به سخن دیگراز یک سوی انفاذ شریعت را بر زبان طالبان جاری ساخته از سوی دیگر سخن از آزادی بیان وحقوق شهروندی و...گفته است!
سخن گوی گروه فدایی محاذ هم چنان گفته است که:.
سازمان سیا و ملا منصور توافق کردند که مرگ ملا عمر را مثل کشته شدن اسامه بن لادن از دست آوردهای امریکا وانمود کنند و برای همین در ماه مه ۲۰۱۵ ملا اختر محمد منصور با نیروهای امریکایی در مرز پاکستان و در جایی در نزدیکی خاک افغانستان ملاقات کرد و روی طرحی به توافق رسید.
قاری حمزه افزوده: "آنها میخواستند به اثبات برسانند که ملا عمر زیر کنترل پاکستان بود و امریکاییها او را در عملیاتی کشتند و جسدش را از بین بردند، در این نشست حتی تصمیم بر این شد که جاهایی برای مرگ ملا عمر در نظر گرفته شود و این جاها در نزدیک پایگاههای نظامی ارتش پاکستان باشد تا مردم باور کنند که ملا عمر جاسوس پاکستان بوده است."
آقای حمزه ادعا کرده که دو محل، یکی قلعه سیفالله در نزدیکی پایگاه ارتش پاکستان و دوم در شهر کویته در نزدیک یک پاسگاه امنیتی، برای این طرح در نظر گرفته شده بود.
او گفته که در این نشست ملا عبدالقیوم، ملا نعیم و تعدادی دیگر از رهبری گروه طالبان نیز حضور داشتند.
اگر این سخنان را بتوان باور کرد،آگاهی ای که از مرگ ملا عمر نصیب مردم افغانستان می شود می توان مرگ ملا عمر را یک نعمت بزرگ دانایی به حساب آورد،زیرا مرگ او باعث شد که جنبه هایی از یک سناریوی بزرگ افشا شود.
مردم افغانستان بدانند که پشت سر این همه جنگ و خشونت و درندگی چه کس و یا کسانی قرار دارند.
در گذشته هم بر این نکته تاکید رفته است که نه ملاعمر ایجاد کننده و تعیین کننده خط مشی گروه طالبان بوده و نه هم در آینده خواهد بود.
اما مرگ ملا عمر به تائید این موضع پرداخت و پرده از راز بزرگی برداشت و مردم افغانستان را در یک روشنایی کم سابقه ای قرار داد. این که گروه طالبان با همه ادعاهای گزافی که کرده و می کند در حیطه و حصار امریکایی ها قرار دارد، از آنها دستور گرفته، با آنها هماهنگ و همگین بوده است.
قتل ملا عمر نیز توسط آنها صورت گرفته است . اگر جنگی هم تا هنوز صورت گرفته است امریکایی ها یا حضور و دخالت مستقیم داشته اند،یا این که هدایت جنگ غیر مستقیم بدوش آنها بود است .
وقتی گفته شود که مرگ ملا عمر در تبانی و توافق سازمان سیا با ملا منصور صورت گرفته، بی تردید این ارتباط، یک بار برای همیشه نبوده، بلکه این ارتباط از بیم آن که ملا منصور مورد اتهام گروه طالبان قرار نگیرد، ادامه یافته ماحصل این گفته چنانست که :
۱- گروه طالبان زیر نظر سازمان استخبارات امریکا بوده، حداقل از سال ۲۰۱۳ و هم زمان با مرگ ملاعمر در خدمت اهداف امریکا قرار گرفته است، غرب ستیزی این گروه نیز از بازی های مضحک این گروه است.
۲- جنگ و خشونتی که در افغانستان توسط گروه طالبان اعمال شده است نیز با همراهی، رضایت و حداقل با آگاهی امریکایی ها صورت گرفته است و هم چنان کشتاری که صورت گرفته و می گیرد به نحوی سازمان استخبارات امریکا و پاکستان دخالت داشته یا حداقل در جریان آن بوده و مانع آن کشتارها نشده است.
۳- اگر امروز،سخن از صلح با طالبان می رود نیز بدور از نظر غربی ها وبه ویژه امریکایی نیست واین ارا ده امریکایی ها است که پاکستان وطالبان را درپای میز مذاکره با حکومت افغانستان حاضر کرده است.
۴- ملا منصور رهبر کنونی و جانشین ملا عمر با تبانی و توافق سازمان سیا بر جای ملا عمر تکیه زده عروسکی بیش نیست.
۵- بعد از ملا عمر جنگ و صلح در افغانستان نه بدوش گروه طالبان که بدوش سازمان استخبارات امریکا و سازان جاسوسی پاکستان است.
این همه آگاهی نمی تواند نعمتی بزرگی باشد که تا هنوز اکثریت مردم افغانستان ازان بی بهر بوده اند ؟
یادداشت:
درمنبع بی بی سی فارسی ۲۰۱۵ ذکر شده است که به نظر می رسد اشتباهی صورت گرفته باشد. نگارنده برای حفظ امانت عین متن را ذکر کرده است.