باراک اوباما؛ رئیس جمهوری امریکا، در بخشی از مصاحبه تازه اش در باره توافق اتمی اخیر ایران و غرب گفته:«... در مورد کشورهای خلیج ]فارس[ هم برای شان توضیح دادیم که نفع‌شان در این است که به تقویت نظامی خود مبادرت کنند تا بتوانند از خود و سرزمین‌های شان دفاع کنند و اطمینان یابند که اقدامات بی‌ثبات سازی که ممکن است ایران به آنها دست بزند به فرجام نمی‌رسد... در مورد شرکای ما در خلیج [فارس] جمع بودجه دفاعی آنها به ۱۰ برابر بودجه دفاعی ایران بالغ می‌شود و این نکته‌ای است که مرتبا به شرکای خود یادآور می‌شدم. یعنی اینکه ایالات متحده شریکی نیرومند و قابل اعتماد برای شماست؛ اما در نهایت، اینکه مشکلات خاورمیانه به چه نحو حل و فصل خواهد شد هم به تقویت توانایی نظامی بستگی دارد و هم به توجه به مبانی سیاسی و اجتماعی که باعث می‌شود ایران بتواند جمعیت شیعه منطقه را تحریک کند و هم به توجه به مساله‌ای که بزرگترین تهدید علیه آنها محسوب می‌شود، یعنی داعش.»
کارشناسان مسایل منطقه می گویند که اظهارات تازه رییس جمهور امریکا آشکارا نشان می دهد که یک ایران اتمی هرگز تهدیدی برای امنیت و ثبات در خاور میانه نبوده و نیست و ایرانی ها هم مرتب اعلام کرده اند که تکنولوژی هسته ای آنها ماهیت صلح آمیز دارد و هرگز در پی ساخت بمب نبوده اند.
توان تسلیحات غیر اتمی ایران مانند موشک های بالستیک نیز با توجه به تهدیدهایی که ایران همواره از سوی دشمنان منطقه ای و بین المللی اش دریافت می کند کارکرد بازدارنده دارد و هرگز مشاهده نشده است که ایران از این تسلیحات برای تجاوز به کشورهای دیگر استفاده کند؛ در حالی که دشمنان و رقبای ایران در منطقه خاور میانه مانند رژيم اسراییل و همچنین عربستان سعودی، بارها به اقدامات تجاوزکارانه علیه همسایگان خود مبادرت کرده اند و تکیه بر تقویت توان نظامی شان نیز اصولا هدف تهاجمی دارد تا دفاعی و بازدارنده.
بودجه نظامی ده برابری اعراب که اوباما از آن سخن می گوید نیز نه به هدف توان بخشی نظامی به این کشورها در برابر آنچه به غلط تهدید نظامی ایران خوانده می شود است؛ بلکه برای اهداف تهاجمی و تجاوزکارانه طراحی و به کار بسته می شود.
با این حساب، حتی پیش از امضای توافق هسته ای میان ایران و غرب نیز به عقیده کارشناسان، کسانی که خطر یک ایران مجهز به سلاح های اتمی و کشتار جمعی را مرتب بزرگنمایی می کردند، بهتر از دیگران می دانستند که ایران نه در پی ساخت چنین سلاح هایی است نه نیازی به آن دارد و نه برنامه هسته ای آن کشور برای چنین منظوری طراحی شده است؛ اما آنها از رهگذر بزرگنمایی این تهدید برساخته و غیر واقعی، در صدد رسیدن به اهداف دیگری بودند؛ اهدافی که در حال حاضر که توافق اتمی میان ایران و غرب امضا شده نیز همچنان در چشم انداز آنها قرار دارد.
یکی از این اهداف، دامن زدن مدام به یک مسابقه تسلیحاتی احمقانه در خاور میانه است؛ مسابقه ای که طی آن، رژیم های دست نشانده و متکی به ارتش های مزدور عربی، میلیاردها دالر از ثروت های بادآورده نفتی کشورهای نفت خیز عربی را تقدیم کارخانه های اسلحه سازی امریکایی و فرانسوی می کنند و در بدل آن، سلاح های مرگبار و ویرانگر می خرند تا با راه اندازی جنگ هایی مانند جنگ یمن یا تقویت تروریزم در سوریه و عراق و حتی افغانستان، سرزمین های اسلامی را برای اهداف توسعه طلبانه و احمقانه، خراب کنند و میلیون ها مسلمان را بکشند یا آواره و بی خانمان کنند.
منافع مالی این اقدامات احمقانه به جیب شرکت های اسلحه سازی امریکا و اروپا می رود و بهره برداری سیاسی و اقتصادی آن را نیز امریکا و اسراییل و اروپایی ها می کنند.
با این حساب نباید انتظار داشت با امضای توافقنامه هسته ای میان ایران و غرب، مسابقه تسلیحاتی در خاور میانه پایان پیدا کند و تنش های فرقه گرایانه از سوی رژيم های عربی نیز فروکش کند؛ چیزی که سخنان اخیر باراک اوباما نیز آن را تایید می کند و این درست در راستای اهداف اقتصادی و سیاسی امریکاست.
امریکا مسلما از اینکه بودجه نظامی اعراب، ده برابر ایران است، خوشحال است؛ زیرا هرچه این مبلغ بیشتر باشد، امریکایی ها سود افزون تری به دست می آورند.
این در حالی است که امضای این توافقنامه براساس ادعای غرب، راه دستیابی ایران به بمب اتمی را سد کرده و به این ترتیب، ادامه ایران هراسی و مسابقه تسلیحاتی پیرامون آن نباید دیگر موضوعیتی داشته باشد!